D1738446T14191080(Web)-mc.mp3
3.02M
👶چندوقتیه که «هدی» دخترعمهدار شده و قراره امروز با «عزیزجون» بِرَن خونهی «عمه خانوم».
🟥توی مسیر یه تابلوی قرمزرنگ نظر هدی رو جلب میکنه. هدی نمیدونه که این تابلو چیه و چه معنایی داره... .
🔎 موضوعات قصه:
#نوزاد
#تابلو
#یک_آیه_یک_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/g93842
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738532T15512985(Web)-mc.mp3
4.51M
👧صدرا و کسری باخبر میشن که قراره یه خواهر کوچولو بهزودی به خونوادهشون اضافه بشه.
🤔یکی از برادرها خیلی خوشحاله، ولی اون یکی بدجوری تو فکر رفته. یعنی یه خواهر کوچولو چه تغییرهایی میتونه بهوجود بیاره؟
🔎موضوعات قصه:
#خواهر_جدید
#نوزاد
#قصه_های_خاله_نوشی
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/s07396
#شغل
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738631T15649748(Web)-mc.mp3
3.43M
👶🏻 برادر مینا کوچولو بهتازگی به دنیا آمده بود. مامان و بابا اسمش را حسین گذاشته بودند... بهتره ادامهی داستان رو بشنوید.
🔎موضوعات قصه:
#برادر
#نوزاد
#شب_بخیر_کوچولو
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/r68890
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1736571T13331867(Web)-mc (۱).mp3
3.96M
👧🏻مریم کوچولو فکر می کرد که پدر و مادرش فقط نادر را دوست دارند.
👶🏻نادر برادر کوچولوی مریم است. او به دوستش می گوید: مادر و پدرم وقتی نادر تب کرده بود خیلی مواظب او بودند.
😡وقتی که او امتحان داشت هم فقط به او کمک می کردند.
🔎موضوعات قصه
#حسادت
#نوزاد
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738193T15177176(Web)-mc.mp3
4.42M
👧🏻گودون و مامان و بابا خیلی خوشحال بودن. گودون میگه که هیچ غمی نداشت، ولی یه روز یه اتفاق افتاد... .
🔎موضوعات قصه
#نوزاد
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda