🐐بزک زنگوله‌‌‌پا با سه بزغاله‌اش توی یه خونه‌ی خیلی قشنگ زندگی می‌کنن، اما یه گرگ بدجنس هم در نزدیکی اونها خونه داره… . 🔎موضوعات قصه: #بز #گرگ 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/u54409 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

🧔🏻‍♂مردی پارسا بود که بسیار دیگران را نصیحت می کرد. 🙂او چون قصد و غرضی در نصیحت کردن نداشت همه نصیحت های او را می پذیرفتند. 🐺روزی مرد نیکوکار گرگی را دید که بدجنسی از نگاه کردنش معلوم بود. 🔎موضوعات قصه #گرگ #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐐 بز زنگوله پا برای پیدا کردن غذا از خانه بیرون می رود و شنگول و منگول و حبه ی انگور را در خانه تنها می گذارد. 🐺بززنگوله پا با سه بزغاله اش در دهکده ای زندگی می کرد. روزی خبرردار شد که گرگی در همان نزدیکی ها زندگی می کند. 🔎موضوعات قصه #گرگ #بز_زنگوله_پا #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐺گرگ ساده لوحی در جنگل هر وقت طعمه پیدا می کرد و هر بار طعمه ها با فریب دادن او فرار می کردند. گرگ تصمیم گرفت فریب حیوانات را نخورد. 🐐یک روز گرگ بزی را دید و برای خوردنش و شکار بز به اون حمله کرد 🔎موضوعات قصه #گرگ #ساده_لوحی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐺 گرگ درنده و خونخواری در صحرا زندگی می کرد. 🏞روزی گرگ به بالای بلندی رفت و صحرای سبزی را از دور دید. 🐑گرگ گرسنه خود را به گوسفندان رساند و بره ای را که دور افتاده بود به دندان گرفت اما سگ گله از راه رسید ... 🔎موضوعات قصه #گرگ #گوسفند #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👳🏻‍♂در روستایی دورافتاده مرد چوپانی زندگی می‌کرد. چوپان یه سگ نگهبان باوفا داشت. 🐑مرد چوپان هرروز گوسفندانش رو همراه سگ نگهبان به دشت سرسبزی برای چَرا می‌برد و شب به روستا برمی‌گشت. 🐕اون از سگ خیلی راضی بود و از هر نظر بهش می‌رسید... . 🔎موضوعات قصه #گرگ #سگ #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐺 گرگ حسابی گرسنه بود و دربه‌‌‌در دنبال چیزی برای خوردن می‌گشت. 🐑گرگ صدای گله‌ی گوسفندان را شنید و از تپه پایین رفت. 🐏او صدای یک بزغاله را شنید و دنبالش دوید، اما صدای سگ، گرگ را ترساند و گرگ به‌ناچار، دو پا داشت دو پا هم قرض کرد و دمش را روی کولش گذاشت و رفت؛ 🦮اما سگِ گله دست‌بردار نبود! 🔎موضوعات قصه #گرگ #بزغاله #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐐روزی روزگاری یک خانم بزی بود که با هفت بچه بزغاله اش در یک خانه زندگی می کرد. 🐑 یک روز وقتی خانم بزی می خواست برای خرید به بیرون از خانه برود، به بچه هایش گفت: «بچه های عزیزم! من دارم بیرون می روم و شما در خانه تنها هستید، در را ببندید و ...» 🔎موضوعات قصه #بزغاله #گرگ #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐺روزی روزگاری گرگی بود ظالم و بی انصاف. گرگ به کوچیک و بزرگ رحم نمی کرد. خیلی نابکار بود. 😢هر روز یک حیوان را گیر می انداخت و یه لقمه چپش می کرد. اما روزها که مثل هم نیستند. 😞 بالاخره یک روز رسید که گرگ ما چیزی برای خوردن پیدا نکرد. خیلی حالش بد بود. 🔎موضوعات قصه #گرگ #روباه #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐺 گرگ بدجنسی در دامنه ی کوهی زندگی می کرد و گوسفندان بیچاره را می خورد. 🦊گرگ یک روز روباه را دید و از او خواست تا چند راسو وشغال و گربه ی بیابانی را پیش او بیاورد. شغال آنها را آورد و گرگ هم آنها را خورد. روباه رفت تا ببیند گرگ در چه حالی است. 🔎موضوعات قصه #گرگ #بدجنسی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐑در روزگاران قدیم بُز پیری زندگی می‌کرد که هفت بزغاله داشت و مثل همه‌ی مادرها عاشق بچه‌هاش بود. 🏞️روزی بز می‌خواست به جنگل بِره تا برای بچه‌هاش غذایی فراهم کنه. 🐺پس هر هفت بزغاله رو صدا کرد و گفت: «بچه‌های عزیزم، مجبورم به جنگل برم...». 🔎موضوعات قصه #گرگ #گوسفند #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐺یک روز در جنگلی گرگ پیری زندگی می کرد که دیگر نمی توانست خوب شکار کند. 🐰 یک بار که خیلی گرسنه شده بود بچه خرگوشی را دید، فکری برای گول زدنش کرد گرگه شروع کرد به.... 🔎موضوعات قصه #حیوانات #گرگ #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🦊روزگاری روباهی همراه گرگی در غاری زندگی می‌‌کرد. اما گرگ، روباه را خیلی اذیت می‌کرد. 🦆 مثلا هروقت روباه شکاری را به غار می‌آورد، گرگ اجازه نمی‌داد روباه شکار را بخورد. در صورتی که شکار برای هر دوی آنها بود. تا اینکه روباه تصمیم گرفت.... 🔎موضوعات قصه #گرگ #غرور #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda