eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.3هزار دنبال‌کننده
26 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737041T17428386(Web)-mc.mp3
4.36M
🦜در یک روز بارانی چکاوک و بلبل زیر شاخه درختی پنهان شده بودند و با هم صحبت می کردند تا اینکه بلبل خوابش برد. 🌈 باران قطع شده بود که ناگهان بلبل با صدای چکاوک از خواب بیدار شد. رنگین کمان زیبایی در آسمان ظاهر شده بود و چکاوک فکر می کرد که.... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737048T17132452(Web)-mc.mp3
3.87M
👩🏻در زمان های قدیم رسم بود که دختران نخ ریسی یاد بگیرند. 👩🏻‍🦱در بین دختران، دختری بود به نام «مری» که هیچ علاقه ای به یادگیری نخ ریسی نداشت. 👸🏻اما مادرش اصرار داشت که او این کار را یاد بگیرد. روزی مری در حال گریه کردن بود که ملکه صدایش را شنید.... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی خورشید☀️☀️ 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738205T17537134(Web)-mc.mp3
4.84M
👦🏻اندی پسر زحمتکش و مهربونی بود. 🐕اون همیشه برای گذروندن زندگی‌‌اش تلاش می‌کرد. اندی همراه با سگ باوفاش، از یه شهر به شهر دیگه‌ می‌رفت. 🎺 کار اندی زدن «ساز بادی» بود. ساز بادی وسیله‌ای بود که اندی با اون موسیقی‌های زیبایی می‌نواخت... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738325T10789683(Web)-mc.mp3
6.35M
👴🏻روزی پدری سه پسرش رو احضار کرد. 🐓 به اولی خروس، به دومی داس و به سومی گربه‌‌‎ای داد و به اونها گفت: «سن‌‌وسالی از من گذشته و مرگم نزدیکه. 😞می‌خواستم قبل از مرگ، مال‌‌‌و‌منالی براتون باقی بذارم، اما آه در بساط ندارم و چیزی که به شما می‌دم...». 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737990T15174395(Web)-mc.mp3
5.25M
🐿️روزی روزگاری یک سنجاب خاکستریِ تپلِ کوچولو به اسم «تیمی» بود. 🌳 او یک لانه از برگ درختان در بالای درختی بلند داشت و یک همسر کوچولو که نامش «گودی» بود. 🤔 یک روز وقتی تیمی از لانه بیرون می رفت، دُمش را خیلی سریع تکان داد و با تبسم گفت... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی پرتاب توپ 🏐🏐 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737185T13666392(Web)-mc.mp3
4.44M
👦🏻بیلی پسر خوش اخلاقی بود ولی همیشه حوصله اش سر می رفت. ⚽️بیلی حوصله اش سر رفته بود. به حیاط رفت و شروع به توپ بازی کرد. بیلی توپ را به در و دیوار می زد. 👩🏻مادرش ناراحت شد و گفت: بیلی! برو به اتاقت سر و صدای تو مرا اذیت می کند. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736909T14734610(Web)-mc.mp3
4.98M
🐺شغالی در بیشه ای به راحتی زندگی می کرد. 🐴روزها گذشت و گذشت تا این که یک روز صبح الاغی را در بیشه دید. شغال با دیدن الاغ تعجب کرد و ناراحت شد و گفت: اینجا چکار می کنی؟ 😞الاغ گفت که من فقط آمده ام اینجا گردش کنم چرا ناراحتی؟ شغال گفت: من دلم نمی خواهد با حیوانات دیگر دوست شوم ... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736970T14687274(Web)-mc.mp3
3.54M
🧔🏻‍♂بازرگانی در زمان های قدیم زندگی می کرد. او با زحمت زیاد مال و ثروت بسیاری به دست آورده بود. 👂🏻یک شب که ماه می تابید و بازرگان در اتاقش خوابیده بود صدای پایی شنید. دزدی در پشت بام خانه بود. 🧕🏻بازرگان فکری کرد و ناگهان همسرش را بیدار کرد و گفت: دزدی به خانه آمده و تو باید هرچه که می گویم انجام دهی ... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738403T14900428(Web)-mc.mp3
5.47M
👫روزگاری زن و شوهری در دهکده‌ای زندگی می‌کردن. 👩🏻‍🦱 زن اون‌قدر تنبل بود که دست به سیاه‌‌‌و‌‌سفید نمی‌زد. هیچ‌‌وقت نخ نمی‌ریسید و و اگر هم می‌ریسید، رشته‌ها رو آشفته و درهم رها می‌کرد و اونا رو نمی‌پیچید. هر زمانی هم شوهرش سرزنشش می‌کرد... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738439T16115921(Web)-mc.mp3
4.35M
🏞در یه چمن‌زار قشنگ یه شکارچی اومد و دام بزرگی را نزدیک برکه پهن کرد و دونه‌های خوشمزه روی دام ریخت تا پرنده‌ها به دامش بیفتن. بخت هم با او یار بود و کبوترهای 🦜زیادی که اسم سردسته‌شون «طوقی» بود، گرفتار دام شدن... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738196T10825300(Web)-mc.mp3
3.4M
🌨️همه جا پُر از برف بود. نه از خورشید خبری بود، نه از بهار. 🎣ماهی‌گیر آخرین تکه‌های هیزمش رو برداشت و به درخت‌‌های پشت کلبه‌اش نگاه کرد. 🤔 نفس بلندی کشید و گفت: «آه! انگار زمستون تمومی نداره. امروز و فرداست که پرنده‌ها به امید بهار از راه برسن». 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda