eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.7هزار دنبال‌کننده
26 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736909T14734610(Web)-mc.mp3
4.98M
🐺شغالی در بیشه ای به راحتی زندگی می کرد. 🐴روزها گذشت و گذشت تا این که یک روز صبح الاغی را در بیشه دید. شغال با دیدن الاغ تعجب کرد و ناراحت شد و گفت: اینجا چکار می کنی؟ 😞الاغ گفت که من فقط آمده ام اینجا گردش کنم چرا ناراحتی؟ شغال گفت: من دلم نمی خواهد با حیوانات دیگر دوست شوم ... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736970T14687274(Web)-mc.mp3
3.54M
🧔🏻‍♂بازرگانی در زمان های قدیم زندگی می کرد. او با زحمت زیاد مال و ثروت بسیاری به دست آورده بود. 👂🏻یک شب که ماه می تابید و بازرگان در اتاقش خوابیده بود صدای پایی شنید. دزدی در پشت بام خانه بود. 🧕🏻بازرگان فکری کرد و ناگهان همسرش را بیدار کرد و گفت: دزدی به خانه آمده و تو باید هرچه که می گویم انجام دهی ... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738403T14900428(Web)-mc.mp3
5.47M
👫روزگاری زن و شوهری در دهکده‌ای زندگی می‌کردن. 👩🏻‍🦱 زن اون‌قدر تنبل بود که دست به سیاه‌‌‌و‌‌سفید نمی‌زد. هیچ‌‌وقت نخ نمی‌ریسید و و اگر هم می‌ریسید، رشته‌ها رو آشفته و درهم رها می‌کرد و اونا رو نمی‌پیچید. هر زمانی هم شوهرش سرزنشش می‌کرد... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738439T16115921(Web)-mc.mp3
4.35M
🏞در یه چمن‌زار قشنگ یه شکارچی اومد و دام بزرگی را نزدیک برکه پهن کرد و دونه‌های خوشمزه روی دام ریخت تا پرنده‌ها به دامش بیفتن. بخت هم با او یار بود و کبوترهای 🦜زیادی که اسم سردسته‌شون «طوقی» بود، گرفتار دام شدن... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738196T10825300(Web)-mc.mp3
3.4M
🌨️همه جا پُر از برف بود. نه از خورشید خبری بود، نه از بهار. 🎣ماهی‌گیر آخرین تکه‌های هیزمش رو برداشت و به درخت‌‌های پشت کلبه‌اش نگاه کرد. 🤔 نفس بلندی کشید و گفت: «آه! انگار زمستون تمومی نداره. امروز و فرداست که پرنده‌ها به امید بهار از راه برسن». 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda