🌊روزی، روزگاری، توی دریای بزرگی ماهی‌های زیادی زندگی می کردن. 🐟کنار این دریا یه مرغ ماهی‌خوار زندگی می‌کرد که خیلی پیر بود. 🐠اون دیگه نمی‌تونست ماهی صید کنه، به همین خاطر به این فکر افتاد که ماهی‌ها رو گول بزنه و ... . 🔎موضوعات قصه #مرغ_ماهی_خوار #ماهی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🏞در جنگلی قدیمی حیوانات زیادی زندگی می‌کردن. 🐒در بین اونها میمون پیری بود که دیگه نمی‌تونست برای خودش غذایی پیدا کنه و همون مقدار کم غذایی رو که پیدا می‌کرد، براش کافی بود. 🌳 اون دوستان زیادی نداشت. در نزدیکی میمون درخت انجیری بود که ... . 🔎موضوعات قصه #میمون #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی زیبای رنگی باکاغذرنگی 🥰🥰 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🌸خدا بعضی دعاهای ما را برآورده نمی کند؟ کتاب خدایا خروس کن مرا با هدف پاسخ گویی به این پرسش نوشته شده است. 🔎موضوعات قصه #خروس #دعا #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👳🏻‍♂دو مرد درویش که اهل خراسان بودن از بصورت تصادفی با هم هم سفر و و هم مسیر میشن. 🚶این دو مرد تهیدست حکایت ما یکی لاغر و مردنی و دیگری فربه و چاق بود. 🍗اولی کم غذا و کم خور، دومی شکمو و پر خور. اولی هر جا چیزی گیرش می اومد آب از دهانش سرازیر می شد، دست دراز می کرد و با اشتها می خورد. 🔎موضوعات قصه #درویش #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👨🏻‍🦱مرد بازرگانی در شهر زندگی می کرد. او روزی تصمیم گرفت مهمانی بزرگی بگیرد و افراد فقیر را دعوت کند. 🧑🏻‍🦲اما خدمتکارش با فهمیدن این مساله خیلی تعجب کرد و از بازرگان پرسید: این مهمانی را برای چه برپا می کنی؟ شما که تا حالا چنین کاری نکرده بودی؟ 🔎موضوعات قصه #مهمانی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی خلاقانه با پوست گردو🦌🦌 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👦🏻همه نگران آینده‌‌ی برایان بودند. مامان گفت: برایان باید یه موسیقی‌دان بشه. 👨🏻بابا گفت: باید یه مخ کامپیوتر بشه! 👩🏻خواهرش گفت: نه. اصلاً باید بره کلاس ژیمناستیک. 🤔برادرش، عموش، خاله‌ش، دام‌پزشک محل و همه و همه، درباره‌‌ی شغل برایان نظر دادند. 🔎موضوعات قصه #شغل #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐈پیشی زنجبیلی که یک پنجه‌اش سفید است و لکه‌ی سفیدی هم روی پیشانی‌اش دارد، دنبال جایی می‌گردد تا بخوابد.... 😸پیشی زنجبیلی دنبال جای راحتی می‌گردد تا بخوابد. اما هر جا می‌رود، مشکلی دارد. 🔎موضوعات قصه #گربه #خواب #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐦در یک جنگل زیبا پرنده‌ها تصمیم گرفتند برای خود پادشاهی انتخاب کنند. 🦉آنها دور هم جمع شدند و هرکسی نظری می‌داد، تا اینکه جغد را به‌عنوان پادشاه قبول کردند؛ اما در همان لحظه... . 🔎موضوعات قصه #پرندگان #جغد #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی چتر رنگارنگ ☂️☂️ #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐦دو گنجشک با هم به خوبی و خوشی زندگی می کردند و البته جوجه گنجشک شان هم در کنارشان خوش بود. 🐍روزی گنجشک پدر برای یافتن غذا بیرون رفته بود که ناگهان ماری از راه آمد و آمد تا به لانه رسید. 🔎موضوعات قصه #گنجشک #مار #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂در زمان های قدیم جوانی به نام حسن بود که با همسرش در روستایی زندگی می کرد. 🥰او فردی مهربان و سخاوتمند بود و به هرکسی که از او کمک می خواست، کمک می کرد. 🍙 روزها گذشت تا اینکه ارثی که پدرش برای گذاشته بود، تمام شد و فقط دو کیسه برنج باقی ماند... 🔎موضوعات قصه #بخشش #ارث #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐦سال ها پیش در گوشه ای از سرزمین هندوستان کلاغی تنها روی شاخه های یک درخت ناروَن برای خودش لانه ای ساخته بود. 🌳در اطراف آن درخت باغ بزرگ و سرسبزی بود که تعداد زیادی پرنده در کنار هم زندگی می کردند. 😞 کلاغ از تنهاییش راضی نبود به همین دلیل.... 🔎موضوعات قصه #کلاغ #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda