D1736494T14758842(Web)-mc.mp3
5.2M
🧔🏻♂مرد دوره گردی بود که با میمون کوچکش در بازار می چرخید و از شیرین کاری های میمون پول جمع می کرد.
🐒 میمون هر روز شیرین کاری انجام می داد و پول جمع می کرد و نمایش اجرا می کرد.
🔎موضوعات قصه
#میمون
#گراز
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736549T15309419(Web)-mc.mp3
4.04M
🐒نارگیلی، میمونی بود که با بقیه دوستانش فرق داشت.
🌳در جنگل سر سبز و پر درختی چند گوریل با هم زندگی می کردند.
🐵 آنها با هم دوست بودند، اسم یکی از گوریل ها نارگیلی بود. او با بقیه تفاوت داشت ...
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736544T15173508(Web)-mc.mp3
4.66M
🐒دانا رئیس میمون ها بود. اما او حالا دیگر پیر و از کار افتاده شده بود.
🐵روزی از روزها گروهی میمون در کنار هم زندگی می کردند میمون ها پادشاهی داشتند به نام دانا، دانا دیگر پیر و ازکارافتاده شده بود.
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737089T15236684(Web)-mc.mp3
6.85M
🧑🌾روستایی بود که روستاییان اش مشغول کشاورزی و دامداری بودند. آنها کوشا و پر تلاش بودند.
🌳جنگلی در نزدیکی روستا بود که میمون های زیادی داشت.
👳🏻♂یک روز تاجری جهانگرد به آن روستا آمد و چند روزی در آنجا ماند.
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738742T14696858(Web)-mc.mp3
3.81M
🏞در جنگلی قدیمی حیوانات زیادی زندگی میکردن.
🐒در بین اونها میمون پیری بود که دیگه نمیتونست برای خودش غذایی پیدا کنه و همون مقدار کم غذایی رو که پیدا میکرد، براش کافی بود.
🌳 اون دوستان زیادی نداشت. در نزدیکی میمون درخت انجیری بود که ... .
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738346T13693824(Web) (1)-mc.mp3
4.13M
🐢لاکپشت هر روز به برکه میرفت و میمون را میدید که بالای درخت انجیر نشسته و انجیر میخورد.
🐒یک روز که یکی از انجیرها داخل آب افتاد، صدای «تالاپی» به گوش میمون رسید.
🔎موضوعات قصه
#لاک_پشت
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736985T16916644(Web)-mc.mp3
5.78M
🐒روزی در یک جزیره بسیار قشنگ یک میمون حسود و یک خرچنگ با هم بازی میکردند؛
🍑 تا اینکه خرچنگ، یک خرما و میمون، یک هسته هلو پیدا کرد.
🦀 میمون از اینکه خرچنگ خرما پیدا کرده است و او هسته هلو، بسیار ناراحت بود. به همین دلیل به دنبال راهی بود تا...
🔎موضوعات قصه
#میمون
#خرچنگ
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736549T15309419(Web)-mc.mp3
4.04M
🐒نارگیلی، میمونی بود که با بقیه دوستانش فرق داشت.
🌳در جنگل سر سبز و پر درختی چند گوریل با هم زندگی می کردند.
🐵 آنها با هم دوست بودند، اسم یکی از گوریل ها نارگیلی بود. او با بقیه تفاوت داشت ...
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737759T15216799(Web)-mc.mp3
3.25M
🐒میمیون کوچولو زرافه رو دید که داره بسختی آب میخوره و بعد هم شتر رو دید با کوهان های بزرگش.
🤔 با خودش فکر کرد بهتره بره و در مورد آب خوردن و غذا خوردن ا از اون ها سوال بپرسه... بیایید با هم بریم و به جواب اون ها رو بشنویم.
🔎موضوعات قصه:
#میمون
#قصه_های_قبل_خواب
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/q86834
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737089T15236684(Web)-mc.mp3
6.85M
🧑🌾روستایی بود که روستاییان اش مشغول کشاورزی و دامداری بودند. آنها کوشا و پر تلاش بودند.
🌳جنگلی در نزدیکی روستا بود که میمون های زیادی داشت.
👳🏻♂یک روز تاجری جهانگرد به آن روستا آمد و چند روزی در آنجا ماند.
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738742T14696858(Web)-mc.mp3
3.81M
🏞در جنگلی قدیمی حیوانات زیادی زندگی میکردن.
🐒در بین اونها میمون پیری بود که دیگه نمیتونست برای خودش غذایی پیدا کنه و همون مقدار کم غذایی رو که پیدا میکرد، براش کافی بود.
🌳 اون دوستان زیادی نداشت. در نزدیکی میمون درخت انجیری بود که ... .
🔎موضوعات قصه
#میمون
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738131T11068187(Web)-mc.mp3
5.08M
🏕️یه جنگل سرسبز و بزرگ بود که با تغییر هر فصل رنگش عوض میشد. 🐅حیوونا با عوضشدن رنگ جنگل متوجه میشدن که چه فصلی اومده. 🐒توی این جنگل یه میمون کوچولو زندگی میکرد. میمون با اومدن فصل پاییز یه تصمیم عجیب گرفت... .
🔎موضوعات قصه:
#میمون
#پاییز
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda