D1738658T10367198(Web)-mc.mp3
5.4M
🐁موش کوچولو مثل سال قبل میخواست بره مدرسه.
🐭 «مامان موشی» و «بابا موشی» اون رو توی مدرسه نامنویسی کردند و براش وسایل مدرسه خریدند و کمکم برای شروع سال تحصیلی آماده شدند. مثل سال قبل، بابا موشی برای موش کوچولو سرویس مدرسه گرفت... .
🔎موضوعات قصه:
#موش
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738658T10531803(Web)-mc.mp3
5.39M
🏞️کانگورو کوچولو همراه مامان و باباش، توی یه جای خیلی قشنک زندگی میکرد. کانگورو کوچولو بهتازگی خواهردار شده بود.
☺️ اون خواهرش رو خیلی دوست داشت و ازش مراقبت میکرد. کمکم خواهرکوچولو بزرگ و بزرگتر شد... .
🔎موضوعات قصه:
#کانگورو
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738538T12079226(Web)-mc.mp3
4.65M
🏞️در یه جنگل خیلی سرسبز، سنجاب کوچولویی همراه مامان و باباش، توی یه تنهی درخت بزرگی زندگی میکرد.
🐿️ سنجاب کوچولو دوستای زیادی توی جنگل داشت، اما خرسی از دوستای خیلی صمیمی اون بود. اونا هر روز کنار رودخونه بازی میکردن؛ تا اینکه...
🔎موضوعات قصه:
#سنجاب
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738686T15912824(Web)-mc.mp3
5.09M
🐭موشی کوچولو یه موش کوچیک و زبر و زرنگ بود که همیشه کارهاش رو بهخوبی و بانظم و ترتیب انجام میداد.
🤔دوستاش خیلی تعجب میکردن و همیشه ازش میپرسیدن که دلیل موفقیتش چیه.
🔎موضوعات قصه:
#موش
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738503T11974440(Web)-mc.mp3
4.54M
🙂سارا کوچولو منتظر اومدن پدربزرگش بود. همه منتظر بودن پدربزرگ از سفر برگرده.
🍲 اونا خونه رو آبوجارو کرده بودن، به گلدونا آب داده بودن و مادربزرگ هم مشغول پختن آش نذری خوشمزه بود...
🔎موضوعات قصه:
#امام_حسین
#اربعین
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738510T12046537(Web)-mc.mp3
5.33M
🐥«جوجه کوچولو» توی یه دهکدهی خیلی باصفا زندگی میکرد.
🏫 توی اون دهکده یه مدرسهی کوچولو باز شده بود و حیوونای اونجا برای باسواد شدن، میرفتن مدرسه؛
😞اما جوجه کوچولو دوست نداشت به مدرسه بره و خوندن و نوشتن یاد بگیره، بههمین دلیل بلد نبود... .
🔎موضوعات قصه:
#جوجه
#تحصیل
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738357T16221415(Web)-mc.mp3
4.95M
🐿️دو تا سنجاب کوچولویِ دوقلو با پدر و مادرشون زندگی میکردن. یکیشون دختر و اون یکی پسر بود.
🪆اونها تا زمانی که کوچولو بودن لباسهاشون خیلی شبیه هم بود، اما وقتی که بزرگتر شدن، رنگ لباسهاشون با هم فرق کرد.
🔎موضوعات قصه:
#سنجاب
#دوقلو
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738563T11519016(Web)-mc.mp3
4.26M
🌻امام رضا علیهالسلام» خیلی مهربون بودن و به همه کمک میکردن. یه روز در فصل تابستون که هوا گرم بود و میوهها رسیده بودن و پرندهها در حال خوردن میوههای روی درخت بودن، امام رضا (علیهالسلام) به همراه پیرمردی بین درختان قدم میزدن... .
🔎موضوعات قصه:
#امام_رضا
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738657T11144090(Web)-mc.mp3
5.08M
👴🏻«سارا کوچولو» همراه پدربزرگش توی یه خونهی باصفا با یه حیاط نقلی و یه حوض آبیِ پر از ماهیهای قرمز کوچولو زندگی میکرد.
🧕🏻 اونا کنار هم لحظههای خوبی داشتن. پدربزرگ سارا همیشه از روی کتاباش برای سارا کوچولو قصه میخوند.
🔎موضوعات قصه:
#پدر_بزرگ
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737663T16683968(Web)-mc.mp3
4.73M
😢دختر کوچولویی بود به نام «گلچهره» که دلش نمی خواست با کسی دوست بشه و بازی کنه؛
😰 آخه اون از دوست شدن با دیگران می ترسید. مثلا فکر می کرد نکنه بقیه ناراحتش کنن یا دوستش نداشته باشن....
🔎موضوعات قصه:
#عروسک
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739013T11701990(Web)-mc.mp3
5.77M
🏞در یه دشت بزرگ و سرسبز، حیوونای زیادی با خوبی و خوشی کنار هم زندگی میکردن.
🐭یه روز صبح، موش کوچولو برای اینکه دست و صورتش رو بشوره، رفت کنار برکهی وسط دشت؛ اما اون روی برکه یه چیز عجیب دید، یه دونهی سبز که روی آب رشد کرده بود...
🔎موضوعات قصه:
#گل
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738658T10689543(Web)-mc.mp3
5.2M
👦🏻«سهیل» پسر کوچولویی بود که به مدرسه میرفت.
🤔هم پدر و مادر و هم معلمِ سهیل از او راضی بودند، بهدلیل اینکه سهیل همهی کارهاش رو بهخوبی و بهموقع انجام میداد؛ تا اینکه یه روز اتفاقی افتاد... .
🔎موضوعات قصه:
#مدرسه
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1738131T11320330(Web)-mc.mp3
4.88M
🏢یه دهکدهی کوچیک، یه مدرسهی کوچیک و باصفا داشت.
👨🏫بچههای دهکده همهشون به این مدرسه میرفتن و سر یه کلاس مینشستن. آقامعلم مهربون هم، همهی کارای مدرسه رو انجام می داد.
🔎موضوعات قصه:
#مدرسه
#معلم
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739035T14292729(Web)-mc.mp3
2.96M
🌺یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود ....
☕یه استکان کوچولو بود که دلش می خواست به جای چایی توش شربت بریزن ...
👦🏻اینقدر اصرار کرد تا بالاخره یه پسر کوچولو اون رو پر از شربت کرد .. اما استکان کوچولو همه جاش چسبونکی شد!
🔎موضوعات قصه:
#شربت
#استکان
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739035T14216351(Web)-mc.mp3
4.36M
🥰یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
👦🏻 یه پسر بچه بود به اسم نیما که به تازگی صاحب یه برادر کوچولو شده بود.
👫 اما نیما فکر می کرد با ورود داداش کوچولو به خونشون دیگه مامان و بابا اون رو دوست ندارن و هه توجهشون به داداش کوچولوئه...
🔎موضوعات قصه:
#مزاحم
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739035T15220760(Web)-mc.mp3
4.06M
📰آقای روزنامه روی میز نشسته بود. خانم عینک هم همون دور و بر بود. ولی آقای روزنامه رو نمی دید ! اون فکر کرد سه دفتر روی میز نشسته ! آقای روزنامه خیلی تعجب کرد ! خانم عینک گفت که شیشه هاش خیلی کثیفه و به خاطر همینه که نمیتونه ببینه !
🔎موضوعات قصه:
#عینک
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739035T14496780(Web)-mc.mp3
2.38M
🥛یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود ...یه لیوان بود که خیلی ناراحت بود ...
👦🏻می پرسین از چی ناراحت بود ؟ از اینکه مامان سر سفره نذاشته بود پسر کوچولو نوشابه بخوره! آخه لیوان نمی دونست که نوشابه چقدر ضرر داره !
🔎موضوعات قصه:
#لیوان
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739034T15299106(Web)-mc.mp3
3.84M
🏞یکی بود یکی نبود ... غیر از خدای مهربون، هیچکس نبود .... توی یه باغ سرسبز و بزرگ و قشنگ یه کلاغ کوچولو با پدر و مادرش زندگی می کرد...
🐦ماجرا از وقتی شروع می شه که کلاغ کوچولوی داستان ما، با دوستش کبوتر، برای گشت و گذار از لونه بیرون میان.
🔎موضوعات قصه:
#کلاغ
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737885T13885254(Web)-mc.mp3
4.48M
🦒توی یه جنگل کوچک و سرسبز، زرافه و خرسی و خرگوش دوستای خوبی بودن.
🏞 اونا با هم به مدرسه ی جنگل می رفتن. معلمشون بهشون گفته بود که روی کاغذ، حالتهای صورتشون رو نقاشی کنن و بیارن.
🔎موضوعات قصه:
#عصبانیت
#باطن
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739058T17418990(Web)-mc.mp3
4.02M
🐰یکی بود یکی نبود ... غیر از خدای مهربون ، هیچکس نبود .... توی یه باغ سرسبز و بزرگ و قشنگ یه خرگوش کوچولو با پدر و مادرش زندگی می کرد.
🥕 ماجرا از وقتی شروع می شه که مامان خرگوش کوچولو، متوجه شد برای درست کردن سوپ هویج، هویجی توی خونه نداره!
🔎موضوعات قصه:
#خرگوش
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739058T17313108(Web)-mc.mp3
4.24M
🏞یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون، هیچکس نبود. توی یه جنگل سرسبز و بزرگ و قشنگ یه گوزن کوچولو با پدر و مادرش زندگی می کرد.
🦌 ماجرا از وقتی شروع می شه که گوزن و برادر بزرگترش از لونه بیرون اومدن و متوجه شدن که رودخونه خشک شده .
🔎موضوعات قصه:
#آشتی
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739064T14306262(Web)-mc.mp3
4.48M
⚽یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. یه توپ کوچولو بود که برای خودش یه گوشه نشسته بود و غصه می خورد.
👦🏻 آخه پسر کوچولویی که باهاش بازی می کرد چند وقتی بود که دیگه بهش کاری نداشت و مدام سرش تو گوشی ای بود که تازه براش خریدن.
🔎موضوعات قصه:
#توپ
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739076T18629998(Web)-mc.mp3
4.06M
🚙یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. توی یه کوچه قشنگ، یه ماشین آبی با یه دوچرخه مشغول حرف زدن بودن.
🚲 ماشین آبی داشت از ماجرایی که براش پیش اومده بود برای دوچرخه تعریف می کرد. از ماجرای ماشین پلیس ...
🔎موضوعات قصه:
#ماشین
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737920T11483302(Web)-mc.mp3
5.25M
👧🏻مریم کوچولو همراه مادریزرگ و پدربزرگش زندگی می کرد و خیلی کارای خوب ازشون یاد گرفته بود.
🖤 اونا قرار بود روز شهادت حضرت زهرا (س) برن زیارت؛ به همین دلیل مادربزرگ قصد داشت یه تعداد نون و پنیر و خرمای نذری درست کنه تا اونا رو توی حرم پخش کنه...
🔎موضوعات قصه:
#دهه_فاطمیه
#حضرت_فاطمه
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739078T14100196(Web)-mc.mp3
3.7M
🐧یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. یه پنگوئن کوچولو بود که هیچوقت صبحونه نمیخورد.
🐻 یه روز مه پنگوئن کوچولو و دوستش خرس قطبی با هم در حال بازی و دویدن بودن، پنگوئن کوچولو حالش بد شد…
🔎موضوعات قصه:
#پنگوئن
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda