eitaa logo
کـودکـان آمـر 💫بچـه هـای مهـربان💫
2.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
532 فایل
👼 کودکان آمر 🇮🇷 🧕🤵واحد کودک و نوجوان موسسه موعود مرکز تخصصی امر به معروف و نهی از منکر تحت اشراف علمی #استاد_علی_تقوی 💎 ایدی ثبت نام کودکان و ارتباطات👇 @vajeb_koodakan 💎 ایدی چالش و مسابقات 👇 @vajeb_mosabeghe
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴از قدیم گفتن هیچ جا خونه‌ی خود آدم نمیشه ! خانه ویرانه‌هاشم شیرینه! غزه چقدر با صلابت است که زنانش وفادار به خانه هستند! آن هم خانه‌هایی که زیر بار مقاومت کمر خم کردند اما از معنا تهی نشدند؛ هر چه ریخته است بوی مقاومت می‌دهد! ◀️بازگشت مردم غزه به خانه‌هایشان بعد از اعلام آتش بس ✍عالیه سادات •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکم زیبایی ببینید😍 •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبا ترین دعا 😍 🍀خدایا... •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ شناخت درست دین... 📌پدرها به اندازه‌ای که دوست دارند فرزندان‌شان دکتر یا مهندس شوند، به اندازه یک دهم آن هم تعلق‌ خاطر داشته باشند که دین‌شان را درست بشناسند. 📌آن‌قدر که آنها را تشویق می‌کنند که قهرمان وزنه‌برداری یا فوتبالیست شوند، مقداری هم تشویق‌شان کنند که دین را بهتر فراگیرند و اعمال دینی‌ را بهتر انجام دهند. 📌در مدرسه نیز بچه‌هایی را که گرایش‌های دینی دارند، غیرمستقیم تقویت کنیم؛ به‌گونه‌ای که بچه‌های دیگر هم تشویق شوند 📌نه اینکه فکر کنند تبعیض قائل می‌شویم؛ طوری رفتار کنیم که بچه‌های دیگر بفهمند این یک امتیاز واقعی است و سعی کنند واجد آن امتیاز شوند. •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍀🍀🍀 🍀🍀🍀 شعر کودکانه امام علی علیه السلام خورشید شهر نجف بعضی روزا مامان جونم بیکاره حوصله ی بازی با من رو داره هم این جوری نشسته تو خونمون با چشمایِ بسته می ریم آسمون با هم می ریم مسافرت دو تایی مقصد بعدی زود بگو کجایی! یه بازی ٍشاد و پر از هیاهو تو جنگلا کنار شیر و آهو یا دشت و صحرا و گل وچمنزار یا شهری با آدمکای بسیار دیروز با هم دو تایی رفتیم نجف نزدیک اونجا رسیدیم به یک صف پرسیدم اینجادیگه مامان کجاست؟ که این قَدِه پر نوره و با صفاست گفت: حرمِ امامِ اوّلِ ماست علی، که یارِ همه مستضعفاست باباش ابوطالبه، خیلی آقاست مایه ی افتخارِ ما آدماست می گم برام بازَم بگو از امام تا که مَنَم امامو بیشتر بخوام چرا می گن علی شیرِ خدایه؟ چرا می گن یارِ بیچاره هایه؟ مامان نگاهی کرد به من با خنده من و مامان شدیم دو تا پرنده پر کشیدیم تا که رسیدیم حرم قصّه رو گفت این جوریه مادرم: مادرِ اون فاطمه بنتِ اَسَد نزدیکِ دیوارایِ کعبه اومد می خواست امام علی به دنیا بیاد دعا می کرد فاطمه خیلی زیاد دیوارِ کعبه ناگهان باز شد برایِ همّه ماجرا راز شد رفت تو خونه فاطمه بنت اسد دیوار به شکلِ اوّلش دراومد برای باز کردن اون آدما همه دویدن تا رسیدن اونجا دیوار که باز نشد بمونه حتی در و نشد که وا کنن آدما بعدِ سه روز دیوار دوباره شد باز فاطمه اومد با یه کودکِ ناز صاحبخونه سه روز مهمونی داشته تو مهمونی سنگِ تموم گذاشته گفته که باشه اسمِ این گل علی دوست داره این نو گُلو هر خوشدلی کم کم علی واسه خودش شد یه مرد جَوونی که کمک به همّه می کرد اگه می دید داره کسی زور می گه نمی نشست علی سَرِ جاش دیگه یاد می گرفت خوبی رو از پیمبر پیمبری که بود براش چون پدر هر جا می رفت پیمبر او هم می رفت یار بودن برایِ هم سفت و سخت تا اینکه یک اتّفاقِ خوب افتاد امامِ ما شد تو مدینه داماد همسرِ او کیه؟ خانوم فاطمه خوشحالن از این خبرِ خوب همه حضرتِ زهرا دخترِ پیامبر بعدِ یه سال یه اتفاقِ بهتر: خدا به اون دو تا یه گل پسر داد فرشته ها شدن از این خبر شاد امام حسن امام دوم ِ ما شد پسرِ اوّلِ شیرِ خدا امام حسین، امامِ سوّمِ ما گل پسرِ دوّمِ مامان بابا دختراشون زینب و امِّ کلثوم دخترایی مومن و خوب و خانوم تو سختیایی که کشید پیامبر پا به پا شون سختی کشیده حیدر مردِ شماره یک تویِ میدونا می ترسیدن از علی پهلوونا هر کی می خواست یه دشمن بد باشه برایِ دستورِ خدا سد باشه بابایِ اون دشمنو در می آورد آبرویِ پهلوونا شونو برد یهودی ها بودن همیشه دشمن تو قلعه ای محکم و مثلِ آهن تو قلعه ای بزرگ به نامِ خیبر با دَری از همه ی دَرا بزرگ تر از تویِ قلعه دشمنی می کردن از بالا به آدما تیر می زدن نمی شه حتی بشی نزدیکِ اون با اون دَری که می ره تا آسمون یهود اگه قلعه یِ خیبر داره پیامبَر م علیِّ حیدر داره بعضیا رفتن که بجنگن ولی همّه شکست می خوردن امّا علی با دستش از جا دَرِ قلعه رو کَند کشید آدم بدا رو اونجا به بند طوری که دیوارایِ قلعه لرزید صداش به آسمونِ هفتم رسید اینه که می گَن فاتِحِ خیبر علی اینه که میگن یارِ پیمبر علی تو همه یِ جنگا با آدم بدا یارِ پیامبر بوده شیرِ خدا تو جنگِ با بدیها پیروز شد اون شبِ طولانی دیگه روز شد پیشِ پیامبر اون روزا شیرین بود امّا تموم شد اون روزا زودِ زود آخرایِ عمرِ پیامبر شده وقتِ سفر به عرشِ داور شده یه چیزی رو باید می گفت پیامبر مهم ترین چیزِ تو روزای آخر گرچه علی رو همه می شناختن دشمنا پیشِ علی رنگ می باختن همّه می دونن که علی عالِمه داشته لیاقت برایِ فاطمه پیامبر انگار یه چیزایی می دید از حسدِ آدم بدا می ترسید می گفت که بعدِ من علی رهبره برایِ رهبری علی بهتره حرفایِ مولاتونو خوب گوش کنین کینه ی جنگا رو فراموش کنین وقتی ولی پیامبرِ خدا رفت از تو دلا محبت و صفا رفت حسودی و کینه پدیدار شد شیطون اومد با دشمنا یار شد به خونه ی فاطمه حمله کردن بردن علی رو ، همسرِش رو زدن فاطمه از سختیا بیمار شد رفت و علی دوباره بی یار شد فاطمه رفت علی نشست تو خونه کی قدرِ این پهلونو می دونه؟ تنهاس علی و یاوری نداره تا وقتی که سحر بشه دوباره خسته بشن مردم از اون رهبرا که جا زدن خود رو به جایِ مولا بیندازَن سراشونو به پایین لطف کنین مارو دیگه ببخشین 👇
👇👇👇 قبول کنین رهبرِ ما بشین باز خیلی به خوبی تون داریم ما نیاز امام خلیفه شد ولی دیر بود کاراشون از پایه اونا گیر بود طاقت نداشتن ببینن عادله با فقیرا و ضعفا یکدله زدن دوباره پس زیرِ قولاشون یکی شدن تو جنگِ با مولاشون جنگیدن و یارایِ اونو کشتن تنها و بی یار امامو گذاشتن امّا به این راضی نبودن هنوز چند تایی جمع شدن وَ گفتن یه روز نورِ علی چشمِ ما رو می زنه برایِ ما زیادی اون روشنه جایِ درختِ نور که نیس تاریکی باید بره بکّنه اون رو یکی ماه رمضون بود و شبی سرد و تار دشمنی تو تاریکی چشم انتظار بود علی اون شب پیشِ امّ کلثوم گریه می کرد دنیا برایِ مظلوم صبحِ سحر تو نورِ کمرنگِ ماه به سویِ مسجد علی افتاد به راه می ترسن از ماجرا مرغابیا علی نرو یا لااقل زود بیا دَر نمی خواد علی از اون رَد بشه پیشِ امام علی می خواد سد بشه به مسجدِ کوفه امام رسید زود زمانِ پرکشیدن از قفس بود وقتی امام به سجده رفت شب رسید خورشیدِ شهرِ روشنی شد شهید به دستِ ابنِ ملجمِ مرادی چه بَد جزایِ خوبی هاشو دادی رها شد از سختی هایِ فراوون از آدمایِ پست و نامهربون به ربِّ کعبه شد علی رستگار گریه می کردن آدما زار زار رفت کنارِ فاطمه و پیامبر از اینجا رفت به یک جهانِ بهتر یتیمایِ کوفه شدن دوباره مثلِ یتیمی که بابا نداره گرچه یتیم شدن همه آدما برایِ همّه مون علی بود بابا کاشکی می شد علی رو بشناسیم ما شیعه ی خوب شیم ما برایِ مولا چشمامو می بندم و می رم نجف گم می شه اشکام تو هیاهویِ صف ف. ک. محب •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
11.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای این دختر بچه داره جهانی میشه سرود زیبایی که این دختر بچه در مدح شهید حاج قاسم سلیمانی خونده واقعا شنیدن داره بر ریتم آهنگ مختارنامه •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔺نامه احساسی دانش آموز بنابی به خداوند در شب آخر اعتکاف دانش آموزی حوزه علمیه بناب 💭از گروه نمایش روضه‌خوان ها خیلی تشکر میکنم که کمک کردند من خودم را بیابم. من امروز دوباره متولد شدم حاج آقا من خودم رو پیدا کردم. به قول شما برای دومین بارمتولد شدم!!! 📝متن نامه: 🔹یا خدا یا امام زمان من از هر دوتاتون خیلی تشکر میکنم.من امروز روز چهارشنبه ساعت ۱۲:۳۵ دقیقه شب بعد از نمایش و روضه خوانی انگار ازمن یک انسان دیگر متولد شد.من این نامه را در تاریکی می‌نویسم.دوست دارم تا صبح بیدار بمانم و درباره خودِ جدیدم خوب فکر کنم. 🔹داشتم با خودم فکرمیکردم من خیلی ها رو راضی کردم که به این اعتکاف بیام. خدا من حسرت میخورم که ای کاش سال قبل به اینجا می‌آمدم.این روضه در من خیلی تاثیر گذاشت. وقتی که حاج آقا گفت خیلی هامیخواستن بیان ولی نتونستن و خیلی ها نمیخواستن بیان ولی خدا خودش قسمت کرد،من از همین دسته بودم. از گفتن این جمله تا الآن من دارم با گریه می‌نویسم😭 روضه حاج آقا خیلی خوش گذشت من میخواستم که روضه تمام نمیشد گریه خیلی خوش می‌گذشت من حسرت میخورم!! حسرت میخورم که چرا تا حالا خدا و امام زمان رونمی‌شناختم. 🔹خدایامن توبه میکنم منو ببخش. من امشب نمی‌خوابم و تا اذان صبح میخوام با تو مناجات کنم.امام زمان من در این نمایش عاشق تو شدم. ای عشق تمامِ قلب ها زودتر ظهور کن زودتر.. 🔹حال من قابل توصیف نیست.من که نماز بلد نبودم نماز یاد گرفتم. من که نمی‌خواستم روزه بگیرم وبا خودم کلی خوراکی آورده بودم تا بخورم،روزه گرفتم. خدایا ازت متشکرم که عشق خودت رو در قلب من دمیدی. به امید ظهور امام زمان❤️
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هوش مصنوعی/ اثر ماندگار «پایانِ فریب» یک شاهکار بین‌المللی در سه زبان: فارسی | English | עברית درمورد تحریم تمامی برندهای حامی رژیم صهیونیستی •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
3.23M
♨️صوت امروز استاد 📱همین الان عدد
۵۵
را به سامانه پیامکی
30001916
ارسال (SMS) بفرمایید.
واس همینه که میگن بهشت زیر پای مادراست😁 •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌