eitaa logo
کودکانه
45.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
مسیریابی برای پلیس👮‍♂ در تصاویر بالا به پلیس کمک کن تا دزد را دستگیر کند. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
مداد نق نقو - @mer30tv.mp3
4.36M
مداد نق نقو 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای قشنگی بود میگفت؛ «رَبِّ اِنّی لِما اَنزَلتَ اِلیَّ مِن خَیرِ فَقیر» پروردگارا،من به هر خیری که به سویم بفرستی،سخت نیازمندم... شب بخیر ♥️ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷زمان منتظر نمی‌ماند 🌸امروز می‌رود و دور می‌شود 🌷هر روز را باید زندگی کرد 🌸بـه تـمامی.. سـ🥰✋ـــلام 💖صبحتون پر از شـادی و زیبـایی 💖امروزتون پر از حس خوب زندگی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍊اضافه نمودن  آب غليظ شده ران يا تكه های ران مرغ که خوب پخته شده و همینطور گندم، يا پودر خام، ، مغز آفتابگردان به غذاي كودك سبب بهتر او مي شود. - 🍊    براي بهتر شدن عطر و  طعم غذا  میتوانید از آب ليموترش تازه، آب نارنج تازه،و همینطور سبزی معطر پودر شده  استفاده كنيد. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
آلو گردم و گردو نیستم، زرد و لیمو نیستم، محصولی از تابستون، تو خونه ها فراوون، لواشکم حرف نداره، اشک تو چشاتون میاره، هم ترش و هم شیرینم، رو شاخه ها ببینم 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ناخن جویدن دلایل متنوع و زیادی دارد. از جمله مهمترین دلایل این رفتار استرس، اضطراب، نگرانی، تنش، تشویش، ترس و مواردی از این قبیل می‌باشد. تنبیه کلامی و بدنی والدین🤬 به شدت به کودک تنش و اضطراب داده و باعث می‌شود تا ترس و نگرانی خود را از طریق جویدن ناخن کاهش دهد... . بهترین راهکار برای ترک «ناخن جویدن» چیست؟ ■از بین بردن منابع استرس ■قطع هرگونه تنبیه کلامی و بدنی ■افزایش بازی با کودکان ■تخلیهٔ انرژی کودکان ■تخلیهٔ انرژی دست‌های کودکان با خمیربازی و نقاشی کشیدن. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
✨تَعاوَنوا عَلَی البِّرِ و التَّقوی✨ 🦋(سوره ی مائده آیه ی ۲)🦋 بچه مسلمونمو🌼 عاشق کار نیکم💐 به امر یزدان پاک 🌺 در کار نیک شریکم🌸 گوشم به حرف دینه🌼 مسلمونی همینه🌸 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
💠 «سعیدکوچولو و لباس زیبای مرد عنکبوتی» 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: معرفی قهرمانان واقعی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
سعید با خوشحالی دور اتاقش می‌دوید؛ بابا برای پسر کوچولوی قصه ما یه لباس خیلی قشنگ خریده بود؛ لباس مرد عنکبوتی؛ همون لباسی که سعید بارها آرزو کرده بود اونو داشته باشه؛ حالا بعد از مدت‌ها به آرزوش رسیده بود؛ پسرک شیطون و مهربون قصه دوست داشت اون لباس رو بپوشه تا یه قهرمان بشه. سعید همینطور که می‌دوید، با صدای بلند می‌گفت: من یه قهرمانم؛ یه قهرمان بزرگ، دیگه کسی نمی‌تونه به منظور زور بگه؛ دیگه هر کاری که دلم بخواد، انجام میدم. بله بچه‌ها! از اون‌روز به بعد سعید مدام با لباس تازه و جدیدش پیش دوستاش می‌رفت؛ یه مدت که گذشت، دیگه هیچ‌کس حاضر نبود با سعید بازی کنه؛ حتی هرروز تعداد دوستاش کم و کمتر میشد. یه روز بعدازظهر وقتی بچه‌های محله مشغول بازی بودن، مامان از پنجره به بیرون نگاه کرد؛ بعد به سعید که مشغول تماشای تلویزیون بود، گفت: پسرم! تو چرا دیگه بیرون نمیری و بازی نمی‌کنی؟! مگه صدای دوست‌هات رو نمی‌شنوی؟ سعید: من دیگه دوست ندارم با اونا بازی کنم؛ آخه اونا همشون ضعیف و ترسوان؛ همه حسابی از من می‌ترسن. مامان که از شنیدن این حرف خنده‌اش گرفته بود گفت: از تو می‌ترسن؟! مگه تو هیولایی؟! سعید: نه من یه قهرمانم! یه قهرمان که از همه قوی‌تره؛ همه باید به حرف من گوش بدن؛ چون من همه چیز و بهتر از بقیه می‌فهمم. مامان: پسرم تو از کجا فهمیدی از همه قوی‌تر و شجاع‌تری؟ اصلاً کی گفته تو همه چیز و بهتر از دوستات می‌فهمی؟ سعید با تعجب به چشمای مامانش نگاهی کرد و گفت: مامان! مگه این لباس رو تن من نمی‌بینی؟! این لباس قهرمانِیه؛ من خودم همیشه دیدم که اون مردِ قهرمان وقتی این لباس تنش می‌کرد، از همه قوی‌تر می‌شد؛ می‌تونست کارهای عجیب و باورنکردنی کنه؛ تازه بهتر از بقیه می‌فهمید؛ همه بهش احترام می‌ذاشتن. مامان که این حرف رو شنید، کمی فکر کرد و گفت: پسرم! اونی که تو دیدی، فقط یه فیلمِه؛ واقعیت نداره! اگه قرار بود کسی با پوشیدن یه لباس قهرمان بشه، همه مردم این لباس می‌خریدن. سعید: ولی من خودم دیدم با پوشیدن این لباس زورش زیاد میشه، همه خلاف‌کارها رو دستگیر می‌کنه و به مردم کمک می‌کنه. مامان: درسته پسرم؛ اما یه لباس نمی‌تونه کسی رو قهرمان کنه؛ چیزی که می‌تونه تو رو قهرمان کنه، خوش‌اخلاقی و مهربونی با دوستاته؛ اگه می‌خوای دیگران به حرفت گوش بِدَن، باید باهاشون مهربون باشی؛ به حرفشون گوش بدی و بهشون احترام بذاری؛ هرچیزی که برای خودت دوست داری، برای اون‌ها هم دوست داشته باشی؛ اونا رو اذیت نکنی و خودتو بهتر از بقیه ندونی؛ اون‌وقت می‌بینی که همه بهت احترام می‌ذارن و به حرفات گوش میدن. سعید: یعنی این لباس هیچ‌کاری ازش بر نمیاد؟! مامان: پسرم! اون فقط یه لباسِ مثل خیلی از لباس‌های دیگه است! تو اگه لباس پلیس‌ها رو بپوشی، یه پلیس نمیشی؛ اگه لباس دکترها رو بپوشی، یه دکتر نمیشی؛ برای هرکدوم از این‌ها، باید تلاش کنی؛ حالا از سرِ جات پاشو و پیش دوستات برو؛ با اخلاق خوبت بهشون نشون بده که یه قهرمانی. با تموم شدن حرفای مامان، سعیدکوچولو توی فکر فرو رفت؛ بعد با خودش گفت: اگه قراره من یه قهرمان باشم، باید تموم کارهایی که می‌کنم مثل قهرمان‌ها باشه؛نه فقط زمانی که این لباس تنمه. اون از جای خودش بلند شد؛ لباسش رو عوض کرد و برای بازی از خونه بیرون رفت تا به همه نشون بده که یه قهرمان واقعیه. بله بچه‌ها! اون‌روز سعید از مامانش یاد گرفت یه قهرمان چه ویژگی‌هایی باید داشته باشه. دوستای من! کوچولوهای توی خونه! ما باید حواسمون باشه یه قهرمان واقعی خودش رو بهتر از بقیه نمی‌دونه؛ در عوض دیگران رو دوست داره و بهشون احترام می‌ذاره. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻