#تغذیه_مادر
✅ با توجه به تغذیه نادرست اکثر ما ایرانی ها، بانوان از #فقر_آهن شدید رنج می برند
و بهتر است این کمبود قبل از هر گونه
اقدام به #بارداری جبران گردد. 👌
✍ زیرا فقر آهن مادر احتمال👇 #زایمان_زودرس و تولد نوزاد کم وزن را بیشتر می کند. حتی اگر زایمان در پایان 9 ماهه بارداری هم باشد وزن زمان تولد کمتر از نوزادی است که مادرش کم خونی نداشته است. 👼
✍ همچنین باعث 👇
تولد نوزادی با بهره هوشی پایین می گردد.
🔷🔶 خوشبختانه #شیره_انگور
با طعمی دلچسب این کمبود را جبران می کند.
شیره انگور مولد خون صالح و تصفیه کننده خون است و بدن را قوی می گرداند.😍
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
#تربیت_کودک
⬅️ #پدر ، در کنار همۀ خوبیهایش به این مسأله اولویت بدهد که هیچوقت دل مادر را نشکند (لااقل جلوی بچهها)، و به او محبت کند.🥰👌
⬅️ #مادر هم هیچ وقت غرور پدر را نشکند، (لااقل جلوی بچهها) و به او احترام بگذارد.
✅ همچنین پدر و مادر،
بچه را به #اطاعت از یکدیگر توصیه کنند؛ مخصوصاً اینکه پدر به بچه یاد بدهد که دل مادرش را نشکند و مادر هم به بچه یاد بدهد که احترام پدر را حفظ کرده و غرورش را نشکند.👌👌👌
↩️ در این صورت بچهای که در چنین #خانواده ای بزرگ شود، خوب بار میآید.
#استاد_پناهیان
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر و مادر خوب یعنی...
نمی تونی تا ابد کنار فرزندت باشی،
پس او را برای ایستادن روی پای خودش آماده کن،
می تونی ازش قهرمان بسازی
یا یک فرد ناتوان...
انتخاب با خودته!
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقوی_جات
تغذیه مدرسه😋
به همین رااااحتی
هر روز یه تکه #انرژی_زا همراه فرزندت کن
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
❤️ مادرانه 👩👧👦 کودکانه ❤️
#قصه_ننه_علی #پارت23 فصل چهارم : تولد یک پروانه آمدن رجب به خانه همزمان بود با رفتن وجیهالله به
#قصه_ننه_علی
#پارت24
فصل چهارم : تولد یک پروانه
وجیهالله با پولی که از کارگری جمع کرده بود، موتور دست دومی برای خودش خرید. طولی نکشید که موتورش را دزدیدند. ناراحت بود و دل و دماغ هیچ کاری را نداشت. چند روزی زیر نظرش گرفتم؛ نمازش را ترک کرده بود. علت را پرسیدم. با عصبانیت گفت: «زن داداش! هروقت خدا موتور منو آورد گذاشت پشت در خونه، منم نماز میخونم.» وجیهالله مثل برادر خودم بود؛ دلم برایش میسوخت. از هر دری وارد شدم، کوتاه نیامد و روی حرفش ایستاد. چند روزی گذشت، تا اینکه فکری به سرم زد. یک روز مچ پاهایم را تا اندازهای که شرع مشخص کرده، پوشاندم. جوراب را از پا درآورده و در خانه راه میرفتم. وجیهالله غیرتی شد، گفت: «زن داداش! این چه وضعیه! جورابت کو؟!» گفتم: «مشکلش چیه؟ جوراب میخوام چیکار! اصلا هرموقع تو نماز خوندی، منم جوراب میپوشم.» فهمید طعنه به جریان دزدی موتورش میزنم. گفت: «یعنی چی؟! اینا چه ربطی به هم دارن؟!» گفتم: «ربطش اینه که من میخوام بدونم اون خدایی که باید موتورت رو پیدا کنه، میتونه جوراب منم تو پام بکنه یا نه؟!» مثل مار گزیدهها از جا پرید و گفت: «زن داداش! غلط کردم! باشه، نماز میخونم؛ فقط شما جورابت رو بپوش.» از آن روز دوباره نمازش را مرتب میخواند و سعی میکرد گزک دست من ندهد تا به روش خودم نقرهداغش کنم.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#قصه_ننه_علی
#پارت25
فصل چهارم : تولد یک پروانه
امیر نشسته بود و بازی میکرد. ناگهان کمد آهنی گوشهی اتاق کج شد و افتاد. امیر ماند زیر کمد! جیغ زدم و به طرفش دویدم. کمد خیلی سنگین بود، زورم نمیرسید جابهجایش کنم. ذکر یا زهرا (علیهاالسلام) از زبانم نمیافتاد. تمام توانم را جمع کردم و بهسختی کمد را کنار کشیدم. دیدم بچه سالم است؛ حتی یک خراش هم برنداشته بود. سر تا پایش را بوسیدم. خوب به چهرهاش نگاه کردم، امیر نبود. رنگم پرید، زبانم بند آمد. گفتم: «خدایا! این بچه کیه؟! امیرم کو؟!» صدایی در گوشم پیچید و گفت: «زهرا! این علی پسرته!» از خواب پریدم. به امیر نگاه کردم، آرام خوابیده بود. نشستم داخل همان تشک و گریه کردم. خداخدا میکردم باردار نباشم؛ اما... . امیر تازه از آب و گل درآمده بود که دوباره باردار شدم. رجب هم خوشحال نشد و نق و نوق کرد. خیلی نگران آینده بودم. نمیدانستم با نداری و بچه دوم چه کنم. مادرم مثل همیشه به دادم رسید و نصیحتم کرد: «زهرا جان! تو دیگه بچههات دارن دوتا میشن. یه کم به فکر خودت باش. خوب بخور مادر. تو سرپا نباشی کی میخواد این زندگی رو جمع کنه؟! انقدر ضعیف شدی و زیر چشمات گود افتاده که دلش رو ندارم به صورتت نگاه کنم.»
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
❤️ مادرانه 👩👧👦 کودکانه ❤️
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔹ماجرای رفتن قاسم👦🏻 به شهر کرمان و کارگری👨🏻🔧 کردن 🔸هرکسی قاسم رو میدید، میگفت: تو خی
.
ادامه #دوران_کودکی
داستان شهید قاسم سلیمانی👇👇👇
.
قسمت۳.mp3
15.01M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹ماجرای جذاب و شنیدنی کتک کاری👊قاسم با مأمور پلیس👨🏻✈️
🔸شاه روضه امام حسین(ع) رو هم ممنوع کرده...
قاسم با عصبانیت گفت: شاه غلط کرده
#دوران_جوانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
#صحیفه_سجادیه
#دعای_امام_سجاد_برای_فرزندانش
وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ:
بدنها و دینشان و اخلاقشان را
برایم به سلامت دار».
خواندن این دعا فوایدی مانند داشتن
فرزند سالم، صالح،
شایسته، خیرخواه، طول عمر فرزندان،
برخورداری فرزندان از نعمتهای اخروی و معنوی، یاری خواستن از خدا در تربیت فرزندان و مهربانی به آنها و در امان ماندن فرزندان از وسوسه شیطان را برای والدین بهمراه دارد.
پس باهم تلاوت میکنیم👆🏻😍
به امید #عاقبت_بخیری
دنیوی و اخروی فرزندانمان...🌱
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
recording-20240109-061039.mp3
6.72M
#صوتی
دعای ۲۵ #صحیفه_سجادیه را به نیت عاقبت بخیری فرزندانمان
قرائت میکنیم
مهدی جان
خودم ، همسرم و
فرزندانم نذر ظهورت🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
#مادرانه
سلام سلااام از یه روز پرررر کار😅
دیشب بعد از
درست کردن #پیراشکی 🥟
سریع بند و بساطمو جمع کردم و چشمامو رو آشپزخونه و ظرفاش بستموووو 🙈
بیهوووش شدممم 😴
صبح پاشدم علیرضامو راهی کنم
با حال نزاااارش مواجه شدم 😢
که بخاطر سرماخوردگیش و سرفه های دیشبش بی حال شده بود حسابی 😔
سریع از مدرسه اجازه شو گرفتم و
گذاشتم استراحت کنه❤️
بعدم ظرفای کوووهی که از شب گذشته جمع شده بود رو شستم و آماده شدم 🧕🏻
تا بریم خانه بهداشت واسه تکمیل پروندمون..
بعدشم قرار بود برم مدرسه تا یه مقدار وسایل بین من و معلم علیرضاجان رد و بدل بشه...
خلاصه رفتیم بهداشت و با یک خانم دکتر فووووق مهربون مواجه شدیم😍
دندونای محمدرضامو فلوراید زدن
و قرار بر این شد که
#واکسن یک سال و نیمگی زینب خانم رو
که بدلایلی عقب افتاده بود رو بزنیم ..💉
واکسن رو با هزار و یک دردسر زدیم
و با چشمای پف کرده از گریه ی زینبم از بهداشت خارج شدیم..🥲
با حال نزار دخملم 👧🏻
قرار ملاقات با معلم گل پسرمو به یک روز دیگه موکول کردم و پرواااز کردم تا خونه..🥵
الانم خونه ی ریخت و پااااااش شده رو جمع کنم و برم #ناهار درست کنم 😁
کی گفته کار خانوما تو خونه رااااااحته❓🤨
همین الان میخوامش 😡😂
..
#توجه‼️
هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند.. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله وسلم)
میگماااا
خوووش بحالمون😏
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4