☀️🌺☀️🌺☀️🌺☀️🌺☀️
🌺☀️
☀️
🌺
☀️
#هدیه_آسمونی 🎁
داستان های اهل بیت(علیهم السلام)💕 میلاد امام زمان☀️
می خوام براتون از شبی بگم که خانم و آقای خانه یعنی امام حسن عسکری و خانم نرجس خاتون (سلام الله علیها) منتظر آمدن نوزاد نورانی☀️ بودند. چون حضرت نرجس خاتون(سلام الله علیها) باردار بودند و قرار بود پسری را به دنیا بیاورند که تمام جهان را پر از مهربانی و نور کنند✨
آن شب فرشته ی زیبای خدا حضرت جبرئیل(علیه السلام)🌟 کارهای مهمی داشت. باید خبر به دنیا آمدن نوزاد نورانی را به همه ی خوبان عالم می داد.🌼 به تمام بچه شیعه ها، گل ها🌸 و ستاره ها🌟 و همه ی کسانی که دوست امام های مهربون بودند، این خبر را رسوند. همه و همه منتظر بودند.
حتی فرشته ها تو آسمون برای به دنیا آمدن نوزاد نورانی لحظه شماری می کردند. سبدهای گل یاس🌸 و نیلوفر و نرگس💐 رو تو دست گرفته بودند که وقتی پسر امام حسن عسکری(علیه السلام) به دنیا آمدند، از آسمان خدمت حضرت برسند. به ایشون تبریک بگن. خانه شون رو گل باران کنند🌼
حکیمه خاتون عمه ی امام حسن عسکری(علیه السلام) با صورت مهربونش به حضرت نرجس خاتون(سلام الله علیها) نگاه می کرد✨ زیر لب سوره مبارکه قدر رو می خوند💕 یکدفعه دید از شکم خانم نرجس(سلام الله علیها) صدایی میاد. خوب گوش داد. دید که نوزاد نورانی در شکم مادر سوره قدر را می خواند❤️ ناگهان یک دیواری از نور جلوی حکیمه خاتون به وجود آمد🌟 خیلی زیبا بود و می درخشید. بعد کم کم نور کنار رفت✨ حکیمه خانم دید که حضرت نرجس خاتون زیبا، نوزاد نورانی را در آغوششون گرفتند و او را غرق در بوسه کردند🙂 حکیمه خاتون نوزاد را به پدرشون یعنی امام حسن عسکری☀️ دادند. ایشان هم سر تا پای نوزاد نورانی را بوسیدند. سپس دست بر صورتشان کشیدن☀️ در گوش راستشان اذان و در گوش چپشان اقامه گفتند.
بعد فرمودند: ای نور دیده ام، بقیه ی خدا روی زمین، صحبت کن🌟
نوزاد نورانی در گهواره شروع به صحبت کرد😊 فرمود: خدایی جز خدای یگانه نیست. حضرت محمد رحمت رسول خداست☀️ امیر مومنان امام علی امام اول☀️ امام حسن مجتبی امام دوم☀️ امام حسین امام سوم☀️ امام سجاد امام چهارم☀️ امام محمد باقر امام پنجم☀️ امام جعفر صادق امام ششم☀️ امام موسی کاظم امام هفتم☀️ امام رضا امام هشتم☀️ امام جواد امام نهم☀️ امام هادی امام دهم☀️ امام حسن عسکری(علیهم السلام) امام یازدهم☀️ بچه شیعه ها هستند. سلام خدا بر همه ی آن عزیزان باد☀️☀️
کانال کودکانه" شیعه کوچولو"
@koodakanehe
#هدیه_آسمونی🎁
آی قصه قصه قصه
ای بچه های قشنگ👧🏻🧒👶🏼
برای قصه گفتن
دلم شده خیلی تنگ😍
من حضرت رقیه☀
یه دختر 3⃣ ساله م
همه میگن شبیه🌺
گلهای سرخ و لاله م🌹
گل های دامن من💐
سرخ🌺 و سفید و زردن🌼
همیشه پروانه ها 🍁
دور سرم میگردن
از این شهر و ازون شهر🏡
آدمای زیادی
میان به دیدن من☀
تو گریه و تو شادی🌺🌼
هر کسی مشکل داره
میزنه زیر گریه😭
مشکل اون حل میشه
تا میگه یا رقیه😄
خلاصه ای بچه ها
تو صحرای کربلا🕌
وقت غروب خورشید🌅
شدیم اسیر غولا👹
پیاده و پیاده
همراه عمه زینب☀
راه افتادیم و رفتیم
از صبح زود🌞 تا به شب🌚
تا اینکه ما رسیدیم
به کشور سوریه☺️
از کربلا تا اونجا
راه خیلی دوریه🌺
توی خرابه شام
ما رو زندونی کردن😔
با ما که بچه بودیم
نامهربونی کردن😔
فریاد زدم:«آی مردم
عموی من عباسه☀
بابام امام حسینه☀️
کیه اونو نشناسه❓
سر غولا داد زدیم
اونا رو رسوا کردیم😀
تو قلب مردم شهر
خودمونو جا کردیم☺
کودکانه "شیعه کوچولو"
@koodakanehe