هدایت شده از کانون نویسندگان
به نام خدا
هر کدام از نویسندگان و هنرمندان تمایل دارید عضو کانال اختصاصی فن بیان بشید به شماره تلفن سرکار خانم کریمی ، نام و نام خانوادگی خودتون رو ارسال کنید
شماره همراه
09163972954
🔊دبیرخانه کانون نویسندگان استان لرستان
🔊@kargahghalam
هدایت شده از کانون نویسندگان
✍شیطان را پرسیدند
كه كدام طایفه را دوست داری؟
گفت: دلالان را!
گفتند: چرا؟
گفت: از بهر آن كه من به "سخن دروغ"
از ایشان خرسند بودم،
ایشان "سوگند دروغ" نیز بدان افزودند!
🔊دبیرخانه کانون نویسندگان استان لرستان
🔊@kargahghalam
هدایت شده از ☫ کانال خبری، تحلیلی ویرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
☫ نشریه تخصصی ویرادفاع (ادبیات دفاع مقدس) تقدیم میکند...
🌺*مسابقه تصویر نویسی*🌺
✅*مطابق تصویری که در این نشریه آمده مطلب بنویسید و برنده جایزه این فصل نشریه باشید*
✅لازم به توضیح است برای درک بهتر مطلب ارسالی از سوی شما شرکت کنندگان عزیز، آثار برتر فصل قبل به اشتراک گذاشته خواهد شد.
📌📌📌استدعا دارم دوستان نام و نام خانوادگی و شماره تماس خودشان را در انتهای متن قید نمایند.
با تشکر
موسوی مدیر مسئول نشریه ویرا
#ویرادفاع࿐🇮🇷
📡ایتا:@viradefa
هدایت شده از ☫ کانال خبری، تحلیلی ویرا
هدایت شده از ☫ کانال خبری، تحلیلی ویرا
پیرمرد بعد از فتنه ۸۸ نگران جان رهبر بود. شهیدی به خوابش آمد و گفت نگران نباش، ما محافظ او هستیم. نشانی مزارش را هم گفت. پیرمرد اعتنا نکرد. خوابها تکرار شد. سراغ همان نشانی مزار رفت. تصویر شهید همان بود که در خواب دیده بود. روی مزار نوشته بودند: محافظ رییسجمهور سیدعلی خامنهای.
#ویرادفاع࿐🇮🇷
📡ایتا:@viradefa
هدایت شده از کانون نویسندگان
همسر پادشاهی بهلول را دید که با کودکان بازی میکرد و با انگشت بر زمین خط میکشید.
پرسید:چه میکنی؟
گفت:خانه میسازم.
پرسید:این خانه را میفروشی؟
گفت:میفروشم.
پرسید:قیمت آن چقدر است؟
بهلول مبلغی را گفت! همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند، بهلول پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد.
هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانهای رسید، خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند
:این خانه برای همسر توست.
روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید:
همسرش قصه بهلول را تعریف کرد!
پادشاه نزد بهلول رفت و او را دید که با کودکان بازی میکند و خانه میسازد. گفت:
این خانه را میفروشی؟
بهلول گفت:میفروشم.
پادشاه پرسید:بهایش چه مقدار است؟
بهلول مبلغی را گفت که در جهان نبود!
پادشاه گفت:به همسرم به قیمت ناچیزی فروختهای!
بهلول خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده میخری، میان این دو، فرق بسیار است.
ارزش کارهای خوب به این است که برای رضای خدا باشد نه برای معامله با خدا.
🔊دبیرخانه کانون نویسندگان استان لرستان
🔊@kargahghalam
هدایت شده از ☫ کانال خبری، تحلیلی ویرا
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از کانون نویسندگان
Ghoncheye Suratie Gole Roz.mp3
14.97M
#کتاب_صوتی
کتاب صوتی غنچه صورتی گل رز نوشته جنیفر شاند است
کتاب صوتی غنچه صورتی گل رز نوشته جنیفر شاند است
خلاصه کتاب صوتی غنچه صورتی گل رز
این کتاب داستان غنچه صورتی گل رز است که در خانه راحت و تاریکش زیر زمین زندگی می کند و خیلی از بیرون از خانه خبر ندارد. او عاشق خانه ساکت و تاریکش است تا اینکه یک روز کسی در خانهاش را میزند...
🔊دبیرخانه کانون نویسندگان استان لرستان
🔊@kargahghalam