eitaa logo
🎈مجله کودک من🎈
2.6هزار دنبال‌کننده
774 عکس
398 ویدیو
0 فایل
هر چی برای کودکت لازم داری ما اینجا توی مجله کودک برات فراهم کردیم ؛ از کاردستی و کلاژ و نقاشی بگیر تا انیمیشن و قصه و بازی های خانگی کاری داشتی اینجا هستم https://eitaa.com/AZ6422 کپی محتوای کانال در کانال های عمومی بدون لینک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
میتونید چوب بستنی ها رو با مداد شمعی یا گواش رنگی کنید تا گلدونهای جذاب تری داشته باشید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایده با بطری نوشابه میتونید به عنوان گلدون یا جای مداد از این کاردستی قشنگ استفاده کنید 😍 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر مهربانی فرمودند : کودکان را به خاطر آنکه دعوا کردن آن ها همراه با کینه نیست ، دوست دارم 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
بچه های گلم چند تا تفاوت میتونید بین این دو تصویر پیدا کنید ؟ 😉 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزیزکم میتونی پروانه ها رو به گلها برسونی ؟☺️ 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕💕 مرغ پرقرمزی روزی روزگاری در مزرعه ای خروسی با پرهای قرمز زندگی می کرد که به خاطر رنگ پرهاش همه او را پر قرمزی صدا می کردند. 🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓 یک روز پر قرمزی در مزرعه گشت و گذار می کرد و در حال دانه خوردن بود که روباهی او را دید. وقتی روباه او را دید، آب از دهانش سرازیر شد و خیلی سریع به خانه رفت و به همسرش گفت: قابلمه را پر از آب کند و آن را روی گاز قرار بدهد تا ناهار را برای او بیاورد، آقا روباه سریع به مزرعه برگشت. 🦊🦊🦊🦊🦊🦊🦊🦊🦊 زمانی که پرقرمزی اصلا حواسش نبود و قبل از آنکه بتواند کمک بخواهد، او را گرفت و در یک گونی انداخت. سپس با خوشحالی به سمت خانه راه افتاد. کبوتر و موشی که دوست پرقرمزی بودند، وقتی متوجه ماجرا شدن برای نجات او خیلی سریع یک نقشه کشیدند. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 کبوتر سر راه روباه نشست و وانمود کرد که بالش شکسته است. روباه تا کبوتر را دید خیلی خوشحال شد و با خودش گفت که امروز ناهار مفصلی می خوریم. سپس گونی را روی زمین گذاشت و به سمت کبوتر رفت تا او را بگیرد. کبوتر هم آرام آرام عقب می رفت. 🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁 موشی زمانی که دید، روباه حواسش به کبوتر است ، شروع به جویدن گره گونی کرد و پر قرمزی از داخل گونی بیرون آمد ... اونها یک سنگ بزرگ داخل گونی گذاشتند و فرار کردند. کبوتر زمانی که دید دوستش به اندازه ی کافی دور شده است، پرواز کرد و بالای درختی نشست. روباه که ناامید شده بود به سمت گونی برگشت و آن را برداشت و به خانه رفت. وقتی به خانه رسید، قابلمه آب جوش روی گاز بود. گونی را توی قابلمه خالی کرد و سنگ تالاپی داخل آب افتاد و آقاهه روباهه فهمید چه کلاهی سرش رفته😉 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا