eitaa logo
🎈مجله کودک من🎈
2.1هزار دنبال‌کننده
774 عکس
398 ویدیو
0 فایل
هر چی برای کودکت لازم داری ما اینجا توی مجله کودک برات فراهم کردیم ؛ از کاردستی و کلاژ و نقاشی بگیر تا انیمیشن و قصه و بازی های خانگی کاری داشتی اینجا هستم https://eitaa.com/AZ6422 کپی محتوای کانال در کانال های عمومی بدون لینک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 راهپیمایی طرفداران فلسطین در لندن انگلستان 🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸 🔻 خبرنگار: "چرا امروز اینجایی؟" دختر بچه انگلیسی: برای اینکه فلسطینی ها کشته نشوند! 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  سارا نماز می‌خواند سارا روی پله نشسته بود. مادربزرگ کنار حوض وضو می‌گرفت. مادربزرگ همان‌طور که به صورت و دست‌هایش آب می‌ریخت، زیر لب دعا می‌خواند. مادر به گلدان‌های کنار باغچه می‌رسید و منتظر بود کار وضو گرفتن مادربزرگ تمام شود تا او هم وضو بگیرد. سارا با خودش گفت: کاش من هم می‌توانستم نماز بخوانم! با این فکر، از روی پله بلند شد و به اتاق رفت. دو تا جانماز از توی کمد برداشت و روبه‌قبله در کنار هم پهن کرد. یکی برای مادربزرگ، یکی برای مادر. مادربزرگ وارد اتاق شد و جانمازهای پهن‌شده را دید. به سارا نگاه کرد و لبخندی زد. به اتاق خودش رفت و در را بست. سارا خیلی دلش می‌خواست بداند مادربزرگ برای چه‌کاری به اتاقش رفت و در را بست . مادر در حالیکه صورتش را خشک میکرد وارد اتاق شد و نگاهی به جانمازها و نگاهی به سارا کرد و لبخندی زد. سارا خیلی دلش می‌خواست همراه مادر و مادربزرگش نماز بخواند. اما او که بلد نبود. نمی‌دانست وقت نمازخواندن چه باید بگوید. مادربزرگ از اتاقش بیرون آمد. بقچه سفیدی در دست داشت. او ، سارا و مادر را صدا کرد و گفت: – بیایید اینجا. با شما کار دارم. سارا و مادر در کنار مادربزرگ نشستند. هر دو منتظر بودند تا مادربزرگ بقچه سفیدش را باز کند. مادربزرگ خیلی آرام و با احترام بقچه را باز کرد. توی بقچه یک سجاده آبی گلدوزی شده بود. آن را جلوی سارا گذاشت و گفت: – بازش کن سارا جان. این مال تو است. سارا آن‌قدر خوشحال شده بود که نمی‌دانست سجاده را باز کند یا بپرد مادربزرگ را ببوسد. مادر گفت: – زود باش سارا جان، باز کن ببینم چه شکلی است. سارا آهسته سجاده را باز کرد. توی سجاده یک جانمازِ آبی، یک مُهرِ کوچک که یک‌طرفش آینه داشت، یک تسبیح و یک کتاب کوچک بود. مادربزرگ گفت: – من هم هم‌سن سارا بودم که مادرِ خدابیامرزم این سجاده و جانماز را برایم دوخت و گلدوزی کرد. چقدر آن موقع خوشحال شدم. مادرِ خدابیامرزم خودش نمازخواندن یادم داد و من هم سال‌های زیادی روی همین سجاده و جانماز، نماز خواندم. حالا این‌ها مال ساراست. مادر گفت: مبارکت باشد، سارا جان! اما سارا با ناراحتی گفت: – من که نمازخواندن بلد نیستم! مادر گفت: – این‌که ناراحتی ندارد! خودم یادت می‌دهم. همان‌طور که مادرِ مادربزرگ به او یاد داده بود. و بعد کتاب کوچکی را که توی سجاده بود برداشت و گفت: – این کتاب به ما یاد می‌دهد که چگونه نماز بخوانیم. از روی عکس‌هایش خیلی زود می‌توانی یاد بگیری. سارا کتاب را گرفت و آن را ورق زد. توی کتاب عکس‌های پسری بود که یک جا وضو می‌گرفت، یک جا به رکوع رفته بود و یک جا سجده می‌کرد. در کنار هر عکس هم نوشته‌ای بود. مادر گفت: – «من از روی نوشته‌های کتاب چند بار برایت می‌خوانم. تو هم آن‌ها را یاد میگیری ، باشد؟» و بعد صورت سارا را بوسید. مادربزرگ هم سارا را بوسید و هر دو برخاستند و به سراغ جانمازهایشان رفتند و شروع کردند به خواندن نماز. سارا جانماز و سجاده آبی را که دیگر مال او بود با دقت تا کرد و توی بقچه سفید گذاشت. بعد از چند روز او یاد گرفت که نماز بخواند و همراه مادر و مادربزرگش وضو گرفت. سجاده آبی گلدوزی شده‌اش را در کنار جانماز مادر و مادربزرگ پهن کرد. وقتی مادر و مادربزرگ چادرهایشان را سر کردند و روبه روی جانمازهایشان ایستادند، هر سه یادشان افتاد که سارا یک‌چیزی کم دارد. بله سارا چادر نداشت! سارا خیلی غمگین شد. مادربزرگ کمی فکر کرد و بعد گفت: – سارای من، حالا مقنعه سفیدت را سر کن، عصر که شد باهم می‌رویم، پارچه می‌خریم و خودم برایت چادر می‌دوزم. سارا دوید مقنعه سفیدش را از جالباسی برداشت و به سر کرد. بعد آمد کنار مادر و مادربزرگش ایستاد و اولین نمازش را بر روی سجاده‌ای به رنگ آسمانِ آبی خواند.  👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهترین سرگرمی‌های خلاقانه برای کودکان ✂️ بریدن و چسباندن 📄 از کودک بخواید اشکال کتاب رنگ‌آمیزی و یا مجلات کودکانه رو برش بده و روی کاغذ بچسبونه. ✂️کودکی که در مسیر رشد مناسبی قرار گرفته است باید برش زدن کاغذ را در سن دو سالگی شروع کند. دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد از جمله : 📄برش زدن عضلات دست کودک را به خاطر حرکت مداوم باز و بسته کردن قیچی تقویت می کند. از این عضلات در نوشتن، نقاشی کردن و  گرفتن اشیا در دست مانند مسواک نیز استفاده می شود. 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
تزئین بشقاب 🍊🍋🍅🥦🍊🍋🍅🥦 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها دوست دارید این قشنگ از شب نقاب ها رو خیلی آسون یاد بگیرید 😉 کلیپ زیر رو حتما ببینید 👇👇😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزیزکم چند تا تفاوت میتونی بین دو شکل پیدا کنی ؟!😉 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست داری برای خودت عروسک چوبی درست کنی 😍 پس زود باش دست بکار شو و کاردستی قشنگت رو برام ارسال کن 👍 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باهوش های کانال پاسخ کاربرگ هوش رو برامون فرستادن 👏👏 یاسمین کوچولو آریانا گل اسرا و زهرا عزیزم 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
نازنین گلم یاسمین عزیزم امیر عباس قشنگم آفرین به شما که قبل از بقیه پاسخ کاربرگ هوش رو ارسال کردید 👍👍 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
بچه ها منتظر نقاشی ها و کاردستی های قشنگتون هستم 😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا