#بازی
۳۰ بازی برای تقویت هماهنگی چشم و دست
۱- بازی دارت
۲- توپ و راکت
۳- توپ و قاشق
🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀
۴- قلاب و ماهیگری
۵- بازی پرتاب حلقه
۶- کارت دوخت
۷- مهره و نخ
۸- مازها
۹- پازل
۱۰- مینی بسکتبال
۱۱- بولینگ
🥎🥎🥎🥎🥎🥎🥎
۱۲- گرفتن و پرتاب توپ
۱۳- پیچاندن نخ دور قرقره
۱۴- حمل زنگوله بطوری که صدا نکند
۱۵- تیله بازی
۱۶- یک قل دوقل
۱۷- پینگ پنگ
۱۸- بازی دست به دست
۱۹- دومینو
۲۰- رمز نویسی
⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️
۲۱- پر رنگ کردن نقطه چین ها و خط چین ها
۲۲- تصاویر فراستیک
۲۳- رنگ آمیزی اشکال
۲۴- چیدن اشکال
۲۵- کپی کردن اشکال
۲۶- تیراندازی با تفنگ پلاستیکی
۲۷- راه رفتن بین خطوط
۲۸- ردیابی کردن خطوط با مداد یا انگشت
۲۹- کوبیدن میخ در تخته
۳۰- حمل لیوان آب بدون اینکه آب بیرون بریزد
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
#نکات_کاربردی_تربیتی
تحقیقات نشون داده تاثیر فرزند بزرگتر بر فرزندان کوچک خانواده بسیار بیشتر از تاثیر والدین بر فرزندان است .
بنابراین باید بیشتر توان خود را روی تربیت و توجه به فرزند بزرگتر معطوف کنید.
هر رفتاری که شما با فرزند بزرگتون انجام میدید ، دقیقا رفتاری هست که فرزند بزرگ شما با خواهر یا برادر کوچک خودش انجام میده.
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
#قصه_شب
قصه قورباغه پر حرف 🐸
خونه خاله قورباغه مهمون اومده بود.
یه مهمون قورباغه ای.
قوری قوری دختر صاحبخانه پیش مهمان آمد و با ادب سلام کرد.
مهمان از قوری قوری خوشش آمد و گفت: به به چه قورباغه ی مۆدبی بیا ببینم عزیزم تو کلاس چندمی چند سالته ...
قوری قوری جواب همه سوالهای مهمان را داد.
مهمان گفت: آفرین صد آفرین عزیزکم قورقورکم ...
🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸
قوری قوری گفت: من شعر هم بلدم قور قور کنم .
مهمان گفت: راست می گی بقور ببینم.
قوری قوری شروع کرد به شعر قوردن.
قور قور و قور قور....
شعرش که تمام شد مهمان با خستگی گفت: آفرین.
قوری قوری گفت: ده تا شعر دیگر هم بلدم بقورم.
🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸
مهمان کمی دستپاچه شد و گفت: خوب باشه فقط زودتر بقور.
ده تا شعرش رو هم قور قور کرد .
بعد گفت: امروز توی کلاس یک عالمه قور قور جدید یاد گرفتم.
مهمان خیلی خسته شده بود.
اما قوری قوری دیگر حواسش به این چیزها نبود و پشت سر هم قور قور می کرد.
وای قوری قوری آنقدر قور ... قور... قور ... کرد که مهمان بیچاره حالش قَری قوری شد.
سرش گیج رفت و چشماش قاری قوری شد. جفت پا از خونه ی قوری قوری پرید
بیرون.
اما قوری قوری هنوز داشت قور ... قور... قور... می کرد.
💞بچه های گلم اگر ما هم وقتی مهمون میاد بیش از اندازه برای مهمانمون صحبت کنیم و شعر بخونیم و از مدرسه و چیزهای دیگه تعریف کنیم ، ممکنه مهمونمون خسته بشه و دیگه خونه ما نیاد .
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
#کاربرگ_هوش
عزیزکم میتونی هر حیوان رو به خونه خودش برسونی ؟☺️
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
امشب به طور ویژه برای #فلسطین دعا کنیم 🤲
مظلومان #غزه ساعات بسیار سختی رو پشت سر میگذارن 😔
#طوفان_الاقصی
https://eitaa.com/koodakman
#کاربرگ_هوش
دلبندم میتونی هر تصویر رو به متضاد خودش وصل کنی ؟!😉👍
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست داری #نقاشی سه بعدی بکشی ؟ 😍
آموزش نقاشی سه بعدی از این ساده تر نداریم 👌حتما ببین ...
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
#شعر آقا خروسه
🍃منوچهر احترامی🍃
خروس نگو يك ساعت 🐓🐓
يك ساعت با دقت
زمستون و تابستون
صبح سحر خروسخون
پر می زد از تو لونه
رو پشت بوم خونه
قوقولی قوقو بیدار شین
مشغول کار و بار شین
گاوه می گفت : “ما” باز که تویی وا!🐄🐄
بزیه می گفت: “بع” بذار بخوابیم، نع!🐐🐐
سگه می گفت: “عو عو” مردم آزار هو هو!🐕
مرغه می گفت: قدقدقدا شلوغ نکن تو رو به خدا!🐔🐔
الاغه می گفت: “عرُ عرُ عر”، امان از این بوق سحر!🦓🦓
اما بازم خروسه
به ساعتش نگاه کرد
حیوونا رو صدا کرد
قوقولی قوقو بیدار شین
مشغول کار و بار شین
صبح اومده دوباره
پاشین که وقت کاره
حیوونا شاد و خندون
همه دویدند تو میدون.
🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
#قصه_شب
#قصه_درمانی
داستان آهوی اسراف کار 🦌🦌
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود توی یک جنگل سبز چند تا آهو با بچه هایشان زندگی می کردند .بچه های عزیز هر وقت که آهو خانم برای بچه هایش غذا تهیه می کرد و می آورد که بین آنها تقسیم کند یکی از بچه هایش به نام دم قهوه ای میگفت : من بیشتر می خوام .
آهو خانم می گفت : آخه عزیز دلم باید به اندازه ای که می توانی بخوری ، و برداری اگر بیشتر برداری نیمه خور و اسراف می شود .
ولی آهو کوچولو گوشش بدهکار نبود . یک روز که با برادرش توی جنگل بازی میکردن ، یک سبد میوه که شاید انسانها آنجا، جا گذاشته بودند را دید که ریخته شده روی زمین .
🍐🍊🍋🍇🍌🍎🍐🍋🍌🍇
طبق معمول از برادرش جلو زد و گفت: گنده ترین میوه مال من است و یک گلابی بزرگ را با پوزه خود (دهان ) به سمت خود کشید و یک گاز زد و سیر شد و آن را پرت کرد آن طرف . بقیه ی میوه ها را هم برای آهو خانم بردند.
حالا بشنوید از آهو خانم که داشت لانه اش را تمیز می کرد دید لاک پشت ها دارند یک پرستوی بیمار را می برند گفت : صبر کنید این پرستو دوست بچه های من است چه اتفاقی افتاده گفتند : او بیمار است و دکتر لاک پشتیان گفته : اگر گلابی بخورد مداوا خواهد شد.
🌱🍃🍂🍁🍃🌱🍂🍁🍃🌱🍂🍁
آهو خانم گفت هر طور که شده برایش گلابی پیدا می کنیم لطفا او را به لانه ما بیاورید.
بچه های آهو خانم آمدند هوا تاریک شده بود. آهو خانم سبد میوه را که دید گفت : توی میوه ها گلابی هم هست گفتند: نه ،آهو خانم گفت : پرستو اگر گلابی بخورد مداوا می شود .
دم قهوه ای ناراحت به خواب رفت در خواب گلابی را که نیمه خور کرده بود دید ،که گریه میکند به او گفت چرا گریه می کنی ؟ گلابی جواب داد : تو مرا به دور انداختی در حالی که می توانستم مفید باشم و بعد این شعر را به دم قهوه ای یاد داد :
🦌🦌🦌🦌🦌🦌🦌🦌🦌🦌
آهو کوچولو صبح زود بیدار شد و با برادرانش به جنگل رفت و به دنبال گلابی گشت . گلابی که نصفه خور کرده بود را پیدا کردند آن را در آب چشمه شستند و برای پرستو آوردند . وقتی پرستو گلابی را خورد نجات پیدا کرد و چشمانش را باز کرد و از آهو کوچولو تشکر کرد که جانش را نجات داده بود از آن به بعد دم قهوه ای دیگر اسراف نمی کرد و فریاد نمی زد زیاد می خواهم گنده می خواهم و حالا او می داند اسراف وهدر داد ن هر چیزی بد است و خدا اسراف کاران را دوست ندارد .
قصه ی ما به سر رسید اسراف کار به بهشت نرسید☺️
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
همه خواهر و برادرها در پناه خدای مهربان محفوظ باشن 😍😍
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه تا #ایده ناب برای جشن تولد یا جشن مدرسه بچه ها 👌👌
حتما ببینید 😉
#مجله_کودک_من👇
https://eitaa.com/koodakman