eitaa logo
بنی طبا(kookchaharom)
66 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
772 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنی طبا(kookchaharom)
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 #بسم_الله_الرحمن_الرحیم #جامعه_کبیره #قسمت_35 🌺۳ . بهره مندى از شفاعت در عبارت هاى پيشين
🌼🍀🌼🍀🌼🍀 بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى ! مَنْ أرادَ اللّهَ بَدَءَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِل عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ . پدرم و مادرم و خودم و خانواده ام و دارايى ام فدايتان باد ! هر كه خدا را بخواهد با شما آغاز مى كند و هر كه او را يگانه بداند ، از شما مى پذيرد و هر كه آهنگِ او را كند ، به شما رو مى آورد ... 🌺جمله «بِأبى أنتم و اُمّى...» ، پنج بار «در زيارت جامعه كبيره» ، تكرار شده است. بعضى شارحان ، با توجّه به اختلاف نسخه ها ، از هر يك از آنها ، معناى جداگانه اى برداشت كرده اند. براى نمونه ، گفته شده كه اين جمله در عبارت پيشين زيارت ، با افزوده «و اُسْرَتى ؛ و تبارم» آمده بود و در اين جا «و نَفْسى» به آن ، افزوده شده است؛ يعنى افزون بر پدر و مادر و خاندان و ثروتم ، جانم را هم فداى شما مى كنم . از اين نكته ، تكامل تدريجى معرفت ، استخراج مى شود. اينك زائر به آن معرفتِ حقيقى ، دست يافته است و به راحتى ، از جانِ خويش در راه اهل بيت عليهم السلام مى گذرد. اين توجيه ، در صورتى پسنديده است كه در همه نسخه هاى «زيارت جامعه» ، كلمه «نفسى» در اين عبارت آمده باشد ؛ امّا در برخى نسخه ها ، در عبارت پيشين نيز «و نفْسى» آمده است . بنا بر اين ، به نظر مى رسد كه تفاوت هاى اين گونه تعابير ، تنها گوناگونىِ عبارت است و نكته ويژه اى در به كار بردن واژگان متفاوت ، وجود ندارد. زائر ، پنج بار با اين تعبير ، نسبت به اهل بيت عليهم السلام ، اظهارِ ادب كرده ، تا سر حدّ ايثار ، اعلام وفادارى مى نمايد . پيوند امامت و توحيد يكى از مباحث زيباى مطرح شده در «زيارت جامعه كبيره» ، برقرارى پيوند ميان امامت و توحيد است . زائر ، اگر چه در برابر امامان عليهم السلام ، باورها و درخواست هاى خود را بيان مى كند ؛ امّا باور داشتن به خداوند متعال ، بيش از هر چيز ديگرى در سر تا سر زيارت ، موج مى زند . در اين مجال ، چگونگى خداشناسى با توجّه به عبارات اين قسمت از زيارت ، بررسى مى شود : راه اهل بيت عليهم السلام ، تنها راه عرفان حقيقى جمله «مَنْ أراد اللّهَ بَدَء بِكُم ؛ آن كه خدا را بخواهد ، از شما آغاز مى كند»، اشاره به اين است كه تنها راه عرفان و خداشناسىِ حقيقى ، همان راه اهل بيت عليهم السلام است . مدّعيان خداشناسى بسيارند و هر يك با ادّعاى آشنايى با خدا ، از در هم شكستن بُتِ نفس امّاره خويش ، خبر مى دهند ؛ امّا تنها راه مطمئنِ خداشناسى ، راه معلّمان برگزيده خداست كه از هر گونه گناه و خطايى ، مصون اند . در انديشه آنان ، تنها خدا جاى گرفته و سخنان و رفتارشان ، خدايى شده است. در حديثى آمده كه پيامبر صلى الله عليه و آله به امام على عليه السلام فرمود : يا على ! ما عُرِفَ اللّهُ إلّا بى ثُمَّ بِكَ ، مَنْ جَحَدَ وِلايَتَكَ جَحَدَ اللّهَ رُبوبِيَّتَهُ .  اى على ! خداوند ، جز به من و سپس به تو ، شناخته نشده است . هر كس ولايت تو را انكار كند ، ربوبيّت خداوند را انكار كرده است . منكران ولايتِ اهل بيت عليهم السلام ، اگر چه خدا را به عنوان خالق جهان پذيرفته اند ؛ امّا در واقع ، خدا را مدبّر و مربّى جهان نمى دانند و بدين سان ، ربوبيّت پروردگار را انكار مى كنند. از اين رو ، بنا بر روايتى از امام باقر عليه السلام ، راه اهل بيت عليهم السلام ، تنها راه توحيد و عبوديت خداوند ، معرّفى شده است : بِنَا عُبِدَ اللّهُ وَ بِنا عُرِفَ اللّهُ وَ بِنا وُحِّدَ اللّهُ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ .  به سبب ما ، خدا پرستيده شده و به سبب ما خدا ، شناخته شده و به سبب ما ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، يگانه شمرده شده است . در نگرش شيعى ، اهل بيت عليهم السلام ، بنا بر حكمت الهى ، راهِ شناخت حقيقى خدا ، تعيين شده اند و به ديگر سخن ، معيار و آزمونِ ورودى يگانه پرستى ، ره نمودهاى اهل بيت عليهم السلام است و خداوند توانا ، اين راه را به عنوان معيارِ شناخت توحيد حقيقى از توحيد ساختگى ، برگزيده است . روايت شده كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود : إِنَّ اللّهَ ـ تَبارَك و تَعالى ـ ، لَو شَاءَ لَعَرَّفَ العِبادَ نَفسَهُ ، وَ لكِنْ جَعَلَنا أبْوابَهُ وَ صِراطَهُ وَ سَبيلَهُ وَ الوَجْهَ الَّذى يُؤتى مِنهُ .  خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، اگر مى خواست ، خود را به بندگانش مى شناسانْد ؛ امّا ما را دروازه [ شناخت ] خود و مسير و راه و جانبى كه از آن وارد مى شوند ، قرار داده است . بنا بر اين ، در نظام آفرينش ، نخستين گامِ خداشناسى ، معرفتِ اهل بيت عليهم السلام است ،[۸] چنان كه بر پايه روايتى از امام رضا عليه السلام به نقل از پدر بزرگوارش امام كاظم عليه السلام ، شناخت خدا و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله ، از هم ناگسستى دانسته شده و آمده است : مَن عَرَفَهُم فَقَد عَرَفَ اللّهَ ، وَ مَن جَهَلَهُم فَقَد جَهلَ اللّهَ . هر كه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر نام حُسین وکَربَلایش صَلَوات ْبر نام ابوالفَضْل و وَفایَشْ صَلَوات بر اَهْلِ حَرَمْ به حَقِّ زَهراء سلام الله علیها صَلَوات برجمله یاوران مُولا صَلَوات __🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنی طبا(kookchaharom)
🌼🍀🌼🍀🌼🍀 #بسم_الله_الرحمن_الرحیم #جامعه_کبیره #قسمت_36 بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ
♥🌼♥🌼♥👈♥🌼 مَوالِيَّ لا اُحْصى ثَنائَكُمْ ، وَ لا أبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُمْ ، وَ أنْتُمْ نُورُ الأْخْيارِ وَ هُداةُ الأْبْرارِ وَ حُجَجُ الجَبّارِ ، بِكُمْ فَتَحَ اللّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ [ اللّهُ ] وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ ، وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أنْ تَقَعَ عَلَى الأْرْضِ إلّا بِإذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ يَكْشِفُ الضُّرُّ ، وَ عِنْدَكُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلائِكَتُهُ ، وَ إلى جَدِّكُم بُعِثَ الرُّوحُ الأْمينُ ، آتاكُمُ اللّهُ ما لَمْ يُؤتِ أحَدَا مِنَ الْعالَمينَ ، طَأطَأ كُلُّ شَريفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شى ءٍ لَكُمْ ، وَ أشْرَقَتِ الأْرْضُ بِنُورِكُمْ وَ فازَ الْفائِزُونَ بِوِلايَتِكُمْ ، بِكُمْ يُسْلَكُ إلَى الرِّضْوانِ وَ عَلى مَنْ جَحَدَ وِلايَتَكُمْ غَضَبُ الرّحمان. اين بخش از «زيارت جامعه» ، به نقش تكوينى انسان كامل در نظام هستى ، اشاره دارد . گويا زائر اهل بيت عليهم السلام ، درجات معرفت آنان را از آغاز اين زيارت نامه نورانى ، به تدريج ، پيموده است و اكنون ، در قسمت هاى پايانى آن ، خطاب به آنان ، نهايتِ معرفت خود را نسبت به كمالات و مقامات معنوى آنان ـ كه عقيده به ولايت مطلقه تكوينى خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله است ـ ، ابراز مى دارد و پيش از آن مى گويد : اى سَروران من ! من نمى توانم مقامات و كمالات شما را مشخّص كنم و بشمُرم . من نمى توانم به حقيقتِ ستايش شما برسم و آن گونه كه هستيد ، شما را توصيف نمايم ؛ چرا كه هر چه بگويم ، شما بالاتر و والاتر از آن هستيد . من چگونه مى توانم شما را آن گونه كه هستيد ، توصيف كنم ، در حالى كه شما نور همه خوبان ، راه نماى همه نيكان و حجّت خداوند جبّارى هستيد كه تواناىِ مطلق است و هر كارى را كه بخواهد ، مى تواند انجام دهد ؟ ! آرى ! شناخت حقيقت امام و معرفت كامل به حجّت خدا ـ كه خليفه و نماينده علم ، قدرت ، كمال و جمال مطلق اوست ـ ، براى جز خداوند متعال و انسان كاملى مانند امام يا بالاتر از امام ـ كه پيامبر خاتم است ـ ، امكان پذير نيست ، چنان كه از امام رضا عليه السلام روايت شده كه فرمود : فَمَن ذَا الَّذي يَبلُغُ مَعرِفَةَ الإمامِ ، أو يُمكِنُهُ اختيارُهُ ؟ هَيهاتَ ، هَيهاتَ ! ضَلَّتِ العُقُولُ ، وَ تَاهَتِ الحُلُومُ وَ حَارَتِ الألْبابُ وَ خَسِئَتِ العُيُونُ وَ تَصاغَرَتِ العُظَماءُ وَ تَحَيَّرَتِ الحُكَماءُ وَ تَقاصَرَتِ الحُلَماءُ وَ حَصِرَتِ الخُطَباءُ وَ جَهِلَتِ الألبّاء وَ كَلَتِ الشُّعَراءُ وَ عَجَزَتِ الاُدَباءُ وَ عَيِيَتِ البُلَغاءُ عَن وَصفِ شَأنٍ مِن شَأنِهِ أو فَضِيلَةٍ مِن فَضائِلِهِ وَ أقَرَّت بِالعَجزِ وَ التَّقصِيرِ ، وَ كَيفَ يُوصَفُ بِكُلِّهِ أو يُنعَتُ بِكُنهِهِ أو يُفهَمُ شَى ءٌ مِن أمرِهِ ، أو يُوجَدُ مَن يَقُومُ مَقامَهُ وَ يُغنِي غِناهُ ؟ لا كَيفَ وَ أنّى وَ هُوَ بِحِيثُ النَّجمِ مِن يَدِ المُتَناوِلينَ وَ وَصفِ الواصِفِينَ ؟ فَأينَ الاِختِيارُ مِن هذا ؟ وَ أينَ العُقُولُ عَن هذا ؟ وَ أينَ يُوجَدُ مِثلُ هذا ؟ پس چه كسى مى تواند امام را بشناسد يا توانِ گزينش او را دارد ؟ هرگز ، هرگز ! در توصيف شأنى از شئون يا فضيلتى از فضائل او ، خِردها ، بى راه و هوش ها (عقل ها) ، مدهوش و ذهن ها ، سرگردان و چشم ها ، وا مانده اند و بزرگان ، احساس حقارت مى كنند و فرزانگان ، حيران اند و فهيمان ، احساس كوتاهى مى كنند و سخنوران ، درمانده اند و خردمندان ، نمى دانند و شاعران ، زبان در كام كشيده اند و اديبان ، ناتوان اند و فصيحان ، به لكنت افتاده اند . ايشان ، به سبب ناتوانى و كوتاهى خود ، از عجز خود در توصيف يك صفت امام ، اعتراف دارند ، پس چگونه همه صفاتش ، توضيح داده شود و ژرفاى او توصيف گردد و يا از كار او سر در آورند و يا كسى ، جاى او را بگيرد و [ما را] از او بى نياز كند ؟ نه ! چگونه چنين شود ؟ ! او مانند ستاره است . دورتر از دسترسِ ما و توصيفِ توصيف كنندگان . پس كجاست جايگاهِ انتخاب نسبت به آن ؟ و خِردها در كجاى اين امرند ؟ و كجا مانندى براى اين (امام) ، يافت مى شود ؟ زائر اهل بيت عليهم السلام ، پس از اعتراف به اين كه نمى تواند مقامات و كمالات آنان را شمارش نمايد ، به نقش آنان در نظام تشريع و تكوين ، اشاره مى كند .
بنی طبا(kookchaharom)
♥🌼♥🌼♥👈♥🌼 #بسم_الله_الرحمن_الرحیم #جامعه_کبیره #قسمت_37 مَوالِيَّ لا اُحْصى ثَنائَكُمْ ، وَ لا أبْ
نقش اهل بيت عليهم السلام در آغاز و انجام هستى در جمله «بِكُمْ فَتَح اللّهُ و بِكُم يَخْتِم ؛ [ خدا ] به وسيله شما ، آغاز مى كند و به وسيله شما ، پايان مى دهد» ، توضيح داده نشده است كه خداوند ، چه چيزى را به وسيله اهل بيت عليهم السلام ، آغاز مى كند و پايان مى دهد . از اين رو ، احتمالات مختلفى در معناى اين عبارت ، داده شده است . علّامه مجلسى ، در تبيين جمله «بِكُم فَتَحَ اللّه » ، مى گويد : أي في الوجود أو الخلافة أو جميع الخيرات .  يعنى در هستى يا خلافت يا همه نيكى ها . به سخن ديگر ، خداوند ، آفرينش را با آفرينش نور خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله آغاز كرده است ، چنان كه در روايتى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمده : أوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ نُوري ، ابتَدَعَهُ مِن نُورِهِ و اشتَقَّهُ مِن جَلالِ عَظَمَتِهِ . نخستين چيزى كه خدا آفريد ، نور من بود . از نور خويش ، نوآورى كرد و آن را از بزرگى عظمتش برگرفت . 🍂ر حديث ديگرى از پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله ـ كه امام رضا عليه السلام از اجداد بزرگوارش نقل كرده ـ ، نخستين آفرينش ، خلقت ارواح اهل بيت عليهم السلام بوده است : أوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ عز و جل أرواحُنا . نخستين چيزى كه خداوند عز و جل آفريد ، ارواح ما بود . در حديثى ديگر از پيامبر صلى الله عليه و آله ، تصريح شده است كه همه كائنات ، پس از نور پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام آفريده شده اند. چگونگى اين خلقت ، اگر چه براى ما مبهم است و فهميدن آن آسان نيست ، امّا حكايت از پيشتاز بودن آفرينش آن بزرگواران دارد كه خود ، فضيلتِ بى بديلى است كه كسى در آن ، شريك نيست. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرموده است : أوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ نُوري ، فَفَتَقَ مِنهُ نُورَ عَلِيّ ، ثُمَّ خَلَقَ العَرشَ وَ اللَوحَ وَ الشَّمسَ وَ ضَوءَ النَّهارِ وَ نُورَ الأبصارِ و العَقلَ و المَعرِفَةَ .  نخستين آفريده خدا ، نور من بود و نور على ، از آن برآمد . سپس ، عرش و لوح و خورشيد و روشنىِ روز و نور ديده ها و عقل و معرفت را آفريد . همه احاديثى نيز كه دلالت بر خلافت بلا فصل امام على عليه السلام دارند ، حاكى از آن است كه خلافت پيامبر صلى الله عليه و آله با اهل بيت عليهم السلام آغاز شده است . همچنين ، همه خوبى ها با خلقت نور نخستينِ محمّد صلى الله عليه و آله بوده و پس از ايشان ، نيكى ها آفريده شده است و خير و خوبى ، معنا پيدا كرده است . جابر بن عبد اللّه انصارى ، صحابى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و راوى راستْ گفتار اهل بيت عليهم السلام ، از پيامبر صلى الله عليه و آله در باره نخستين آفرينش خداوند ، سؤال كرد . پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : نُورُ نَبِيَّكَ ـ يا جابِرُ ـ خَلَقَهُ اللّهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنهُ كُلَّ خَيرٍ .اى جابر ! خداوند ، نور پيامبرت را آفريد و سپس از آن نور ، همه نيكى ها را خلق كرد . علّامه مجلسى ، در توضيح جمله «بِكُم يَختِم ؛ به شما پايان مى دهد» ، آورده است : أي دَوْلَتُكُم آخِرُ الدُّوَل وَ الدَّولَةُ في الآخِرَة أَيضا لَكُم . يعنى : دولت شما ، آخرين دولت است و دولت در آخرت نيز از آنِ شماست . پدر بزرگوار علّامه ، مجلسىِ اوّل نيز در توضيح دو جمله ياد شده ، گفته است : [يعنى] اوّلين نورى كه خداوند ، ايجاد كرد ، نور شما (اهل بيت عليهم السلام ) بود ؛ و همچنين ، انبيا و اوصيا و خوبان ، به شما ختم مى شوند