📖 #امام_مظلوم_و_غریب
آقای غریبم سلام. سال ها بود زهر در کام داشتی و دم بر نمی آوردی. سال ها بود به هر بهانه ای راه خانه مخفی مادر را پیش می گرفتی و زائر شبانه اش بودی ، اگر دردت را به خاک او نمی گفتی ، دیگر چه کسی می توانست مرهم زخم هایت باشد؟ سالها بود حتی برای زیارت مزار جدت باید از ازدحام نگاه های مرموز و پر کینه عبور می کردی و خود می دانستی معنی آن نگاه ها را. سالها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود مصیبتی. با این حال، هر که از هر کجا بینصیب میماند، راه خانه شما احاطهاش میکرد و ناگاه، خود راجلوی دروازه کرامت شما میدید و بی پروا حاجتش را طلب میکرد. از کوچه ها که می گذشتی، هرکس به بهانه ای در مسیر راهت می ایستاد تا لحظهای، جلوه ای از بهشت را در سیمای ملکوتی شما ببیند وشما با آن لبخند بی ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت. با این وجود ، شما در شهر خودت هم غریب بودی و در خانهات و در میان دوستان و... حالا چگونه میشود این همه غربت را بایک کلمه تصویر کرد، امام مظلوم و غریب ما ...
https://eitaa.com/kookchaharom1⚫