#دعای_فرج
✨دعای فرج در گرفتاری و شدت
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔰در اوقات گرفتاری و شدت خیلی باید #دعای_فرج خواند؛ زیرا دعای فرج، دعا برای فرج شخصی است، لذا در هنگام شدت باید به آن ملتزم شد.
#علماء
#فرهنگی
#کمیته_خادمین_الشهدا_کرج
@koolebar_karaj
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۱)
❎یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت:
اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند.
💥 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود.
سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده میکردند.
🍃 بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتابها را هم بردم.
✨ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتابها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند.
☘لذا کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده میشود.
🍃جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتابها کرد و گفت: این کتابها جزو بیتالمال و برای آن مکان بود.
♨️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمیآوردی
⛔️ باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت میطلبیدی.
⚠️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتابها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیتالمال را ملک شخصی خود کردهاند!
🔆درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم.
🔰 مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند.
🔴اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت،
⛔️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر میکنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند.
تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن.
💥 تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند!
راست می گویند که مرگ خبر نمیکند.
☘در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که:
روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد.
🔰 یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد.
❤️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند:
من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیتالمال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد.
💠 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم.
🌸 حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار میگیرد.
💥 در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم.
🔰 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم.
❎چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود!
🔆بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علتها را می داد...
💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید.
♻️ نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند.
🔷 یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند.
روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم.
🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم.
📘وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده
🔮 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔶چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من را اذیت کند.
✅لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت!
داد میزد: کی بود،چی شد!؟
♨️وحشت کردم...سریع از چادر آمده بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچهها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست.
🔘 لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش.
🔆حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکند، مگر من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟
گفتم:حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم ..خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم.
⚜ به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید.
فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم.
🌿 رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار دارد .
من و حاج آقا هر طور بود او را کشتیم.
حاجی گفت :جون من را نجات دادی..
ادامه دارد..
#فرهنگی
#کمیته_خادمین_الشهدا_کرج
@koolebar_karaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز در کارم گره افتاد و مادر گفت
که حل مشکل؛
روضهی موسی بن جعفر (ع) میشود
#کمیته_خادمین_الشهدا_کرج
@koolebar_karaj
روز شمار شهدای۶ بهمن ماه شهرستان کرج
شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات 📿
🌷شهید سیدمصطفی حسینی
🗓تاریخ شهادت 1365/11/07
⭕️محل شهادت شلمچه اصابت ترکش
🕌محل مزار گلزار شهدای چهارصد دستگاه
#فرهنگی
#کمیته_خادمین_الشهدا_کرج
@koolebar_karaj
🌹زندگی نامه شهید 🌹
شهید سید مصطفی حسینی ابتدا به سوی کمیته رفت وباهمکاری برادران دیگر به تشکیل گشت شب برای پاسداری ازمحل همت نمود باتشکیل سپاه وپس ازآن بسیج درسال 58به سوی این بازوان انقلاب رفت واولین دوره آموزشی خود راطی نمود به علت اشتغال وهمکاری بابسیج وسپاه ترک تحصیل روزانه نموده ودر شبانه ثبت نام نمود اودر مدرسه کاملأ هوشیار بود وسخت می کوشید در برخورد با دوستان وهم کلاسیانش روح ایثار ومبارزه رابا منافقین ومنحرفین به وجود آورد در امانت داری بسیا دقیق وحساس ودرانجام تکالیف شرعیه بسیار مصمم بود شهید حسینی سخت به انقـلاب وامام عشق می ورزید ونسبت به تثبیت خط امام کوشش می نمود ولایت فقیه را خونبهای شهیدان می دانست وحفظ آن رایگانه راه نجات انقلاب برکسانیکه سعی می کردند انقلاب رابه سازش بکشند ازجمله لیبرالها سخت می خروشید وباصراحت لهجه به افشای آنان اقدام می نموددربرخورد با منافقین ودیگرگروهکهای منحرف همیشه حالت تعرضی شدید داشت آنها راخوب شناخته بود وماهیت آنان رادرک نموده بود وروی همین اصل زودتر ازهمه برادران در تمامی جریانات ودرگیری ها :حصارگرفتن جنبش ملی مجاهدین خلق، انقلاب فرهنگی و....شرکت فعال داشت .
یکی دیگر از خصوصیات این برادر شهید علاقه بسیار شدید اوبه سپاه وبسیج بود بطوریکه شبهائی که درمحل بود اگر بسیج بازبود ودیگر برادران بودند امکان اینکه درخانه بخوابد نبود وبقول خودش که می گفت سپاه خانه اول من وبسیج چهار صد دستگاه خانه دوم وخانه پدری خانه سوم من است همیشه هوشیار وآماده بود درخانه همواره با لباس وپوتین به حال آماده باش می خوابید
پس از شروع جنگ تحمیلی آمادگی خود راجهت اعزام به جبهه اعلام کرد واولین بار سه روز پس ازشهادت دکتر چمران به گروه جنگهای نامنظم پیوسته وبه جبهه طراح اعزام شد وبیش ازیک ماه درآنجا بود پس ازبازگشت به همراهی دیگر برادران سپاه وبسیج در اردوهای آموزشی شرکت ونسبت به آموزش برادران وخواهران اقدام نمود لازم به ذکر است درهمین اوان در مسابقات تیراندازی که بین نیروهای مسلح کرج (سپاه وبسیج وشهربانی وارتش) شرکت وبه مقام سوم دست یافت
دومین باردرروز هشتم محرم با الهام از جد بزرگوارش سیدالشهدا(ع) در ماه خون وشهادت ماه پیروزی خون برشمشیربه جبهه بستان اعزام شد جبهه ای که برادران پاسدار با ندای یاحسین فرمانده ای بر دشمنان کافر تاختند وچنان فتحی کردند که امام عزیزمان فتح الفتوحش نام نهاد وبالاخره درروز هشتم آذرماه هزار وسیصد وشصت درعملیات طریق القدس افکارش رابا خونش امضاءنمود وبه آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید
#شهید_روز
🌷شهید سیدمصطفی حسینی
🗓تاریخ شهادت 1365/11/07
⭕️محل شهادت شلمچه اصابت ترکش
🕌محل مزار گلزار شهدای چهارصد دستگاه
#استوری
#شهید_روز
#شهدا
#فرهنگی
#کمیته_خادمین_الشهدا_کرج
@koolebar_karaj
#یادت_باشه
امام علی علیه السلام می فرماید:
کسی که در زندگی اقتصاد را رعایت کند بیچاره نمی شود.
#فرهنگی
#کمیته_خادمین_الشهدا_کرج
@koolebar_karaj
13.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 وصیت شهید به پدر و مادرش 🌹
پدر و مادر تنها خواسته اى که ازشما دارم این است که اگر من شهید شدم برایم گریه نکنید و بدانید که هیچ کس حق مطالبه کردن خون من را ندارد زیادى سرتان را درد نمی آورم و در آخر از شما حلالیت می طلبم و با شما خداحافظی می کنم .
فرزند شما سید مصطفی حسینی
#شهید_روز
🌷شهید سیدمصطفی حسینی
🗓تاریخ شهادت 1365/11/07
⭕️محل شهادت شلمچه اصابت ترکش
🕌محل مزار گلزار شهدای چهارصد دستگاه
#استوری
#شهدا
#فرهنگی
#کمیته_خادمین_الشهدا_کرج
@koolebar_karaj