هدایت شده از کوله بار خادم الشهدای آذربایجان شرقی
1.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید_علم_الهدی 🌷
درون سنگر با خود سخن می گویم...
@koolebar_azsh
هدایت شده از کوله بار خادم الشهدای آذربایجان شرقی
📔 #به_رنگ_خاک | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی
از همان بای بسم اللّه که هنوز الفبای خواندن و نوشتن را یاد نگرفته بود مکتبخانۀ قرآنی اش را راه انداخت ؛
گوشه ای از حیاط که تنها سایبانش تک درخت نخلی بود.
توی چلۀ تابستان و وسط گرمای پنجاه درجۀ اهواز، بچه های همسن و سالش را جمع می کرد و با هم قرآن می خواندند.
سال چهارم ابتدایی، قرآن را ختم کرده بودند.
🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات
#شهید_علم_الهدی
#کربلای_هویزه
@koolebar_azsh
هدایت شده از کوله بار خادم الشهدای آذربایجان شرقی
📔 #به_رنگ_خاک (۲)
خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی
✍️ از شش سالگی با دو تا از برادرهایش می رفتند مکتب.
با خودشان آبِ خوردن و زیرانداز می بردن.
هر روز، سرِ اینکه کدام شان پارچ آب یا زیرانداز را بگیرد جروبحث داشتند.
ملّای مکتب، پیرزن مهربان و باصفایی بود.
پنجاه، شصت تایی شاگرد داشت؛ دختر و پسر.
هرکدام از بچه ها را می فرستاد پیش کسی که بیشتر بلد بود تا قرائت قرآنش را بررسی کند.
سیدحسین از آنهایی بود که با یک بار تکرار یاد می گرفت.
حتی بزرگ ترها پیش او درس پس می دادند.
#شهید_علم_الهدی
#کربلای_هویزه
@koolebar_azsh
📔 به رنگ خاک
🌷خاطرات شهید سید محمد حسین
علم الهدی
یک ساعت قبل از نماز صبح خودش را می رساند حرم امام رضا علیه السلام؛
تمام یک سالی که دانشجوی دانشگاه مشهد بود،
هرجور شده بود میرفت حرم و نماز شبش را آنجا می خواند.
#شهید_علم_الهدی
#سبک_زندگی_شهدا
@koolebar_azsh
@koolebar_sarab
هدایت شده از کوله بار خادم الشهدای آذربایجان شرقی
اولین مادری بود که وصیت کرد تا در کنار فرزند شهیدش به خاک سپرده شود. سنتی که بعدها رواج پیدا کرد و پدر و مادرهای شهدا در جوار فرزندانشان آرام گرفتند...
خاطره ای از مادر والامقام دانشجوی شهید کربلای هویزه، سید محمد حسین علم الهدی 🌷
#مادر
#روز_مادر
#شهید_علم_الهدی
@koolebar_azsh
ما از سید حسین علمالهدی،
بوی حسین علیه السلام شنیدیم
و از #کربلای_هویزه ، درس عاشورا گرفتیم...
به یاد #شهید_علم_الهدی و یاران🌷🇮🇷
@koolebar_sarab
✨خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی
✍️ از همان بای بسم اللّه که هنوز الفبای خواندن و نوشتن را یاد نگرفته بود، مکتبخانۀ قرآنی اش را راه انداخت ؛ گوشه ای از حیاط که تنها سایبانش تک درخت نخلی بود.
توی چلۀ تابستان و وسط گرمای پنجاه درجۀ اهواز، بچه های همسن و سالش را جمع می کرد و با هم قرآن می خواندند.
سال چهارم ابتدایی، قرآن را ختم کرده بودند.
#شهید_علم_الهدی🌷
@koolebar_sarab