eitaa logo
کــوݪـہ بــآࢪ ؏ـاشـقــے🖤
344 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
216 ویدیو
39 فایل
﷽ حُـ‌بّکَ‌فـ‌ی‌قلْـ‌بی‌وَانْ‌کُـ‌نتَـ‌عاصـ‌یـ‌اً🖇 الهی!دلم‌بی‌هوا؛هوای‌توراکـرد هوای‌دلم‌رابی‌هوا‌داشتہ‌باش‌:)🦋 شـ‌نوآی‌حرفـ‌اٺون https://harfeto.timefriend.net/16947726174479 خـوش‌اومدی🖐🏻 کـآنـ‌‌آݪ‌وقـ‌ف‌مادرمـون‌حـ‌ضـ‌رٺِ‌زهـ‌راست کپـ‌ی؟حـݪآلـٺ💙
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 حضرت زهرا سلام الله : سه چیز از دنیا برای من دوست داشتنی است: ▪️تلاوت قرآن، ▪️نگاه به صورت رسول خدا، ▪️انفاق و کمک به نیازمندان در راه خدا.  •┈••✾🍃🖤🍃🖤🍃✾••┈• @koolebareasheghi
✅ شاه کلید... انسان همیشه باید برای پدر و مادر دعا کند و تا پدر و مادر دارد باید قدرشان را بداند، وقتی از دست رفتند دیگر رفت! انسان تا آخر عمر بگردد نه پدری پیدا می‌کند، نه مادری. و اگر کسی بخواهد که راه برایش باز بشود، باید دل پدر و مادر را به دست بیاورد. دل پدر و مادر را به دست آوردن خیلی عجیب است! خیلی خیلی عجیب است و بسیار مؤثر است برای باز شدن قفل‌های آسمانی و کلیدش محبت آنها است. 📚 شرح فقراتی از دعای ابوحمزه ثمالی، ج۱، ص۲۷۲ @koolebareasheghi
فَاطمیه‌آمده‌آن‌هَمدم‌ومُونس‌کُجاست شَمع‌مِي‌پرسدزِپروانه‌گُل‌نَرگس‌کُجاست درعَزاي‌مَادرت‌یَابن‌اَلحسن‌یِک‌دم‌بیا ‌‌تَانَگوینداین‌جَماعت‌بَاني‌مَجلس‌کُجاست @koolebareasheghi
ای‌عزیزدل‌زهرابه‌کجا‌خیمه‌زدی؟ زائر‌خیمۀ‌سبزت‌به‌کجاباشم‌من جان‌آن‌مادرغمدیده‌و‌بی‌یاربیا به‌گرفتارِمیان‌درو‌دیواربیا...💔 @koolebareasheghi
خداوندا . . سپاس که در وسط جهنم زندگی به ما روضۀ مادر را هدیه کردی:)) @koolebareasheghi
16092256869950354811360.mp3
3.64M
🏴🏴 شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رو محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض میکنیم. 😭 یه کمی حرف بزن 😭 حرف رفتن نزن 😭 پاشو اینجوری منو نده عذاب @koolebareasheghi
حضرت‌حیدربه‌نام‌فاطمه‌حساس‌بود ، خلقت‌از‌روز‌ازل‌مدیون‌عطر‌یاس‌بود ، ای‌که‌بستی‌راه‌را‌در‌کوچه‌هابرفاطمه . . گردنت‌رامیشکست‌آنجااگرعباس‌بود!💔 @koolebareasheghi
🏴🏴🏴 ✏️ رهبرانقلاب: ام‌ابیها! نامیدن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، به دلیل خدمت، کار، مجاهدت و تلاش اوست. ۷۳/۹/۳ @koolebareasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کــوݪـہ بــآࢪ ؏ـاشـقــے🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋 🦋💙🦋 💙🦋 🦋 🦋بِـ‌‌‌سـ‌م‌ِالـ‌رَب‌ِّالـ‌عـ‌الَـ‌میـ‌نَ🦋 وَرَقِ‌پَنجآه بـ‌ه‌قلـ‌م‌حَـ‌نیـ‌فا‌|مَـ‌جهـ‌ول‌الـ‌هـ‌ویـ‌ه‍ اصلا بگذار جورِ دیگر بگویم. هرجا که ردِپایِ نحسِ صهیون هست، باید ترسید. نه از قدرتشان! از جهلِ مردم.. از همان جهلی که ابوسفیان رویش حساب باز کرد و شمشیرِ علی‌"ع" غلاف شد. از همان جهلی که تورش برایِ ایران پهن بود و ایران هم که.. از کبوترهایِ پرشکسته کم نداشت!" زنعمو دررا برایمان باز میکند. کنار حوض می‌نشینم و میگویم: من دیگه مزاحم نمیشم. برو وسیله‌هاتو بیار و بیا. اخم میکند: زشته..مامانم ناراحت میشه. بیا بریم بالا. ناچار همراهش میروم. فقط زنعمو و نورا خانم هستند. سلامی کوتاه میدهم که زنعمو درآغوشم میکشد. دستش را می‌بوسم: سلام پسرم..حالت خوبه؟ -الحمدالله. شما خوبید؟ عمو کجاست؟ -نمیدونم والا. گفت کار دارم. من کِی از کارایِ عموت سر درمیارم که الان بارِ دومم باشه؟ تک‌خنده‌ای میزنم. راست میگوید. عمو حکمِ زبل‌خان را دارد! اینجا و آنجا و همه‌جا هست و درواقع هیچ جا نیست. مثلِ نجوا.. زنعمو تعارف میزند که بنشینم و من میگویم: نه زنعمو جان؛ باید بریم خونه کار زیاد داریم..بعداً انشالله خدمتتون میرسیم. آه می‌کشد: فقط خدا میدونه این بعداً گفتنایِ شما، کِی میرسه‌..چی بگم مادر! اون از نجوا، اینم از تو..درک میکنم کارتونو ولی دلمو چیکارش کنم؟ لبخند میزنم. مثلِ مادر است. اول تمامِ گلگی هایش را در یک آه جمع میکند و چند جمله‌ای میگوید. بعد، رضایت میدهد! دستش را میبوسم: قول میدم تلاشمو بکنم زود به زود بیارمش پیشتون دستش را دور گردنم می‌اندازد و مرا پایین تر میکشد. اختلاف قد داریم. کمی خم میشوم و او بر پیشانی‌ام بوسه‌ای می‌کارد. مهربان میگوید: منکه به قولایِ نجوا اعتماد ندارم. مگه اینکه تو این بچه‌رو از ماموریت و پرونده بکنی بیاریش من دلم آروم بگیره. میخندم و چیزی نمیگویم. نجوا، با یک چمدان نسبتا بزرگ، بیرون میآید و با چشمانی ریز شده می گوید: چی میگین شما پشتِ سرِ من؟ نورا خانم می‌خندد: هیچی آبجی؛ فکر کنم ما سه تا باید بریم پرورشگاه بزرگسالان..داداش مرصاد مامانو دزدید. نجوا لبخند می‌زند. همیشه همینطور است. اوجِ خندیدنش همین تک خنده‌هاست. وقتی لبخند میزند، گونه‌اش چالِ ریزی می افتد و چشمانم را محسورِ خودش می‌کند. دلم برای همین لبخندهایِ کوتاه و گذرا، پر می‌زند. خنده‌هایش را هم دوست دارم. مثلِ خودش، وقارش، ادبش، شجاعتش، چشمان و از همه مهم‌تر.. معرفتش! نجوا خوب است.. همیشه خوب است و همه جوره! ـادامـه‌دارد:)💙
💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋💙🦋 🦋💙🦋💙🦋 💙🦋💙🦋 🦋💙🦋 💙🦋 🦋 🦋بِـ‌‌‌سـ‌م‌ِالـ‌رَب‌ِّالـ‌عـ‌الَـ‌میـ‌نَ🦋 وَرَقِ‌پَنجآهُ‌یِک بـ‌ه‌قلـ‌م‌حَـ‌نیـ‌فا‌|مَـ‌جهـ‌ول‌الـ‌هـ‌ویـ‌ه‍ به ساعت نگاه میکند و اشاره میزند که برویم. مادر و خواهرش را به ترتیب درآغوش می‌کشد و چمدان را به دستم می‌سپارد. خداحافظی میکنیم و بیرون می‌آییم. نگاهش میکنم: دیگه همینا بود وسایلت؟ -آره. چمدانِ سنگینی نبود؛ مختصر به خانه‌ام آمده بود. اعتقادی به وسایل زیاد و جهاز کامل و... نداشت. میگفت بدردمان نمی‌خورد. مخالفتی نداشتم. بانویِ خانه خودش بود. وقتی نمیخواست، خب نمیخواست! اجباری نداشتم. میخواستم نجوا راحت باشد؛ حالا هرطور که خودش میخواست. راه میافتم به سمتِ خانه. از گوشه‌یِ چشم دیدش میزنم. چشمانش خمار شده؛ این یعنی باتری‌اش روبه اتمام است. زمزمه میکنم: بخواب..خسته‌ای! سیخ می‌نشیند: نه‌..خوبم. میخندم: چشمات داره میره خانوم؛ بخواب، رسیدیم صدات میکنم. -گفتم که..خسته نیستم -هرطور راحتی! و دیگر تا رسیدن به خانه، حرفی میانمان رد و بدل نمی‌شود‌. ماشین را پارک میکنم و بالا میرویم. چادرش را در می‌آورد و کنار می‌گزارد. دلم می‌خواهد روسری‌اش راهم بردارد. اما نمیگویم؛ شاید دوست نداشته باشد.. باهمان لباسِ بیرون، به آشپزخانه می‌رود. میگویم: چیکار میکنی؟ -میخوام غذا درست کنم. -گرسنه‌ای؟ -نه اصلاً..واسه تو درست میکنم. -گرسنه نیستم..برو بخواب. خسته‌ای، بدنت کم میاره. شانه بالا می‌اندازد و بیرون می‌آید: این بدن باید بسازه..بعدم! شما چرا اسرار داری منو خواب کنی؟ خودت چرا نمیری بخوابی؟ میخندم: باید برم سرِ پرونده. طلبکار میگوید: باهم میریم سرِ پرونده.. تسلیم می‌شوم. لباسش را عوض می‌کند و کنارم رویِ زمین می‌نشیند. حواسم لحظه‌ای پرتِ تره‌ای از موهایش می‌شود. سرش پایین است و کلماتِ برگه را با کنجکاوی میبلعد. دسته‌ای از موهایش رویِ صورتش افتاده و قابِ نگاهم را دلچسب‌تر کرده. دلم میخواهد موهایش را ببافم. بافتن که نه..بلد نیستم! اما میخواهم با موهایِ لختش بازی کنم. برق میزند و بلند است. مثلِ دخترانِ نوجوان، جلویِ موهایش کوتاه‌تر از پشت است و مدام رویِ صورتش ریخته‌اند. با صدایِ بشکن از هپروت بیرون میآیم. ـادامـه‌دارد:)💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت: ‏یہ وقتایـے،‌ جورے بقیہ رو‌ ببخشید، ڪہ با‌ خودشون‌ بگن‌ اگہ این‌ بنده‌ے خداست ؛ پس‌ خودِ‌ خدا‌ چہ جوریہ..؟🌱 خدا جانم ✨🍂 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @koolebareasheghi
خدایاکمک‌کن‌تاوقتی‌ذوقشوداریم‌به‌چیزی که‌میخوایم‌برسیم^^🧡🙂🍉*-* ⊹˚. ִֶָ 🎡🤍. ‌°⋅ ———— ⋅ 𔘓 ⋅ ———— ⋅° @koolebareasheghi
ꕤ- - - - - - - - - - - - - - - - - ꕤ 🌱- اهدافتُ‌به‌خودت‌یادآوری‌کن 🌱- رویاداشته‌باش،خیال‌پردازی‌کن 🌱- موفقیتت‌روهمیشه‌تجسم‌کن 🌱- اهداف‌کوتاه‌مدت‌تعیین‌کن 🌱- باعادت‌هایِ‌قدیمیت‌خداحافظی‌کن 🌱- سعی‌کن‌سحرخیزباشی 🌱- باافرادِ‌باانگیزه‌معاشرت‌ودوستی‌کن . . .🏊🏻🌞💕 ‌°⋅ ———— ⋅ 𔘓 ⋅ ———— ⋅ @koolebareasheghi
⊰⊱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چه قشنگ گفت که توکل یعنی تو وظیفه انجام بده؛ خدا وظیفه خداییش رو . . . خوب بلده💚!' |💛🌴 •• @koolebareasheghi
[•🌸🍀•] +''یـٰارَب‌اِن‌َّلَنا‌فیڪَ‌اَمَلاًطَویلا‌ً‌ڪثیرا'' ‌خ‌ُـدا‌یـٰا‌مـٰارو‌تـو‌خ‌ـیلي‌ . . ح‌ِ‌ـسـٰاب‌ڪَردیم!.(:🫀♥️:).! ☁️ ☁️ 🌿 @koolebareasheghi
[•🍺🥞•] -هروقت‌اح‌ـسـٰاس‌کردي‌ . . ! ح‌ـٰالت‌بي‌دلیل‌‌بھتره .. بدون‌شـٰاید‌یکي‌برات‌دعـٰا‌ڪرده🐳🔥:> -منم‌یہ‌وقتایی‌دعـٰا‌ڪنید.(😉🫀♥️). ☁️ ♥️ 🌿 @koolebareasheghi
وقتایی‌که‌احساس‌میکنی‌غمگینی !👩🏻‍🦱🤍 📖- کتاب بخون . 🤍- اتاقتو تمیز کن . ✍🏽- احساستو بنویس . 🍵- برای خودت چایی بریز . 📱- گوشیتو خاموشش کن . 🌨- اگه دلت میخواد گریه کن . ☀️- برو بیرون زیر نور خورشید . 💫- به حرفای انگیزشی گوش بده . 🌪- به افکار منفیت فکر کن، ببین منطقین ؟ ‌°⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° @koolebareasheghi
🌱💚 سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج) 💚🌱@koolebareasheghi
✨ آیت الله حق شناس(ره) : به قدری که شما به دستورات پروردگار اهمیت بدهید ، از عالم غیب هم به شما اهمیت خواهند داد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌=صَــــدَقِہ جاریِہ @koolebareasheghi
🌸 نماز هدیه به معصومین 🌸 🌷شهید دکتر 🔸 می گفت در هر قضیه ‌ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛ 🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت. ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @koolebareasheghi
🥀 : باید فاطمہ زهرا{سلام‌اللّٰہ‌عليها} اسوه باشد، الگو باشد در همہ‌ے جهات، از جملہ در حرکت بزرگ اجتماعے و انقلابے و مبارزاتے ما. 🏴 @koolebareasheghi
🌝📖 {علیہ‌السلام} : اے مفضل! در نعمت‌ هایے کہ خداوند بہ انسان ارزانے داشتہ است بیندیش… از جملہ این نعمت‌ها نویسندگے است کہ اخبار گذشتگان را بہ باز ماندگان و از بازماندگان بہ آیندگان مےرساند. بہ سبب آن است کہ دانش‌ها و آداب و غیره در کتاب‌ها جاویدان میماند. |📚بحارالانوار، ج‌‌۶۰، ص۲۵۷| کتاب این هفتـہ: اماه📗 نویسنـدھ بزرگـوار: حمید سبحانےصدر🙋🏻‍♂ 📿 |اطلاعات بیشتر در تصویر| 🍃 درثواب‌نشرکارفرهنگےسہیم‌باشید💌 @koolebareasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: این محور مقاومت، این خیمه‌گاه که در رأس آن حضرت امام خامنه‌اۍ است، و جمهورۍ اسلامۍ ایران قلب محور مقاومت و مرکز اصلی و قوۍترین ستون این محور است؛ به تو میگوییم اۍ رهبر ما! اگر بدانیم که کشته میشویم، بعد سوزانده میشویم، و خاکسترمان در هوا پخش میشود، اگر هزار بار این کار را کنند هرگز تنهایت نمۍگذاریم اۍ پسر حسین! سعیـد ولادک یا 🌱✨ سلامتیشون صلوات🌸 @koolebareasheghi