eitaa logo
کوله بار کرمان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
114 فایل
"کانال رسمی کمیته خادم الشهداء استان کرمان" |مرجع اخبار و اطلاعیه های راهیان نور استان کرمان| سایر شبکه های اجتماعی🔻 zil.ink/koolebarkerman تبلیغات🔻 @koolebarkerman_ad پاسخگویی سوالات برادر🔻 @ye_mahdi کانال خواهران‌ 🔻 @khademinkerman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 گروهک ها در شکنجه کردن خیلی بی‌رحم بودند. 🔸 شهید مهدی کازرونی شب ها می آمد بچه ها را قسم می داد که من را کتک بزنید . وقتی حسابی کتک میخورد بلند می شد و می گفت : خدایا شکر که هنوز طاقت شکنجه از طرف گروهک ها را دارم. 🔸 با اینکه حاج مهدی بسیار قوی بود ولی هر چند وقت یک بار خودش را با کتک خوردن آزمایش می کرد تا طاقتش را در برابر شکنجه بسنجد 👤 راوی حمید شفیعی 🌷🌷🌷🌷🌷 وب سایت : www.koolebarkerman.ir ایتا : eitaa.com/khademinkrman313 آپارات : aparat.com/koolebarkerman 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 کمیته مرکزی خادم الشهداء استان کرمان 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✍تصویری از دو قلوهای شهید حاج مهدی کازرونی آنها در زمان شهادت پدر آن قدر کوچک بودند که فکر می کردند پدر خوابیده و کیک در دهان او می گذارند. 🔸شهید حاج‌ محمد مهدی کازرونی فرمانده طرح و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله که در سن ۲۳ سالگی به شهادت رسید. 💢فرازی از وصیت شهید مهدی کازرونی ؛ در مقابل دشمن حتماً سلاح در مقابل سلاح نباید باشد بلکه ایثار و ایمان هم شرط است. 🇮🇷کمیته خادم الشهداء استان کرمان 🆔@koolebarkerman 🌐zil.ink/koolebarkerman
✍شهیدی که بدنش دو نیم شد... 🔹به همرزمش گفته بود : حیفه که دشمن یک گلوله خرج آدم کند و با آن شهید شود لااقل باید یک خمپاره خرج شهادتمان شود. 🔸عملیات شناسایی که شروع شد همان خمپاره ای که مهدی از آن سخن گفته بود مأموریتش آغاز می شود و خود را به مهدی می رساند و بدن او را از کمر نصف می کند و با این حال باز مهدی به صحبت با دوستانش ادامه می دهد. 🔹یکی از آنها از مهدی می خواهد که اشهدش را بگوید که او لبخندی می زند و می گوید گفته ام او از مهدی خواهش می کند که باز هم بگوید و حاج مهدی با نوای دوستش اشهدش را تکرار می کند. 🔸بچه ها پتو می آورند و مهدی را روی آن می خوابانند و بی آنکه ناله ای از او بلند شود روی پتو می خوابانندش که در این حالت دل و روده مهدی بیرون می ریزد. 🔹او را داخل آمبولانس می گذارند در حالی که مدام ذکر می گفته تا اینکه می پرسد من تا کی باید بمانم؟ 🔸سپس خنده ای می کند و شهید می شود... 🇮🇷کمیته خادم الشهداء استان کرمان 🆔@koolebarkerman 🌐zil.ink/koolebarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍خاطره ی سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی از لحظه شکافتن سینه ی سردار شهید مهدی کازرونی با خمپاره و ندای یا صاحب الزمان عجل الله و یا حجة ابن الحسن عجل الله ایشان تا لحظه ی شهادتش 🌹شادی روح مطهر و ملکوتی اشان صلوات 🇮🇷کمیته خادم الشهداء استان کرمان 🆔@koolebarkerman 🌐zil.ink/koolebarkerman
✍سالروز شهادت شهید مهدی کازرونی مسئول فرماندهی طرح و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله... 🔹شهید حاج قاسم سلیمانی: او کلید لشکر بود در جبهه همه کاری می کرد رانندگی کارهای اطلاعاتی من به جرائت قسم می‌خورم ذره‌ای ترس در وجود حاج مهدی کازرونی راه ندارد. 🔸دموکرات ها برای سر فرمانده سپاه دویست هزار تومان و برای سر مهدی کازرونی چهار صد هزار تومان جایزه گذاشته بودند اما شهید کازرونی فرمانده جوانی که در سن بیست و یک سالگی صلح را در کردستان حاکم کرد. 💢کتاب‌هایی نظیر ذره‌ای ترس یک مرد یک شهر و روز‌های سخت نبرد در مورد شهید مهدی کازرونی منتشر شده و همچنین کتاب داستان مصدر... 🇮🇷کمیته خادم الشهداء استان کرمان 🆔@koolebarkerman 🌐zil.ink/koolebarkerman
✍کلام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره شهید حاج مهدی کازرونی... 🔹برادر مهدی یکی از سرداران اسلام بود و از ابتدا تمام لحظات عمر خود را با انقلاب سپری کرد. 🔸مهدی با داشتن سه فرزند کوچک همیشه یار و مددکار انقلاب بود و در لشکر همیشه کلید قفل‌های بسته برای ما بود. 🔹اگر بخاطر خدا و وعده‌های خدا نبود این مصیبت باید کمر ما را می‌شکست. 🔸هنوز نغمه‌های یا زهرا و یا مهدی شهید کازرونی در ذهن و نظر ماست... 🇮🇷کمیته خادم الشهداء استان کرمان 🆔@koolebarkerman 🌐zil.ink/koolebarkerman
💠 شهیدی که بدنش دو نیمه شد... 🔹به همرزمش گفته بود : حیفه که دشمن یک گلوله خرج آدم کند و با آن شهید شود لااقل باید یک خمپاره خرج شهادتمان شود. 🔸عملیات شناسایی که شروع شد همان خمپاره ای که مهدی از آن سخن گفته بود مأموریتش آغاز می شود و خود را به مهدی می رساند و بدن او را از کمر نصف می کند و با این حال باز مهدی به صحبت با دوستانش ادامه می دهد. 🔹یکی از آنها از مهدی می خواهد که اشهدش را بگوید که او لبخندی می زند و می گوید گفته ام ، او از مهدی خواهش می کند که باز هم بگوید و حاج مهدی با نوای دوستش اشهدش را تکرار می کند. 🔸بچه ها پتو می آورند و مهدی را روی آن می خوابانند و بی آنکه ناله ای از او بلند شود روی پتو می خوابانندش که در این حالت دل و روده مهدی بیرون می ریزد. 🔹او را داخل آمبولانس می گذارند در حالی که مدام ذکر می گفته تا اینکه می پرسد من تا کی باید بمانم؟ 🔸سپس خنده ای می کند و شهید می شود... شادی روحش صلوات...🌹 🇮🇷کمیته خادم الشهداء استان کرمان 🆔@koolebarkerman 🌐zil.ink/koolebarkerman