🦋
روضه کوتاه بود و جانکاه است دخلت زینب وعلی ابن زیاد
در دل طشت صورت شاه است دخلت زینب و علی ابن زیاد
اُف به تو صد هزار بار ای دهر چقدر از ورودی این شهر
تا به کاخ ستمگران راه است دخلت زینب و علی بن زیاد
مقتل از این به بعد در زنجیر خط به خط کرد روضه خوان را پیر
اولین حرف صفحه ها آه است دخلت زینب وعلی ابن زیاد
روی نیزه است شاخ شمشادی بر لبانش سرود آزادی
بانگ قرآن او چه دلخواه است دخلت زینب و علی بن زیاد
بر روی نیزه های رو در رو آن که خوابیده است بر پهلو
راس پاک و منور ماه است دخلت زینب و علی بن زیاد
وارد شهر میشوند آرام امت خون دل بلند مقام
روضه کوتاه بود و جانکاه است دخلت زینب وعلی ابن زیاد
#محمدحسین_امیری
هدایت شده از کوچۂپروانہ(مح.امیرے)
🥀به یاد جامانده اربعین #حضرت_رقیه (س)
عشق پدر عزیز پدر دختر پدر
در آسمان چشم پدر اختر پدر
مستوره عفیفه و دردانه حسین
گنج گران بهای پدر گوهر پدر
زهرای دوم است و از این رو شناخته اند
اورا تمام عالمیان مادر پدر
مویش اگرچه سوخته اما هنوز اوست
زیباترین بهانه در محشر پدر
چون میگرفت دست پدر، دست کوچکش
می شد شبیه حلقه انگشتر پدر
دستش توان نداشت که سر را بغل کند
آرام سر گذاشت به روی سر پدر
هر منزلی که می نگری روضه ای از اوست
در دختران شده است علی اکبر پدر
◾️
تو خیر زندگی حسینی(ع) بدون شک
ای سوره سه ساله و ای کوثر پدر
◾️
#محمدحسین_امیری
🦋 @kooparvaneh
هدایت شده از کوچۂپروانہ(مح.امیرے)
بایست بنا شود شبستان حسن
یک صحن پر از آینه حیران حسن
باید چه کنیم چون نخواهد گنجید
ابعاد جهان درون ایوان حسن
#محمدحسین_امیری
🦋 @kooparvaneh
🦋
یاحسن بن علی(ع)
همین که در ازل افتاد بر ما برق چشمانش
بلی گویان ز خود رفتیم و افتادیم حیرانش
به توحیدی سرم را داده ام کاموزگار آن
کبوتر با اناالحق میپرد از کنج ایوانش
مقامی دارد از بدو تولد که پیمبر خود
به سعیش میدوید و در صفا میرفت قربانش
به قلب بادیه انداخت مهرش را که در هر حج
ز بوسه آبله انداخت پایش را بیابانش
همین که نام او می آید استکبار می لرزد
که صف های جمل را میشکافد بانگ عنوانش
چنان از رزم خود مبهوت کرده دشمانش را
که می دیدند حیرت میچکید از نوک پیکانش
حسن میخواستم گویم حسین آمد به لب هایم
تفاوت نیست در معنی بخوانی این و یا آنش
شود از هرکجای عالم ایشان را صدایش کرد
که شرق و غرب عالم را گرفته طاق ایوانش
نفیری داشت تشیعش که مرد و زن بر آن نالید
جدا میکرد جسمش را برادر از نیستانش
#محمدحسین_امیری
رفقا من برگشتم کرمانشاه
هرکدوم از عزیزان قصد زیارت داره برای استراحت منت بذاره بهم اطلاع بده اسباب پذیرایی فراهمه...
🦋
بعد آن روز بی جواب سلام
میگذشتند از کنار علی
بعد آن روز کهنه میخ دری
طعنه میزد به ذوالفقار علی
#محمدحسین_امیری
🦋
عمری به یاد آن تن بـی سر گریستی
با روضهٔ اسارت و معجر گریستی
بازار شام و زینب کبری... دلت شکست
هر دفعه با نگاه به خواهر گریستی
چشمت به شیرخوار که افتاده است با
یاد رباب بی علیاصغر گریستی
یابن شبیب شاهد اشک تو بوده است
ذبح از قفا و کندی خنجر... گریستی
ای آشنا به راز میان کلامِ حق
با آیه های سورهٔ کوثر گریستی
هربار که ز کوچه باریک رد شدی
آنجا به یاد روضهٔ مادر گریستی
#محمدحسین_امیری
هدایت شده از کوچۂپروانہ(مح.امیرے)
زبان حال #امیرالمومنین (ع)
یادش بخیر همنفس من بهار بود
امید بود، زندگیم برقرار بود
پهلو نمیگرفت اگر کشتی ام ،هنوز
طوفان مشکلات برایم غبار بود
در میزدم که فاطمه در وا کند،فقط
این صبر بی بدیل ترین انتظار بود
بانوی خون جگر شده ام در تمام عمر
از من تمام خواسته اش یک انار بود
خاکستری شدست جهان بی حضور او
زهرا دلیل روشنی روزگار بود
در بین کوچه آینه ام را زمین زدند
کی چشم های فاطمه اینگونه تار بود
حالا برای فاطمه تابوت میشود
چوبی که گاهواره محسن قرار بود...
#محمدحسین_امیری
🦋 @kooparvaneh
🦋
السلامُ علیکِ یا قرینة المرتضی(س)
تابیده است بر همه ممکنات، او
وانک دلیل خلق همه کائنات، او
حجت شدست فاطمه بر حجت خدا
آیینه تمام نما... بینات، او
آقای مومنین جهان است همسرش
بی شک که اوست سیده مومنات، او
اورا خدا برای دل حیدر آفرید
افسوس! قدر یاس نکرده حیات، او
حوریه بود و از غم بسیار روزگار
کرد عاقبت به سایه خود التفات، او
مادر شهید راه علی شد... بخوان! بگو!
مرگا به هر که گفت که کرده وفات، او
#محمدحسین_امیری
🦋 @kooparvaneh
🦋
قرآن سر شب سورهٔ کوثر میخواند
بر فاطمهاش فاتحه، حیدر میخواند
دیشب چه غریبانه علی با حسنین
یک گوشه نشست و روضه در میخواند
#محمدحسین_امیری
🦋 @kooparvaneh
🦋
کهام؟ آوارهمردِ شاعری در کوچه های شهر
بـخوانیدم ، پیادهعابری در کوچه های شهر
چه گـمراهی نابـی دارم از اعـجاز اشعارم
نبی دیگـرم یا ساحری در کـوچههایشهر؟
مرا دیگر کسے باور ندارد غیر گنجشکان
شبیه بقعهٔ بی زائری در کوچه های شهر
به آه آغشته ای ، زنگار چشمے ، آیـنه جانے
نگونبختے،مکدرخاطری در کوچههایشهر
نه شیطان نه فرشته... چیستم در جلد آدم ها؟
بخوان! حیوانِانسان ظاهری در کوچههایشهر
#محمدحسین_امیری
🦋 @kooparvaneh
🦋
اگر تونستید منت بگذارید مابین نماز مغرب و عشاتون برای پدر بزرگم نماز وحشت بخونید
علی فرزند عزیز مراد