🔻 شرح حدیثی از امام صادق علیهالسلام توسط حضرت آیتالله خامنهای:
👈 خصوصیاتی که انسانهای برجسته میسازد
🌷 راستگویی، دستگیری از نیازمندان، جبران نیکیهای دیگران. ۹۷/۱۲/۱۲ #شرح_حدیث @kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/4
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵فقر شدید دوران کودکی
⚪️به یاد دارم ما پسران به خانه پدربزرگمان مرحوم میردامادی میرفتیم. ایشان هم مثل پدرها و پدربزرگهای دیگر، یک ریال یا نیم ریال به ما میداد، که البته پول ناچیزی بود؛ اما پیش میآمد که مادر ناگزیر میشد همی مبلغ ناچیز را از ما بگیرد تا با آن برای شام ما چیزی بخرد. من در خانه پدر، از فقر چیزهایی دیدهام که در خانه علمای دیگر کمتر دیده میشود.
پدر هیچگاه از ناداری و تنگدستی خود با کسی سخن نگفت، بلکه برعکس، به سبب مناعت طبع و توجه به وضع ظاهر، مردم ایشان را فردی توانگر میپنداشتند.
در تابستان فقط از عبای خاچیه که گرانترین عبا است ـ که بعد از آن عبای مخلوط است و بعد از آن هم عبای مکینه و در زمستان هم از عبای نائینی استفاده میکرد، که از عبای ماهوتِ متداول میان علما فاخرتر است؛ اما قبای خود را گاهی به ناگزیر وصله میکرد، چون این دیگر زیر عبا پنهان میماند.
پدر همواره به من محبت ویژه داشت و در سفرهای خود با من مأنوس میشد. پدرم یک بار بینایی خود را از دست داد، ولی بعداً شفا یافت. درمان چشم خود را در تهران ادامه میداد. سه بار به تهران رفت، ولی حاضر نشد کسی جز من همراهش باشد. سال ۱۳۴۲ در قم بودم. پدر به من نامه نوشت که به مشهد بیایم تا او را در سفر درمانی به تهران همراهی کنم. اما رفتن من به مشهد به تأخیر افتاد و علت آن مأموریتی بود که در رابطه با مسائل تبلیغ باید در زاهدان انجام میدادم. به زاهدان رفتم و در آنجا بازداشت شدم. مهمترین نگرانی من هنگام بازداشت، پدرم بود که بی من به سفر نمیرفت.
به خاطر دارم که در حال بازداشت در هواپیما نشسته بودم تا مرا از زاهدان به تهران ببرند. به یاد پدر افتادم و ناگهان اندوهی سنگین قلبم را فشرد و دلواپسی عجیبی وجودم را فراگرفت. به خود گفتم: حال که در هواپیما چنین وضعی دارم، پس وقتی وارد بازداشتگاه شوم، چه حالی خواهم داشت؟ به خدای متعال متوسل شدم و به درگاهش لابه کردم تا دلم آرام گیرد. دقایقی فکرم از این موضوع منصرف شد.
سپس بار دیگر که به یاد پدر افتادم، دیدم این بار بدون آن حالت اضطراب و نگرانی به او فکر میکنم، در دلم حالت دلتنگی و اشتیاق و مهر و عطوفت بود، اما همراه با آرامشی که هنوز شیرینی آن را بهروشنی در خاطر دارم. خدای بزرگ را شکر کردم که دعایم را استجابت فرمود و با دادن سکینه و آرامش به من لطف کرد. این نعمت را تنها کسی میتواند درک کند که بدان رسیده باشد.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
حزبالله لبنان.pdf
469.6K
✍«تاریخ لبنان و تشکیل حزبالله» #یادداشت @kooyesimorgh
🌷 لوح| تفحص؛ تکاندن غبار فراموشی
🔻 رهبرانقلاب: اینکه شما از روی جسدِ علیالظّاهر پنهان شدهی یک شهید، غبارها و خاکها را برطرف میکنید و آن را میآورید سرِ دست میگیرید، معنایش این است که علیرغم کسانی که میخواهند مسألهی شهادت و شهید و فداکاری را زیر غبارها و خاکها پنهان کنند، شما نمیگذارید این کار انجام شود. ۷۹/۱۲/۲۰
🌷 #روز_شهید
💻 @Kooyesimorgh
🔻 رهبرانقلاب، امروز در #دیدار_خبرگان:
👈 اگر مقابل تهاجم حداکثری دشمن بسیج شویم، سنگینترین شکست تاریخ آمریکا رقم میخورد. ۹۷/۱۲/۲۳
✅ #کوی_سیمرغ
🆔 @kooyesimorgh
24.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید| گزیدهای از بیانات امروز رهبرانقلاب در #دیدار_خبرگان
👈 بیان سخنان نادرست درباره حضور ایران در منطقه، کمک به نقشه دشمن است
👈 در شناخت دشمن خود یعنی آمریکا دچار اشتباه نخواهیم شد
👈 لزوم مرزبندی با دشمن برای مصونیت از تهاجم نرم
👈 نباید موافقان و مخالفان یک کنوانسیون یا موضوع بینالمللی یکدیگر را به همراهی با دشمن متهم کنند
👈 لزوم بسیج حداکثری همه نیروها در مقابل تهاجم حداکثری دشمنان ایران
💻 @Kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/5
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵تلاوت قرآن جذّاب مادر
⚪️زادگاه مادرم نجف است. ایشان لهجه عربی داشت. در کودکی با لهجه عربی نجفی حرف میزده است. با قرآن آشنا بود. قرآن را خوب و با صدایی جالب تلاوت میکرد. در اواخر عمر، صدایش گرفته بود و من صدای خوش او را به یادش میآوردم، بر قرائت کلام الله مجید با قرآن اهدائی پدرش مداومت روزانه داشت. شیوه قرائت ایشان، ما را در آن کم سن و سالی به خود جذب میکرد. پیرامونش گرد میآمدیم و به تلاوتش گوش میکردیم. ایشان هم از فرصت استفاده میکرد، معانی برخی آیات را برای ما به فارسی ترجمه میکرد و داستانهای پیامبران را برایمان بازمیگفت. شیفتگی وافرش به زندگی حضرت موسی (علیه السلام) موجب میشد تا داستان زندگی این پیامبر بزرگ را با همه جزئیات برای ما شرح دهد. آن چنان با علاقهمندی درباره حضرت موسی سخن میگفت که شوق شنیدن ماجراهای او را در ما برمیانگیخت.
با دیوان حافظ مأنوس بود و برخی اشعار او را از حفظ داشت و با آن فال میگرفت. کما اینکه با حدیث نیز آشنا بود. حدیثی میگفت و پدر به ایشان اعتراض میکرد که به این حدیث تاکنون برنخورده است، اما ایشان منبع حدیث را برای پدر ذکر میکرد.
همچون پدر، مناعت طبع داشت. از ناداری خود هرگز با کسی سخنی نمیگفت. همیشه رنج خود را به شیوههای گوناگون پوشیده میداشت.
نکات اولیه قرائت قران و قواعد زبان عربی را از مادر آموختم؛ کما اینکه دلیری و نستوهی را نیز او در من دمید. مادر به خاطر بازداشتهای پیاپی من و حملات ساواک به منزل، رنج بسیار کشید؛ اما در برابر دژخیمان مهاجم، با پایداری و صلابت میایستاد؛ جوابشان را میداد و با آنها مجادله میکرد. او حتی مشوق من در ادامه این راه پردردسر نیز بود؛ چنانکه به موقع بازخواهم گفت.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
🔰سخننگاشت | القای تصویر نادرست از حضور ایران در منطقه کمک به دشمن است. ۹۷/۱۲/۲۳
@kooyesimorgh
📢 فراخوان مقاله
🔘همایش سراسری گام دوم انقلاب از سوی مرکز اندیشه و همفکری راهبردی بسیج (ماهر)
⏺همایش سراسری گام دوم انقلاب با اهداف:
1⃣ تبیین و تشریح تفصیلی فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
2⃣ آماده کردن بستر و فضای مطلوب جهت اجرا شدن راهبردها و الزامات مُنبعث از بیانیه
3⃣ استفاده از ظرفیت نخبگانی برای گفتمانسازی و همافزایی فکری-اجرایی فرازهای بیانیهی راهبردی گام دوم انقلاب
#گام_دوم_انقلاب
🆔 @maherbasij_ir
🆔 @kooyesimorgh
فصل نهم.pdf
714K
📕«آزادی، برگرفته از منظومه فکری مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، جلد دوم». #منظومه_فکری_جلد_دوم 1397/12/23 @kooyesimorgh
✳️#در_محضر_رهبری 🔴 دلیل عدم مبارزه با مفاسد اقتصادی مسوولان نظام و آقازادهها
سؤال: ✅ آقاجان چرا در مبارزهی با مفاسد اقتصادی وقتی نوبت به مسئوولان مطرح شد. دیگر رسیدگی صورت نگرفت و با مسامحه با آقازادهها برخورد شد. چرا پروندهی المکاسب در رسانهها انعکاسی نیافت؟ چرا به مفاسد نمایندگان خود در آستان قدس رسیدگی نمیکنید؟ 🔸البتّه اینجور نیست. عرض کردم، بخشی از موارد ابهام آفرین، همینهاست. اینجور نیست که وقتی به مسئوولین میرسد. کار نشود، نه، در مواردی نسبت به مسئوولین سختگیری بیشتری میشود. این را شما بدانید: الان قوّهی قضائیّه از طرف یک جماعتی- حالا نمیگویم از طرف چه کسی- که آدمهای بدی هم نیستند، بدنام هم نیستند، مردمان خوبی هم هستند، متّهم به این است که نسبت به مسئوولین نظام و مسئولین دولتی زیادی سختگیری میکند. 🔹خب، این طرف قضیه هم هست. حالا این دوستان- برادرمان یا خواهرمان- مینویسند که نسبت به مسؤولین اغماض میشود. نخیر، به هیچ وجه اینجوری نیست. جرم را باید شناخت، میزان جرم را باید فهمید، آن وقت توقّع مجازات متناسب با میزان جرم داشت. من اگر بدانم در هر نقطهای مفاسدی وجود دارد، قطعاً با آن برخورد میکنم و ملاحظة هیچ کس را نمیکنم: منتها به شایعات نمیتوانید اعتماد کنید. شایعه درست کنند که فلانی بخور بخور دارد، فلانی فاسد است، نخیر، اینجور نیست.کانالهای ارتباطی بنده خیلی وسیع است. برخلاف آنچه بعضیها تبلیغ میکنند. به هیچ وجه کانالهای ارتباطی بنده منحصر به یک کانال، دو کانال نیست، من از راههای مختلف ارتباط برقرار میکنم و خیلی چیزها را میدانم. این مواردی که اینجا ذکر شد، واقعاً اینجور نیست که جرمی یا فسادی اتّفاق افتاده باشد که با آن اغماض شده باشد: نه، بنده با مفاسد میانهای ندارم و نسبت به فساد هم اغماض نمیکنم. 🆔 @kooyesimorgh 💠 بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 1382/02/22
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| پنج خاطره و روایت روز گذشته رهبر انقلاب از حضرت امام خمینی رضواناللهعلیه در دیدار خبرگان رهبری
💻 @Kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/6
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵معلم سختگیر
⚪️تحصیلات من در مکتب آغاز شد. قسمت چنین بود که پیش از ورود به دبستان، در دو مکتب خانه درس بخوانم. نخستین مکتب را - که در چهارسالگی وارد آن شدم - یک زن اداره میکرد. من میل به گوشه گیری داشتم و خود را با درس سازگار نمییافتم. شاید. چنان که خواهم گفت این به خاطر ضعف بیناییام بود. تصویری که اکنون بیش از هر چیز از این مرحله در ذهنم هست، روشهای غلط آموزشی و پرورشی است. هیچ برنامهی آموزشی در کار نبود. آنچه بر مکتب خانه حاکم بود، خشونت و سختگیری بی دلیل بود. به یاد دارم گاهی «ملاباجی» به برخی جلسات میرفت و همسایهاش - رباب - را به جای خود میگذاشت؛ و رباب در پر کردن وقت ما با کارهای بیهوده، مهارت داشت. از جمله اینکه ما را به صف میکرد و به نزد شوهرش - که زمین گیر بود - میبرد. ما یکی یکی از جلوی او میگذشتیم و او با چوبی که در دست داشت، به کف دستهای ما میزد! برادر بزرگترم نیز در این مکتب با من بود.
سال ۱۳۲۳ که پنج شش ساله بودم، پدر ما را به مکتب دیگری فرستاد که در اتاقی در یکی از مساجد بود. هنوز آن اتاق درس را به یاد دارم، که اتاق تاریکی بود. شاید هم این تصور، ناشی از ضعف بینایی من بوده باشد. این معلّم به ما خیلی توجه کرد و ما را سمت چپ خود نشانید. ما همواره مورد توجه او بودیم. من و برادرم در این مکتب درس «عم جزء» را شروع کردیم، که با آموزش حروف الفبای عربی آغاز میشد و پس از آن به آموزش جزء سیام قرآن کریم میپرداختند و از سوره «ناس» شروع میکردند.
این معلم، به جز ما، با سایر شاگردان سخت گیر و خشن بود. آنچه امروز از این مکتب در حافظهام مانده، تندی و خشونت این مرد، و سرما و تاریکی است، من راه خانه تا محل درس را با کفشی طی میکردم که سوراخ بود و زمستان از سوراخ آن، آب و گل وارد میشد و پایم را گلی میکرد.
از کارهای عجیبش این بود که روز پنجشنبه شاگردان را پیش از آنکه مرخص شوند، به صف میکرد و به آنها میگفت: من زیر زبانهای شما مهر میزنم. هر کس روز جمعه مقید به خواندن نماز باشد، اثر مهر روی زبانش میماند، وگرنه محو میشود. بعد مهری برمیداشت و در مرکب آغشته میکرد و زیر زبان هریک از شاگردان را مهر میزد!
صبح شنبه قیامت بود. شاگردان در صف میایستادند، زبانهایشان را برای بازبینی و تفتیش بیرون میآوردند، و برخی هم سخت تنبیه میشدند! من هم با شاگردان در صف میایستادم و از ترس گریه میکردم. ترسم از کتک خوردن نبود، چون ما را احترام میکرد و نمیزد؛ اما از هول و وحشت این صحنه به گریه میافتادم.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
☪ ماه رجب و دعاهای آن،برافروزنده معنویت
🔲 هرکداممان درهرجا که هستیم،همت اولمان باید برتکمیل نفس وتذهیب نفس وساختن باطن وآراسته شدن به حیله اخلاق الهی ومعنوی باشد.در همین ماه رجب واین فرصت مضاعف ؛ مشاهده کنید که چه کوششی در ادعیه این ماه وادعیه دیگر میشود،تاانسان در باطن ودرقلب خود متحول بشود وزیور اخلاق الهی وانسانی را پیدا کند؛ این ،انسان سازی است. این، مقصود وهدف اصلی از همه انقلابهای الهی وبعثت انبیاست.«اللهم انی اسئلک صبرالشاکرین لک وعمل الخائفین منک ویقین العابدین لک»؛ این مایه دعاهاست.در درون خود ،باید آن نور معنویت ،آن شکر ،آن صبر ،آن یقین ،آن عبادت ،آن ذکر را برافروزیم وروشن کنیم ،تا این ملت بتواند برای ملتهای دیگر الگو بشود؛تا بتواند سعادت برای خود وملتهای دیگر بیاورد؛تابتواند از بلیاتی که انسانها به خاطر آلودگیهای نفسانی وروحی دچار آن هستند-این منیتها وخودخواهی ها وخودپرستی ها –درامان وبرکناربماند.
◀️ بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) با فضلا، طلاب واقشار مختلف مردم 1370/10/19
@kooyesimorgh
⭕️ مرکز اندیشه و همفکری راهبردی بسیج(ماهر)⭕️
اخبار مرکز اندیشه وهمفکری راهبردی بسیج (ماهر)را در پیام رسان های داخلی دنبال کنید:
ایتا: http://eitaa.com/maherbasij_ir 🆔
سروش: http://sapp.ir/maherbasij_ir 🆔
بله: http://ble.im/maherbasij_ir 🆔
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/7
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵آن روز درخشان
⚪️دهه ۲۰ با کنار گذاشته شدن رضاخان از قدرت در سال ۱۳۲۰ آغاز شد و با جریان مصدق در سال ۱۳۳۰ به پایان رسید. در این دهه، خطر کمونیسم در ایران ـ بویژه پس از واقعه آذربایجان ـ بالا گرفت. قدرت حاکمه برای مقابله با این خطر، میدان را برای برخی فعالیتهای دینی باز کرد. در همین دهه، نخستین مدرسه جدید دینی به نام «دارالتعلیم دیانتی» در مشهد تأسیس شد. مدیریت آن را میرزا حسین تدین برعهده داشت که اهل کرمان و ساکن مشهد بود. وقتی من رئیس جمهور بودم، به دیدنم آمد.
این مدرسه را گروهی از مؤمنان خیّر تأسیس کردند، که یکی از آنها شیخ غلامحسین تبریزی، همدرس و هم مباحثه شیخ محمد خیابانی در تبریز، و یکی از علمای موفق در امر تبلیغ بود. این مدرسه، یک دبستان کامل، شامل سال اول تا ششم بود.
شش ساله بودم که وارد این مدرسه شدم و مرا در کلاس اول نشاندند. برادرم را که ده ساله بود هم در کنار دانش آموزان سال چهارم نشاندند. خاطرم هست که من در سه سال اول احساس عقب افتادگی در دروس را داشتم، سپس در سالهای چهارم و پنجم و ششم شاگرد اول شدم. علت این دگرگونی برای من روشن نبود، ولی چند سال پیش حقیقت را کشف کردم؛ یادم آمد که سال چهارم در ردیف جلوی کلاس درس نشستم و دیگر آنچه را معلم روی تخته سیاه مینوشت، میدیدم؛ و درنتیجه آنچه را میگفت، درمییافتم. در سه سال پیش از آن، دور از تخته سیاه مینشستم و به سبب ضعف بینایی، نوشتههای روی تخته سیاه را نمیدیدم؛ درنتیجه، درس معلم را هم نمیفهمیدم. هنوز آن روز درخشان را که درهای دروس بر رویم گشوده شد، به یاد دارم. زنگ اول آن روز، درس حساب داشتیم و من توسط معلم خیلی تشویق شدم. این یک نکته آموزشی و تربیتی است که من در زمان تصدی ریاست جمهوری، در مصاحبه ای به مناسبت افتتاح سال تحصیلی جدید، معلمان را به آن توجه دادم.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/8
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵صدایی که زبانزد شد
⚪️در این مدرسه، در تجوید قرآن کریم و تلاوت آن با صدای خوش، زبانزد بودم. در مراسم دبستان و مراسم استقبال از شخصیتهایی که به مدرسه میآمدند، قرآن تلاوت میکردم؛ از جمله در حضور آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی قرآن خواندم. ایشان در اواخر دهه ۲۰ به مشهد آمد (۱۳۲۹ یا ۱۳۳۰ هـ. ش) و مدرسه به استقبال ایشان رفت. من در آن هنگام دوازده ساله بودم. هنوز به یادم مانده که آقای کاشانی با عده ای از علما نشسته بود، اما چهره آن علما در ذهنم روشن نیست؛ چون چشمم ضعیف بود، همچنین در آغاز ورود آیت الله حاج آقا حسن قمی به مشهد پس از وفات پدرش، در حضور ایشان نیز قرآن خواندم. برخی از مؤسسان مدرسه، مقلد پدر ایشان بودند. آقای قمی به مدرسه آمد. ما به صف ایستاده بودیم، من و یکی از شاگردان جلو آمدیم و قرآن و برخی محفوظات دینی خود را خواندیم. من از ایشان جایزه گرفتم و هنوز هم به یادم هست که کتاب «تعلیمات دینی» تألیف سید حسام الدین فال اسیری شیرازی بود. بعدها این نویسنده را دیدم که به مشهد تبعید شده بود و گهگاه به نزد پدرم میآمد.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
گفتگو.pdf
576.7K
👥«گفت و گو با دکتر محمد مهدی سیار درباره جایگاه شعر انقلاب در مسیر تاریخی شعر فارسی» #از_فردوسی_تا_انقلاب «1» @kooyesimorgh
🔰#استغفار_و_توبه 💠پنج گفتار حضرت آیت الله خامنهای (مدظله العالی)، در باب استغفار و توبه ✅ تأثیرات اجتماعی استغفار 🔸استغفار بنا بر آنچه در آیات قرآن، همین طور بعضی از روایات، وارد شده و بنده دیدهام، موجب میشود که مشکلات زندگی انسان و جوامع باز بشود. اگر یک جامعهای به گناهان خودش توجه کند، غافل نشود از گناهان و خطاهایی که انجام میدهند و در صدد بیاید که این گناهان را جبران کند و از خدای متعال طلب مغفرت کند، برکات الهی بر این جامعه سرازیر خواهد شد، که در آیات متعدد این هست؛ در سورة هود، در سورة نوح و در آیات متعدد دیگر. 🔹«وَ اَنِ استغفروا رَبَّکٌم ثٌمُّ توبوا الیهِ یٌمَتِعٌکم متاعا حَسَنا» (سورة هود؛3). استغفار کنید، تا خدا از زندگی شما بهرة مطلوب و نیک را به شما ببخشد. 🔸یا در آیة دیگر «وَ یا قَومِ استغفروا رَبَّکم ثًّمَ توبوا الیهِ یٌرسِلِ السَّماءَ عَلَیکم مِدرارا و یَزدکم قُوَّه الی قُوَّتِکٌم».(هود، 52). برکات آسمانی بر شما نازل بشود بر اثر استغفار و شما از آنچه هستید، به برکت استغفار قویتر بشوید.
🔀 ادامه در بخشهای بعد ...
🆔 @kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/9
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵آموزش قرآن
⚪️قرآن را از دوران کودکی نزد مادر، و سپس از یکی از کسبه که قرائتش خوب بود و جلسات دوره ای قرائت را در منازل مدیریت میکرد، آموختم... پدر، من و برادرم را به این مرد مؤمن که حاج رمضانعلی نام داشت، سپرد. او به ما احترام میگذاشت. با آنکه مردی پنجاه ساله بود، پشت سرما از در خارج میشد و ما را در دو طرف خود می نشانید. من نزد او قرآن میخواندم و او قرائت مرا تصحیح میکرد.
یک روز به ما گفت: شما دیگر به مرحله ای رسیدهاید که من نمیتوانم به شما درس بدهم و بیشتر از این شما را جلو ببرم. به ما توصیه کرد که پیش استاد او - ملأ عباس - برویم که در سن هفتادسالگی در صحن حرم رضوی تدریس میکرد.
رفتیم و نزد آن مرد درس خواندیم. از ویژگیهای او این بود که به نسخه قرآن چاپ هند مقید بود و اعتقاد داشت که نسخه هندی با وجود دشواری رسم الخطش، نسخه ای صحیح است. همچنین از جمله خصلتهای او، تقید به سنت سلام کردن، هم در آغاز دیدار و هم هنگام خداحافظی بود؛ درحالی که در ایران رسم شایع این است که تنها در آغاز دیدار سلام کنند و هنگام خداحافظی جملات فارسی دیگری به کار ببرند.
نزد او کتاب تجوید را خواندیم که به فارسی است و تألیف سید محمد عرب زعفرانی. این سید محمد، عرب و ساکن مشهد بود، که استاد مقری ما - ملأ عباس - هم شاگرد او بوده است.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
گفتگو 2.pdf
736.1K
👥«ادامه گفت و گو با دکتر محمد مهدی سیار درباره جایگاه شعر انقلاب در مسیر تاریخی شعر فارسی» #از_فردوسی_تا_انقلاب «2» @kooyesimorgh
گفتگو 3.pdf
723.1K
👥«سیستمها ماشینی شده ولی هنوز شفاف نیست، روایت سید مرتضی نبوی از شفافیت در نظام اداری» #گفتگو @kooyesimorgh
🔰#استغفار_و_توبه 💠 پنج گفتار حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی)، در باب استغفار و توبه ✅ پنج نمونه از گناهان اثر گذار روی جامعه 🔹یکی مسئلة اختلاف، از اختلاف باید توبه کنیم، باید استغفار کنیم. اختلاف گاهی با برانگیختن احساسات قومی است، احساسات محلی و احساسات مذهبی است. گاهی با برانگیختن احساسات سیاسی است. گاهی با به کشمکش رساندن اختلافات فکری است. خب، اختلاف فکری ممکن است وجود داشته باشد، ایرادی هم ندارد؛ به کشمکش نباید برسد. وقتی در کشوری اختلافات سیاسی هست، کارها پیش نمیرود. 🔸دوم؛ مسئة خودخواهی به معنای وسیع کلمه است. از خودخواهیها باید استغفار کنیم. خودخواهی نقطة مقابل خداخواهی است. خودخواهی یعنی حمایت بیاستدلال از خود و حزب خود و خویشاوند و رفیق خود. 🔹سوم؛ غفلت از مردم و از خدمت به مردم؛ اگر غفلتی در این مورد داشتهایم، بایستی به خدا پناه ببریم و توبه کنیم از این غفلت. نگذاریم دل ما از مردم غافل بشود. 🔸چهارم؛ غفلت از مبانی اقتدار ملی و موجبات پایههای اصلی اقتدار ملی است. یک ملت برای اینکه به سعادت معنوی برسد، به آزادی و قلههای معرفت برسد؛ احتیاج دارد به اینکه قوی و مقتدر باشد. اقتدار ملی با چه تأمین میشود؟ «علم، اخلاق و تکیه بر اعتماد به نفس ملی». 🔹پنجم؛ از غفلت از دشمن باید استغفار کنیم. این توبه به معنای توجه دادن خود، تنبه دادن خود، به معنای آگاهی و هوشیاری و باز شدن چشم ماست.
🔀 ادامه در بخشهای بعدی ...
🆔@kooyesimorgh
⚡️ لوح| بانشاط و باحوصله باش!
🔻 رهبرانقلاب: اینکه مرتّب میگوییم نشاط... نشاط یعنی حوصله کار، نشاط کار، تحرّک، که دل انسان آماده باشد برای حرکت، کار، فعّالیّت کردن؛ خسته و ملول و افسرده نباشد؛ این معنای نشاط است. بخصوص شما جوانها خیلی به این احتیاج دارید.
@kooyesimorgh
1.pdf
731.8K
✍«انقلاب اسلامی و توسعه فلسفه سیاسی» #انقلاب_اسلامی_توسعه_فلسفه (1) @kooyesimorgh
گفتگو.pdf
735.6K
👥«آقایان در نیاوران و فرمانیه مینشینند و مدعیاند مشکلات مردم را درک میکنند، مشروح گفتگو با عماد افروغ» #گفتگو @kooyesimorgh