🔰#استغفار_و_توبه
💠 پنج گفتار حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی)، در باب استغفار و توبه
✅ « ترک گناه لازمهی حفظ تقوا »
🔹نگه داشتن تقوا در درجهی اول به این است که تا میتوانید گناه نکنید. یکی از مشکلات ما این است که گناهان خودمان را نمیشناسیم. آنی که عادت کرده به دروغگویی توجه ندارد که یک گناهی را به طور مرتب دارد انجام میدهد.
🔸غفلت از گناه، انس با گناه ایجاد میکند و گناه را به چشم انسان کوچک نشان میدهد و این خودش یک گناه است. یعنی آن گناهی که از کبائر محسوب میشود؛ این است که انسان تخلف و معصیت خودش از امر الهی را کوچک بداند، بگوید این گناه که چیزی نیست من انجام میدهم؛ خود این یک گناه است.
🔹اگر بخواهیم گناه نکنیم، اول باید گناه خودمان را بشناسیم و این به وسیله خود ما ممکن است؛ دیگران گناه ما را نمیدانند. مهم این است که ما گناهمان را بشناسیم. البته «المؤمن مِرآهٌ المؤمنِ». یک برادر میتواند گناههای یک برادر دیگر را اگر دید؛ به او بگوید منتها نه به صورت آبروریزی و ایذا. به یک شکل لطیفی به او بفهماند و او را متوجه و متذکر بکند.
🔀 ادامه در بخشهای بعد ...
🆔 @kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/10
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵عمامهگذاری در دوم ابتدایی!
⚪️در ایران معمولاً کسانی که به امور دینی اشتغال دارند، اعم از طلاب و اساتید و مبلغان، عمامه بر سر میگذارند. عمامه، نماد وجود آن «طایفه» ای است که در دین «تفقه» میکنند، دین را تبلیغ میکنند و در برابر مخالفان دین میایستند. از همین روی، دست نشاندگان استعمار و مبلغان لائیسیسم، با عمامه جنگیدهاند. رضا شاه دستور داد عمامهها را بردارند و کلاه پهلوی به سر بگذارند. پسرش از این تصمیم شکست خورده عقب نشینی کرد، اما دستگاه حاکمه - نقشه کشید تا یک روحیه عمومی ایجاد کند و عمامه را مورد تحقیر و استهزا قرار دهد.
در کودکی وقتی کلاس دوم ابتدایی بودم، عمامه گذاشتم. علت این عمامه گذاری زودهنگام آن بود که در آن دوران، مردم عادت به پوشاندن سر داشتند. طبیعتاً پدر حاضر نبود ما کلاه پهلوی به سر بگذاریم؛ بنابراین چاره ای جز عمامه نبود.
عمامه ما را مادر میبست، تحت الحنک ـ دنباله پارچه عمامه ـ را هم که معمولاً در سمت چپ میگذارند، ایشان در سمت راست میگذاشت.
اما از زمان کودکی با پدیده مسخره کردن عمامه مواجه بودیم. آن قدر کلمات تمسخرآمیز شنیدیم که این پدیده در نظر ما عادی شده بود و لذا به علت آن نمیاندیشیدیم. فقط وقتی بزرگ شدم، به حافظهام مراجعه میکردم و شگفت زده میشدم. هیچ معممی - چه کوچک و چه بزرگ - از این پدیده در امان نمانده بود.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
نسخه مطالعه وب- شماره 178.pdf
4.38M
📜اولین شمارهی خط حزبالله در سال جدید منتشر شد: مربع راهبردی ٩٨
@kooyesimorgh
⚙ اطلاعنگاشت | شروط تحقق و فواید رونق تولید
🔻 حضرت آیتالله خامنهای با ارزیابی مشکلات اقتصادی کشور و استفاده از نظر کارشناسان سال ۹۸ را به نام «رونق تولید» نامگذاری کردند.
🆔 @kooyesimorgh
1.pdf
644.9K
✍ «راهبرد 40 ساله آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر واقع گرایی تهاجمی» (3) #مقالات_منتخب @kooyesimorgh
1.pdf
905.1K
✍ «به دنبال انبار کردن اسناد نبودم حس رقابت با کسی یا مجموعهای را ندارم، گفتگو با روحالله حسینیان» (1) #مقالات_عصر_اندیشه @kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/11
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵شما دیگر چرا سیّد؟!
⚪️تمسخر عمامه و علمای دین در ایران به شیوههای مختلف رایج بود و به صورت یک روحیه عمومی جمعی درآمده بود و همه بخشهای جامعه را در بر میگرفت و حتی من هم از این روحیه عمومی در سلامت نماندم.
در محله ما شخص معممی به نام شیخ فائقی بود، او مردی فاضل بود که در مجالس، روضه میخواند. عمامه بزرگی بر سر میگذاشت و محاسنی کم پشت بر چهره داشت و الاغی کوچک و تندوتیز سوار میشد. خانهاش در کوچه مجاور کوچه ما بود. او هر روزه سوار بر الاغش از جلوی خانه ما میگذشت و در کوچهها با سرعت حرکت میکرد.
یک روز با دوستانم مشغول بازی والیبال بودم. من به این ورزش بیش از سایر ورزشها پرداختهام. هنگام بازی، عمامه را برمیداشتم و به پوشیدن همان قبا - که آن هم جزو لباسهای طلاب و روحانیون است - اکتفا میکردم. در حین بازی متوجه شدیم که آقای فائقی سوار بر الاغ از دور با سرعت میآید. بچهها با هم قرار گذاشتند او را مسخره کنند. وقتی نزدیک شد، همگی - از جمله خود من! - فریاد زدند: «شیخ ... آشیخ»! این کلمه به تنهایی حرف زشتی نیست، چون مخفف «آقا شیخ» است؛ اما وقتی دسته جمعی با خنده فریاد میشد، نشان از تمسخر داشت.
وقتی به ما نزدیک شد، سر الاغ را به سمت ما برگرداند و با عصبانیت به سمت ما آمد. بچهها گریختند و من برجا ایستادم. از خر پیاده شد و نزدیک من آمد. هم مرا و هم پدرم را میشناخت، و هم میدانست که من معمم هستم. لذا با لبخندی آمیخته به تعجب و گلایه و با نرمی و مهربانی گفت: شما دیگر چرا سید عزیز؟!
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔 @kooyesimorgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| یک گِلهای از مجلس خودمان
☝️ مطرحشده توسط رهبرانقلاب در حرم مطهر رضوی. ۹۸/۱/۱
✅ کانال رسمی مدیریت گفتمان انقلاب اسلامی مرکزماهر
🆔 @kooyesimirgh
📢 فراخوان مقاله
🔘همایش سراسری گام دوم انقلاب از سوی مرکز اندیشه و همفکری راهبردی بسیج (ماهر)
⏺همایش سراسری گام دوم انقلاب با اهداف:
1⃣ تبیین و تشریح تفصیلی فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
2⃣ آماده کردن بستر و فضای مطلوب جهت اجرا شدن راهبردها و الزامات مُنبعث از بیانیه
3⃣ استفاده از ظرفیت نخبگانی برای گفتمانسازی و همافزایی فکری-اجرایی فرازهای بیانیهی راهبردی گام دوم انقلاب
#گام_دوم_انقلاب
🆔 @maherbasij_ir
🆔 @kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/12
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵جنگ شایعهها
⚪️این جو، نتیجه نقشه حساب شده ای برای جداسازی روحانیون از جامعه و زندگی مردم بود، و برای این منظور، از شایعات بهره میجستند.
هنوز هم به یاد دارم که این شایعه میان مردم رواج داشت که گروهی از روحانیون در اطراف مشهد، مجلس شبانه ای برپا کردهاند و در سماور، عرق ریختهاند و در قوری، شراب و مشغول مستی و عربده کشی بودهاند!
بسیاری از مردم میگفتند: ما این صحنه را به چشم خود دیدهایم! برخی هم میگفتند: ما از کسی شنیدهایم که با چشم خود دیده است!
ساختگی بودن این داستان پیدا است. خب، چرا شراب و عرق را به این صورت گذاشته بودند؟! چه دلیلی داشت در فضای باز و در انظار مردم، در چنین جلسه ای بنشینند؟! سر تا ته داستان، حکایت از دروغ بودن آن دارد. با این همه، من آن را از خیلیها شنیدم و همه میگفتند: دیدهایم! یا از کسی که دیده، شنیدهایم!
روحانیون مسئولیت دفاع از اسلام را در برابر هرگونه انحراف در جامعه دارند، و وظیفه خود میدانند که علیه سلطه هر ستمگر یا بیگانهای بر جامعه اسلامی مبارزه کنند. آنان بر مبنای این مسئولیت، در تاریخ معاصر ایران مواضع سرسختانه ای در برابر اشغالگران و طاغوتها و خودکامگان داشتهاند.
در عصر جدید، موضع میرزای قمی در قبال روسها، از این جمله است. او در زمان عباس میرزا پسر فتحعلی شاه که با روسها میجنگید، فتوای مشهور خود را در رسالهاش به نام رساله عباسیه صادر کرد، عباس میرزا نسبتاً فرد صادق و درستی بود و خائن به میهن نبود.
همچنین موضع مرجعیت دینی در «واقعه تنباکو» و یا موضع علمای دین در «جنبش مشروطه»، همچنین برای نمونه، موضع مرحوم مدرس را در نظر بگیرید. مدرس در نخستین دوره مجلس شورا نامزد نمایندگی از اصفهان شد و با کسب اکثریت قاطع آراء، به عنوان یکی از پنج فقیهی وارد مجلس شد که حق ممانعت از تصویب قوانین مخالف شریعت اسلام را دارا بودند.
در دوره دوم مجلس نیز مدرس از شهر تهران نامزد نمایندگی شد و بیشترین تعداد آراء انتخاب کنندگان را به دست آورد؛ و به همین ترتیب در انتخابات دورههای سوم و چهارم، ... که در دوره چهارم، حکومت و قدرت از قاجاریه به پهلوی منتقل شد. مدرس با این امر و همچنین بعداً با عملکرد رضا خان پهلوی نیز مخالفت کرد. در انتخابات دوره پنجم، مدرس خود را نامزد میکند؛ ولی نتیجه آراء که بیرون میآید، یک رأی هم برای مدرس دیده نمیشود! مدرس صدای خود را بلند میکند و میگوید: من خودم که به خودم رای دادم؛ پس همان یک رای خودم چه شد؟!
از این نمونهها درمی یابیم که روحانیون از نفوذ اجتماعی گسترده ای برخوردار بودند و موضعگیریهایشان بر مبنای اصولی بود که امت اسلامی بدانها اعتقاد داشت و مقدس میشمرد و در راه آنها از جان دریغ نمیورزید. این اصول، ستم و غارت و چپاول و تسلیم در برابر بیگانه را مردود میشمارد. از این روی، طاغوتیان برای منزوی کردن روحانیت در جامعه و جدا کردن آنها از همه عرصههای زندگی - ازجمله زندگی سیاسی - نقشه میکشیدند. آنها برای رسیدن به این هدف، به هر راهی، حتی کشتن و زندانی و تبعید کردن علما نیز متوسل شدند.
در سال ۱۳۱۴ فاجعه مسجد گوهرشاد رخ داد، که طی آن بسیاری از مردم را کشتند و شمار بسیاری از علما نیز دستگیر شدند، که افراد زیر از آن جمله بودند:
سید هاشم میردامادی (پدربزرگ مادری من)، سید علی اکبر خوئی (پدر آقای خوئی، که تقریبا بیست سالی از پدر من مسن تر بود و با پدرم دوستی داشت)، میرزا حبیب الله ملکی (که او هم از دوستان پدرم بود و خطبهی عقد ازدواج پدرم و خود من را ایشان خوانده بود و از شاگردان آخوند بود)، سید عبدالله شیرازی، شیخ صاحب الزمانی ارومیه ای، حاج محقق (پدر دکتر مهدی محقق)، شیخ اسماعیل تائب (صاحب رسائل عرفانیه). حاج آقا حسین قمی هم که برای نصیحت رضا شاه به تهران رفته بود، دستگیر شد و به خارج از ایران تبعید گردید.
ضمناً پدرم در حال رفتن به مسجد بوده که در راه به یکی از دوستانش برخورد میکند و او با آگاه ساختن ایشان از اتفاقاتی که در مسجد گوهرشاد رخ داده بود، ایشان را از رفتن منصرف میکند.
بله، نزدیک به بیست عالم روحانی را در حادثه گوهرشاد بازداشت کردند. من پس از انقلاب گفتم تصاویر آنها را از پرونده هایشان بیاورند ببینم. دیدم زیر تصاویر، عبارت «جرم سیاسی» نوشته بودند، یعنی دخالت در سیاست!
رژیم پهلوی بر محور جدایی میان دین و جامعه بنا شده بود. یادداشتهای «فردوست» این مطلب را به خوبی روشن میسازد.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
📢 لوح | نوبت تازه نفسهاست
🔻 رهبرانقلاب در دیدار اخیر: آمادگی در کلّ کشور بخصوص در بین جوانها هست؛ از این آمادگی حدّاکثر استفاده را مسئولین کشور باید بکنند.
👈 عرض من این است که جوانها باید شانهشان را زیر بار مسئولیّتهای دشوارِ کوچک و بزرگ بدهند؛ علاج مشکلات کشور این است.
👈 ما در #گام_دوم_انقلاب بایستی حرکت کشور را بر دوش جوانها قرار بدهیم. ۹۸/۱/۱
🆔 @kooyesimorgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | "هم حماقت هم خباثت"
🔻 رهبرانقلاب در دیدار اخیر:
👈 یکی از همان احمقهای درجه یک، در اواسط یا اوایل سال ۹۷ گفت که ما اگر از برجام خارج بشویم -یعنی اگر آمریکا خارج بشود- در خیابانهای ایران شورش اتّفاق میافتد، مردم نان هم دیگر نمیتوانند بخرند.
👈 یکی دیگر از همین حضرات احمقهای درجه یک، اظهار نظر کرد که در سال ۲۰۱۹ آقایان آمریکاییها کریسمس را در تهران خواهند گرفت.
⚠️ خب اینها حرفهایی است که زدند. من نمیدانم؛ یعنی واقعاً دو نظر وجود دارد که آیا اینها واقعاً تحلیلشان این قدر نسبت به مسائل منطقه و کشور دور از واقعیّت است که این حرفها را جدّی میزنند یعنی واقعاً گفتن این حرفها [از] حماقت است؟ یا نه؛ قصد جنگ روانی دارند و خباثت میکنند و این حرفها را پخش میکنند در فضای رسانهای عالم به منظور جنگ روانی؟
☝️ این برای من روشن نیست؛ ممکن است هر دو باشد، هم حماقت، هم خباثت.
✅ کانال رسمی مدیریت گفتمان انقلاب اسلامی مرکز ماهر
🆔 @kooyesimorgh
⚡لوح| #رونق_تولید راز شکوفایی
🔻 رهبرانقلاب در حرم مطهر رضوی:
🔹️ اگر تولید رونق گرفت، آن وقت در بخشهای مختلفی تحوّل ایجاد خواهد شد؛ هم تأثیر میگذارد در اشتغال، هم تأثیر میگذارد در کم کردن تورّم، هم حتّی تأثیر میگذارد در وضع توازن بودجه، هم تأثیر میگذارد در بالا رفتن ارزش پول ملّی.
🔹️ ببینید، اینها همه مشکلات مهمّ اقتصادی ما است. صاحبنظران و کسانی که مطّلع از مسائل اقتصادی هستند، تصدیق میکنند، تأیید میکنند. [آنها] معتقدند که ظرفیّتهای کشور برای شکوفایی اقتصاد، ظرفیّتهای بسیار آماده و مستعد و کاملی است. ۹۸/۱/۱
🆔 @kooyesimorgh
1.pdf
840.8K
✍ «به دنبال انبار کردن اسناد نبودم حس رقابت با کسی یا مجموعهای را ندارم، ادامه گفتگو با روحالله حسینیان» #مقالات_عصر_اندیشه @kooyesimorgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| حرف تقیزادهها به کرسی نخواهد نشست
🌺 رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی:
👈 کسانی که افکار، سبک زندگی، روشهای غربی و لغات غربی را به طور پیوسته در داخل تزریق و پمپاژ میکنند، در ادبیات و افکار و دانشگاهها و مدارس ما، اینها همین تقیزادههای جدید هستند.
⚠️ اینهایی که پشت سر سند ۲۰۳۰ میایستند
سند۲۰۳۰ یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی اینها همان تقیزادههای امروز هستند.
🌸 البته امروز به توفیق الهی جوانهای مومن و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقیزادهها حرف شان به کرسی بنشیند. ۱۳۹۸/۰۱/۰۱
❣@kooyesimorgh
1.pdf
924.4K
✍ «انقلاب اسلامی ایران و تحول ژئوپلتیکی قدرت و امنیت» (1) #مقالات_منتخب @kooyesimorgh
📕برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»/13
⚪️ روای خاطرات حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است
#زندگینامه_خودنوشت_آقا
🔵مدارس و مراحل تحصیل حوزوی
⚪️من و برادر بزرگترم پس از دوره دبستان، به تحصیل در حوزه علمیه پرداختیم؛ چون پدرم نگذاشت در مدارس رسمی تحصیل کنیم تا مبادا از لباس روحانیت بیرون بیاییم.
هر طلبه علوم دینی، در آغاز با خواندن ادبیات عرب ، یعنی صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع، شروع میکند. من وقتی در دبستان بودم، مقداری از کتاب جامعالمقدمات را تا پایان آنموذج خوانده بودم. کتاب امثله را با پدرم شروع کردم، اما ادامه نیافت؛ لذا با استاد دیگری ادامه دادم. صرف میر را نزد پدرم خواندم. بعد عوامل منظومه را هم نزدیک استاد خواندم. مشغول آنموذج بودم که درس دبستان را به پایان رساندم.
در مدرسه سلیمان خان (سلیمانیه) که زیر نظر شیخ حسین بجستانی بود، دروس مقدمات و سطوح را ادامه دادم. شیخ حسین بجستانی از علمای فاضل و دوست پدرم بود. ریاست مدرسه با شیخ احمد کفائی، فرزند آخوند خراسانی بود. آقای بجستانی شخصی به نام آقای علوی را به عنوان استاد من تعیین کرد و من صمدیّه را نزد وی خواندم. وی بعداً درس پزشکی خواند و پزشک شد. سپس آقای بجستانی استاد دیگری به نام آقای مسعودی برایم تعیین کرد. سیوطی و مغنی را نزد ایشان خواندم.
در سال ۱۳۳۲ از مدرسه سلیمانیه به مدرسه نواب منتقل شدم. در این دوره بود که شایستگیها و تواناییهای من شکوفا شد و در خود اشتهای سیریناپذیری برای فراگرفتن دروس و قدرتی فوقالعاده برای درک و فهم آن یافتم.
پس از مغنی، مطوّل را خواندم. در اینجا باید اهمیت دو کتاب مطوّل او مغنی را مورد تأکید قرار دهم، که اولی در زمینه علوم بلاغت کتاب سودمندی است اما خواندنش خیلی طول میکشد، دومی هم کتاب بیمانندی در علم نحو است.
فقه و اصول را با شرایع نزد پدرم شروع کردم و تا باب حج ادامه دادم. پدرم در آن هنگام به برادر بزرگترم شرح لمعه درس میداد و او هم با پدر در شرح لمعه به باب حج رسید و من که پیشتر در برخی دروس شاگرد برادرم بودم، اکنون با او هم درس شدم. سهچهارم شرح لمعه را نزد پدر، و یکچهارم آن را نزد سید احمد مدرس یزدی خواندم.
پیش از آن، معالمالاصول را نزد سید جلیل حسینی که دوست پدرم بود، خوانده بودم. سپس رسائل و مکاسب را نزد پدر و حاج شیخ هاشم قزوینی خواندم. حاج شیخ هاشم قزوینی بحق استاد توانایی بود و من کسی را بهتر از او در روش تدریس ندیدهام.
در هفده سالگی، رسائل و مکاسب و کفایه را تمام کردم. سال ۱۳۳۵ در درس خارج شرکت کردم. سال بعد برای زیارت به عراق رفتم و چند ماه در نجف اشرف ماندم. در آن مدت، در محضر درس علمای بزرگ آن دیار حضور یافتم تا دروس آن اساتید را با دروس حوزه مشهد مقایسه کنم. من در برخی درسهای آقای خوئی، آقای حکیم، آقای بجنوردی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن یزدی حضور یافتم.
در اواخر دورهای که کفایه میخواندم، با تشویق پدرم به حلقهی درس آقای میلانی پیوستم. آقای میلانی سال ۱۳۳۳ به مشهد آمد و تدریس فقه را از ابتدای کتاب اجاره شروع کرد و دو سال ادامه داد؛ ولی من در این درسها حضور نیافتم. زمانی در درس ایشان شرکت کردم که کتاب صلاة را شروع کرد. دو سال و نیم - یعنی تا میانههای سال ۱۳۳۷ با آقای میلانی ادامه دادم. در آن سال به قم رفتم و تا سال ۱۳۴۳ در این شهر ماندم. از سال ۱۳۴۳ به مشهد بازگشتم و تا پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد ماندم.
درس خارجی را هم با پدرم داشتم، ولی از آنجاییکه تدریس خارج، نیازمند تلاش گسترده برای آمادگی و مطالعهی منابع متعدد است و پدرم قادر به این تلاش گسترده نبود، لذا درس خارج با ایشان جدی نبود.
عادت کرده بودم درسها را به زبان عربی بنویسم. همچنین کوشیدم کارم از جهت ارائه و فصلبندی هم ابتکاری باشد.
🔁ادامه در بخش های بعد....
🆔@kooyesimorgh
⚠️ لوح | بَزک غرب
👈 آنچه تقیزادههای امروز انجام میدهند
🔻 رهبرانقلاب در حرم مطهر رضوی:
🔹️ در داخل متأسّفانه بعضیها غرب را بَزک میکنند، بدیهای غرب را توجیه میکنند، رتوش میکنند، نمیگذارند افکار عمومی متوجّه بشود که همین دولتهای ظاهرالصّلاح -مثل فرانسه، مثل انگلیس، مثل دیگران- در باطنشان چقدر شیطنت و شرارت وجود دارد؛ مطبوعاتچیها بینشان هست، رسانهایها بینشان هست؛ مثل تقیزاده.
🔸️ در دورهی طاغوت، آدمی مثل تقیزاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود.
🔺️ امروز هم تقیزادههای جدید از این حرفها میزنند. ۹۸/۱/۱
🆔 @kooyesimorgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | اروپا از پشت خنجر میزند
🔻 رهبرانقلاب در حرم مطهر رضوی: غربیها نشان دادند که نمیتوان از آنها انتظار کمک داشت؛ ... انتظار خنجرازپشتزدن میتوان داشت، [امّا] انتظار کمک و صداقت و همراهی نمیشود داشت.
🎬 بخشی از کارنامه اروپا؛
🔻در آسیا، در آفریقا، در آمریکای لاتین👇
🔸️ استعمار کشورها
🔻 در قبال ایران👇
🔹️ شروع ضربه به ایران از قاجار
🔸️ دخالت در قتل امیرکبیر
🔹️ روی کار آوردن رضاخان و ساقط کردن دولت مصدّق
🔸️ کمک به صدّام در جنگ تحمیلی
🔹️ تحریم ایران
🔸️ خیانت به ایران در برجام
☝️ در این صورت: از اینها هیچ توقّعی نمیشود داشت. ۹۸/۱/۱
🆔 @kooyesimorgh
🔰 اطلاعنگاشت| رهبر انقلاب در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی با اشاره به منشأمشکلات اقتصادی کشور، آنها را فرصتی برای اصلاح و پیشرفت دانستند.
🆔 @kooyesimorgh