eitaa logo
#کوثر(18)
280 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
72 فایل
کوثری های باحال ارتباط با مدیر. https://eitaa.com/Pelak_1412 اگه میخوای به صورت ناشناس چیزی بگی بزن رو لینک👇 https://harfeto.timefriend.net/16513017513697
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیسکویت های‌بای زهرا پز مواد لازم: شکلات چیپسی یک کاسه کوچک آرد 430 گرم پودر قند 150 گرم کره 300 گرم تخم مرغ 1عدد وانیل نصف قاشق چایخوری نشاسته ذرت دو قاشق غذاخوری پودر کاکائو دو قاشق غذاخوری کره را بگذارید در هوای محیط نرم بشود سپس با پودر قند با همزن مخلوط کنید تخم مرغ و وانیل را اضافه و مخلوط کنید ارد را الک کرده و به مواد اضافه کنید مواد را با انگشتان ورز دهید نباید با کف دست ورز دهید مواد را نصف کنید به یکی دو قاشق غذاخوری پودر کاکائو و یکی دو قاشق غذاخوری نشاسته ذرت اضافه کنید هر کدام را داخل نایلون فریزر بگذارید و یکساعت در یخچال استراحت دهید سپس مطابق فیلم بالا های بای را شکل دهید و در فر از قبل گرم شده با دمای170 درجه به مدت 20 دقیقه بپزید(بسته به نوع و حرارت فر) 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
پارت صبح 🌸🌸رمان ضحی 🌸🌸
♡﷽♡ ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #7  اما درباره اون جمله ت که گفتی، کاملا درسته واقعیت اینه که محبت و احساسات قلبی و ادراک ها قابل انتقال نیست من الان نمیتونم این حرارتی که از این توصیف عاشقانه ی تو از خدا توی قلبم ایجاد شد رو کف دستت بریزم و تو حسش کنی! برای معرفی یک تفکر و یک مکتب منطق لازمه. که البته مکتب خدا تماما سرشار از منطقه چون حقه و حقیقت منطق داره همونقدر که محبت داره... اما واقعیت اینه که پذیرش یک مکتب با منطق و دلیل و برهان آغاز میشه اما با محبت ادامه پیدا میکنه... علم و منطق برای راستی آزمایی صحت یک تفکر و عقیده لازمه اما برای استمرارش کافی نیست. میشه باهاش شروع کرد اما نمیشه ادامه داد استمرار و حرکت نیاز به نیروی محرکه داره محبت همون نیروی محرکه ی طی مسیره! بعد از درک دلیل، باید محبت خدا وارد قلبی بشه تا بتونه ایمان بیاره. به قول تو باید حسّش کنی یا حتی ببینیش! مثل حس شیرینی این شکلات. من هرچقدرم که برات از تجربه خوردن شیرینی بگم و وصفش کنم دهنت شیرین نمیشه. باید یکی بزاری دهنت بفهمی چی میگم. خیلی چیزها رو باید تجربه کرد... یقین با مشاهده عملی حاصل میشه نه تئوری برای اولین بار لبخند ژانت رو دیدم هرچند خیلی محو. و چه لحظه ی شیرینی بود... سرش رو در تایید حرفم تکون داد وسکوت کرد... کتایون نگاهی به ساعت مچی ش کرد و گفت: ساعت 9 و نیمه ژانت نمیخوای بخوابی فردا قرار نیست جایی بری؟! ژانت از جا پرید: _چرا چرا... شب بخیر... و بدون هیچ حرف دیگه ای رفت توی اتاقش و در رو بست به نظر می اومد کتایون یکم از شنیدن مکالمه ما کلافه ست برای همین خواستم بحث رو عوض کنم: کجا میخواست بره مگه؟ _یکشنبه صبحا همیشه میره کلیسای مرکزی میدونی که خیلی دوره برای اینکه از اول مراسم باشه باید راس ساعت شیش توی ایستگاه اتوبوس باشه... همیشه شبا زود میخوابه ولی شنبه شبا یکم زودتر! زندگی مومنانه ژانت اونهم اینجا واقعا جذاب و قابل ستایش بود... صدای کتایون از فکر بیرونم آورد: _میبینی این خارجیا چه خوبن انگار نه انگار مهمون داره اصلا نگفت کجا میخوابی رفت گرفت خوابید! خندیدم: _اشکال نداره بیا برو تو اتاق من بخواب من اینجا میخوابم. روی کاناپه دراز کشید: _نه من همینجا راحتم فقط اگه میتونی یه پتو بهم بده... اصرار نکردم چون ممکن بود راحت نباشه... رفتم اتاقم و براش پتو آوردم. بعد هم شب بخیر گفتم و برگشتم اتاقم... *** ساعت تقریبا ده صبح بود که از اتاق اومدم بیرون. ژانت هنوز برنگشته بود و کتایون هم خواب بود... بی سر و صدا چای دم گذاشتم و برگشتم اتاق... کار گزارش کار سه شنبه رو تموم کرده بودم برای همین قلم و دوات برداشتم که یکم خط بنویسم... کمی بعد صدای باز شدن در و رفت و آمد بعدش گفت که ژانت برگشته... اما من کماکان به کارم ادامه دادم تا اینکه تقه ای به در خورد و کتایون از همون پشت در گفت: این کتری قوریت خودشو کشت خانجون بیا به دادش برس... از هول چای فوری بلند شدم و در رو باز کردم... سلام کوتاهی کردم و بدون اینکه در اتاق رو ببندم دمپایی رو فرشی پام کردم و دویدم توی آشپزخونه... فوری زیر اجاق رو خاموش کردم و آروم چک اش کردم... خدا رو شکر آب کتری خشک نشده بود... تازه ژانت رو دیدم که با نگاه عاقل اندرسفیهش جلوی در سرویس بهم زل زده بود باخنده گفتم: سلام... این کتایون الکی هولم کرد ترسیدم آبش خشک شده باشه ته کتری ترک بخوره! کتایون از راهروی کوچیک پشت آشپزخونه بیرون اومد: بدکاری کردم بهت خبر دادم! بعد با ذوق گفت: ببخشید من سرک نکشیدم درو باز گذاشتی چشمم افتاد. چه خط خوبی داری خطاطی میکنی؟ _آره البته همچینم خوب نیس _چرا خوب بود فقط نصفه نیمه بود نتونستم بفهمم چی نوشته _جهان و هرچه دراوست همه صورتند و تو جانی ژانت فوری گفت:چی؟ کتایون براش ترجمه کرد.. پرسید به چه کسی گفته میشه و کتایون بدون اینکه از من سوال کنه گفت احتمالا خدا! بعد گفت: من تمام هنر های سنتی ایرانی رو دوست دارم مینا منبت تهذیب خط... همونطور که داشتم برای صبحانه عسل توی کاسه های کوچک میریختم گفتم: _ماشاالله واردیا! حالا کار من خیلی هم هنرمندانه نیست بیشتر دل مشغولیه ولی چند تا خط تو این دو سال و اندی نوشتم اگر میخوای بیارم ببین.. فوری گفت:آره بدم نمیاد... کاسه رو روی میز گذاشتم: پس تا این چای جوشیده یکم خنک شه بیاید تو اتاق نشونتون بدم فقط کفش یادتون نره! خودم جلو افتادم و وارد اتاق شدم... از توی کمد دیواری پوشه برگه ها رو پیدا کردم و بیرون کشیدم... وقتی برگشتم فقط کتایون توی اتاق بود و ژانت با فاصله دم در اتاق خودش ایستاده بود... انگار غریبگی میکرد. برگه ها رو گذاشتم روی میز.. به کتایون اشاره کردم که ببینه و خودم توی چارچوب در ایستادم:چرا نمیای تو ژانت دوست نداری ببینی؟ آب دهنش رو فرو داد و فوری گفت:بدم نمیاد...
پارت شب 🌸🌸رمان ضحی 🌸🌸
دستش رو گرفتم و کشیدم:خب پس بیا دیگه نازکش میخوای؟ پرسید: کفشهامو باید دربیارم؟ _بله البته لطفا... کفش هاش رو دم در درآورد و پا توی اتاق گذاشت... رفت سمت کتایون و با هم شروع کردن به نگاه کردن برگه ها... هر برگه ای که میدید میپرسید که روش چی نوشته کتایون هم اول فارسیش رو میخوند و بعد ترجمه میکرد... ژانت هم زیر لب و خیلی آروم این جمله رو تکرار میکرد: خیلی جالبه... برگه ها که تموم شد نگاه کتایون دور اتاق چرخید و روی قالیچه ی کوچیک زیر پاش ثابت موند.. یک قدم برداشت و وسطش ایستاد... بعد دو زانو نشست و روش دست کشید.. ژانت هم با دیدنش هوس کرد همینکارو بکنه اما اون به محض لمس صداش در اومد:خدای من چقدر نرمه این با چی بافته شده؟ _این فرش خیلی قدیمیه خاله ی مادرم برای جهیزیه ش بافته ابریشمه... کامل تا میشه مثل پارچه واسه همینم راحت با خودم آوردمش... ژانت روی فرش دراز کشید و چشمهاش رو دوخت به نوری که از پنجره به داخل میتابید: تابحال انقدر راحت روی زمین دراز نکشیده بودم... چون آدم مطمئنه تمیزه خیالش راحته... کار خوبی میکنی با کفش و دمپایی توی اتاق نمیای حیف این فرشه که کثیف بشه کتایون از جاش بلند شد و روی تخت نشست: ولی خیلی زحمت داره هی بپوش هی درآر.... گفتم: _چه زحمتی داره من اینجا روی این فرش نماز میخونم باید تمیز باشه... ژانت از روی فرش بلند شد و کتایون باز نگاهش دور چرخید: در مجموع اتاقت حس خوبی داره آدم توش راحته... راحت گفتم: قابل نداره... لبخندی زد: میدونی که من تعارفی نیستم پس سر چیزای مهم باهام تعارف نکن... راحتتر گفتم: تعارف نکردم از این به بعد هر شبی اومدی اینجا موندی تو اتاق من بخواب. البته تا وقتی که هستم چون احتمالا به زودی رفع زحمت میکنم کتایون_خب دیگه ممنون بابت بازدید اتاقت! بریم صبحونه بخوریم من گرسنمه! ... بعد از صبحانه مقابل هم با همون چینش دیروز روی مبلها نشستیم و بعد پرسیدم: خب کجا بودیم؟ ما هیچ ما نگاه! ظاهرا خودم باید زحمتش رو میکشیدم گفتم: تا اینجا گفتیم که اصلا انسان چرا خلق شد و هدف و اساس این خلقت چی بود! الان میخوایم درباره تاریخ ادیان و شناخت خدا صحبت کنیم چون دیدیم که علم ماده نمیتونه معرفت کاملی از خدا بهمون بده برای درک بهتر خدا لازمه مجدد فاز مطالعاتیمون رو عوض کنیم... کتایون کمی جلو کشید: _من هنوز سر همون حرفم هستم اگرم خدایی باشه خدای ادیان نیست چون خدای ادیان همیشه در طول تاریخ در حال جبهه گیری و مرزبندی بوده و باعث اشتقاق بشر و دشمنی و تکفیر و خونریزی شده مثلا همین دین باعث میشه که ژانت مسیحی باشه و تو مسلمان و بینتون درگیری پیش بیاد وگرنه چرا شما باید با هم مشکلی داشته باشید. و خیلی از آموزه های غیرانسانی و خشن ادیان مثل جنگ و غارت و... که با منطق جور در نمیاد یک خالق به قول تو مهربان از بنده هاش اینو بخواد! و اگر هم همچین خدایی وجود داشته باشه قطعا ظالمه و اگرم قدرتی داشته باشه و جهنمی، من یکی که حاضرم الی الابد بسوزم ولی زور نشنوم ابروهام بلند شد و لبهام خندید: _این روحیه ظلم ستیزی که داری واقعا شایسته ی تقدیره به زودی علیه ت استفاده میکنم. خب بریم سراغ بحثمون _بررسی کن ولی همین اول یه چیزی بهت بگم که نگی نگفتی تو هیچ جوره نمیتونی منو قانع کنی یعنی ته این بحث برای تو هیچی نیست. جز یه چالش اساسی درباره طرز فکرت چون به حد کافی دلیل برای ردش دارم... با این تفاسیر هنوز میخوای ادامه بدی؟ خونسرد گفتم: برای بار نمیدونم چندم میگم، من از سر لج و لج بازی یا به امید هدایت تو این بحث رو شروع نکردم که با این توضیحاتت نظرم عوض بشه من دنبال رفع اتهام و احقاق حقم اینکه حقیقت، هر چیزی که هست، آشکار بشه و در این مسیر اگر هم چالشی برای من وجود داشته باشه با آغوش باز ازش استقبال میکنم... به نظرم تو هم باید همین روحیه رو داشته باشی ما این راه رو تا تهش میریم آخرش اگر آدمای عاقلی باشیم یکی باید دستاشو ببره بالا چون حقیقت فقط یکیه ضمنا گفتی خیالم راحت باشه که تحت هیچ شرایطی قانع نمیشی! حتی اگر دلیل منطقی وجود داشته باشه یعنی انقد دیکتاتوری؟! پوزخندی زد: _نه ولی مطمئنم هیچ منطق و حقیقتی وجود نداره امیدوارم همینقدر که میگی شجاع باشی و تهش بتونی به شکست خودت اعتراف کنی _امیدوارم هردومون آدمای شجاعی باشیم! ژانت بی حوصله کل کلمون رو قطع کرد: تمومش کنید دیگه بحث رو شروع کنید! با ترس خنده داری گفتم: _چشم... من یه سوال دارم؛ خدا از کجا و چجوری وارد زندگی انسان ها شد؟ با فرض تو که میگی ادیان متصل به خدا نیستن یعنی یا خدایی در جهان وجود نداره، که دیروز اونهمه راجع بهش صحبت کردیم، یا اونقد خدای بی خیال و منفعلیه که اینهمه سال هیچ تلاشی برای معرفی خودش و ارتباط با مخلوقاتش نکرده هدفی هم که از خلقت نداشته اصلا معلوم نیس آدما رو خلق کرده برای چی نه کاری باهاشون داشته نه حرفی باهاشون داشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوهان کنجدی این شیرینی در اعیاد و جشن خا استفاده میشه خیلییی خوشمزس میتونید تا یک هفته نگهداری کنید ازش، با چای عالی میشه 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اومدم‌با یه آموزش جذاب و خفن ساخت فلامینگو دکوری دلبر با کمترین و ساده ترین وسیله ها درب شیشه سس برای پایه ،تور صورتی میوه کاج،کاغذ ، چسب چوب ، سیمان و چسب حرارتی مراحل کار توی ویدیو کاملا مشخصه👌😍 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ۹ دی 📽 «پادزهر فتنه‌ها» 🔻در برابر طغیان فتنه‌ها، مردم ایران همواره به‌مثابه سدی مستحکم ایستادگی کرده‌اند؛ از اختلاف‌افکنی‌های بنی‌صدر گرفته تا غائله 18 تیر 78 و فتنه 88، این مردم بودند که با راهنمایی امامین انقلاب، در برابر فتنه‌گران ایستادند.
چرا سوسیس و کالباس همیشه صورتی و تازه به نظر میرسند در حالی که گوشت بعد از مدتی تیره رنگ میشه ؟🌭 ▫️پاسخ سدیم نیتریت است. یک افزودنی مجاز که بطور گسترده در صنعت گوشت استفاده می شه. علامت اختصاری این نمک صنعتی در اروپا E250 است ▫️سدیم نیتریت در مجاورت گوشت نیتروزامین ایجاد می کنه که باعث تخریب دی.ان.آ میشه و این یعنی آغاز پروسه ای که می تونه به جهش سلولی و در نتیجه سرطانی شدن سلول منجر بشه + از سرطان هایی که رابطه شون با سدیم نیتریت قطعی است سرطان روده است که سومین سرطان کشنده در فرانسه است ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄┄ 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیک مقوی 😋 . مواد لازم : شیر سرد ۲۵۰ میلی لیتر موز یخ زده ۱ عدد کره بادام زمینی ۱ ق.چ خرما ۳ عدد پودر کاکائو ۱ ق.چ بیسکوئیت شکلاتی ۱ عدد ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄┄ 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
هرگز به گياهان خانگي آب سرد ندهيد🔻 هرگز به گياهان خانگي آب سرد ندهيد، چون براي ريشه هاي آن ها مضر است. بهتر است از آب ولرم استفاده کنيد. 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
تنها پشه های ماده، انسان را نیش زده و خونش را می مکد. پشه ماده این کار را برای فرایند تخم گذاری و تولید مثل انجام می دهد. پشه های نر از شهد گلها تغذیه می کنند! ❥ 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
🎀سیاست های زنانه🎀👠 لازم نیست همیشه همه کارها را خودتان انجام دهید گاهی به مرد زندگیتان کنید حتی اگر فکر میکنید" " بازگو نکنید❌ 👇👇👇 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شاعری که پیش رهبری «فتنه»را افشا کرد! ▪️فتنه شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد ▪️فتنه شاید با امام از کودکی همسایه بوده ▪️یا که در طیاره پاریس-تهران بوده باشد! +تحسین رهبرمعظم انقلاب مهدی جهاندار 🆘 @Roshangari_ir 🔻 Instagram.com/roshangari
🔴 💠 حتی کسانی که از می‌ترسند می‌دانند که آمپول، نقش مثبت و سریع‌تری در بهبود دارد و با آنکه تزریق آن با مقداری درد همراه است امّا هدف و نیّت آمپول زننده بهبودی شخص است. 💠 در زندگی مشترک، اخلاق و زشت همسر، یک بیماری است که یکی از راه‌های مهم برای از بین بردن سریع آن نهی از منکر صحیح، درست و تذکر دلسوزانه‌ی همسر است. لذا طبق روایات بهترین کسی است که عیب‌هایش را به او هدیه دهد. 💠 درست است که انتقاد و تذکّر، درد دارد امّا تحمّل و پذیرفتن آن برای انتقادشونده بسیار انسان‌ساز و است و برعکس اگر از آمپول انتقاد فرار کنیم عامل رشد بیماری ، خودخواهی و منیّت در روح ماست. 💠 همسرانی که از انتقاد استقبال می‌کنند بشدّت می‌شوند. و البته در انتقاد به همسر باید از روش استفاده کرد و نیّت خیرخواهانه و نه تلافی‌جویانه و مچ‌گیری داشت. 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
پارت صبح 🌸🌸رمان ضحی 🌸🌸
اما اصلا قبول با در نظر گرفتن یکی از این دو فرض شما، حالا که پس یا خدایی نیست و یا حرفی برای گفتن با بشر نداره پس خدا از کجا تو زندگی بشر پیداش شد؟ چی شد بشر برای خودش خدا متصور شد و این مفهوم رو تعریف کرد؟ پرستش خدا متناسب بقایای تاریخی و سنگ نوشته ها از ابتدای شکل گیری حیات انسانی روی کره ی زمین وجود داشته حالا سوال اینه که چی شد انسان با اون ذهن خالی  از داده یبارکی به این نتیجه رسید که باید یه چیزی رو بپرسته؟ با فرض عدم صحت پیامبری و اتصال به وحی که تو مطرح میکنی... چرا و  چطور یهو به این نتیجه رسید که باید برای خودش خالق متصور بشه و یه چیزی مافوق خودش رو قبول کنه؟ _خب واضحه... بخاطر اینکه خودش رو در برابر طبیعت و پدیده ها ضعیف و ناتوان میدید و احساس میکرد به کمک احتیاج داره... دربرابر زلزله سیل آتشفشان و همه پدیده های طبیعی که اون زمان میدید و هیچ روش و ابزاری برای مهارش نداشت. برای همینم اغلب بزرگ ترین چیزی که میدیدن رو میپرستیدن مثل خورشید _درباره ریشه های این الهه ها و خداهای گوناگون بعدا صحبت میکنیم... این چیزی که تو میگی شاید درمورد پذیرش(نه ایجاد) آئین های شرک آمیز مثل خورشید پرستی صدق کنه اما با این تفسیر تو ایده ی خدای نادیدنی و یکتا از کجا اومده؟ _از ذهن آدمهای باهوش و فرصت طلبی که خودشون رو پیامبر معرفی میکردن... _خب اولین بار از کجا اومده یعنی حاصل خلاقیت پیامبرا بوده منظورت اینه دیگه؟ _ببین معادله ی ساده ایه... من ادعای ارتباط با چیزی رو میکنم که هیچ کس نمیبینه و توی عالم آدم خاصی میشم _اولا فراموش نکن که با یک ذهن خالی طرفی! اما نکته مهمتر،چیزی وجود داره که این ادعای تو رو زیر سوال میبره...اونم اینکه اگر انسان از ترس به خدا پناه میبره یقینا میل داره اولا حتما خدای خودش رو ببینه تا قدرتش رو باور کنه... و ثانیا هر چی بیشتر باشن بهتره! چون نقطه اتکای بیشتری داره حالا یکی جواب نداد یکی دیگه... تاریخ الهه پرستی هم همینو تایید میکنه... اما پیامبرها اومدن دست گذاشتن رو همین دو تا اصل و برعکسش رو آوردن خدای نادیدنی و یکتا! در حالی که هر عقلی میفهمه در میان امت بت پرست نادیده پرستی و یکتاپرستی بازار نداره... کما اینکه تاریخ هم دقیقا همین رو اثبات میکنه... تاریخ به ما میگه اکثر پیامبران توسط امتشون پس زده شدن و ادعاشون مورد قبول واقع نشد! خب حالا مثلا یکی شون دچار خطای محاسباتی شد فکر کرد این ایده میگیره زد و نشد بقیه چرا در طول تاریخ از رو دست یه الگوی ناموفق کپی زدن؟ اینهمه پیغمبر! اصلا مگه کاهن معابد بت ها شدن بد بود اینهمه مزایا داشت... چرا باید خودشون رو به مصیبت مینداختن با اینهمه سختی می ارزه اصلا؟ مگه نیومده از این قضیه سوء استفاده کنه سود ببره اینکه همش داره ضرر میده چرا تغییر رویه نمیده؟ تا کی میخواد اشتباهش رو ادامه بده؟ مثال میزنم براتون: مثلا نوح(ع) به عنوان قدیمی ترین پیامبر مشهور بعد از آدم(ع)، خب نوح چکار میکنه به سراغ قومش میره برای دعوت به پرستش خدای یکتا و نادیدنی! خب هر عقلی میفهمه مردم با ماه و خورشید و بت های دیدنی بیشتر از خدای نادیدنی ارتباط برقرار میکنن و درصد شکست بسیار بالاست کما اینکه میبینیم تو کل 900 و خورده ای سال پیغمبری نوح 8 یا هشتاد نفر فقط بهش ایمان آوردن این عدد اصلا شوخیه! اون آدم اگر میخواست به شهرت و ثروت برسه از طریق کهانت بت ها هم میتونست بسیار هم بیشتر و راحت تر! اصلا یه فرض محال دیگه رو هم قبول میکنیم قبول خواسته شانسش رو امتحان کنه شاید این ایده گرفت. خوبه؟! خب مگه برای قلق گیری و فهمیدن اینکه یه ایده چقدر میتونه موفق باشه چقدر زمان لازمه؟ یه سال دو سال ده سال صد سال! طرف 900 سال پیغمبری کرد متوجه نشد از این نمد براش کلاه در نمی آد؟ تازه با فرض تو که هم باید باهوش باشه و هم فرصت طلب نباید بی دلیل زمان رو از دست بده... تو یه جا بخوای بری مثلا مسیحیت رو تبلیغ کنی بعد ده سال 8 نفر رو جذب کنی از نظر همه اون پروژه ناموفقه خسته میشی حداقل جات رو عوض میکنی! 950 سال یه جا یه حرف! تازه مثلا تو مبلغ باشی به حقانیت دینت اعتقاد داری اون که خودش میدونست دینش من درآوردیه این اصرار دیگه چی میگه؟ مگه عوض کردن یه حرف چقدر سخته به همه ی این پیامبرا کلی پیشنهادای خوبم میشد تازه... بدتر از اون خطراتشه... میگن نوح که میرفت تبلیغ طوری میزدنش که بیهوش میشد چند روز میرفت تو کما دوباره به هوش که می اومد به کارش ادامه میداد! این پیگیری و ممارست از کجا میاد چرا متوجه نمیشه که قرار نیست این ایده ی خدای نادیدنی براش آب و نون بشه... قبل اعلام پیغمبری یه اعتبار اجتماعی داشته همونم از دست داده توی قوم بهش میگفتن دیوونه مسخره ش میکردن بچه های کوچیک حتی...
~🕊 🔸به شوخ طبعی شهره بود …!! یک روز دیدم پوتین هاشو به گردن آویزان کرد و داد می زد : « کی می خواد واکس بزنه !» 🔹همه تعجب کردن ! آخه ممد آقا و این حرفا، به گروه خونش نمی خوره!کی متحول شده که ما خبر نداریم .😜 🔸خیلی از رزمنده ها پنهانی این کارو می کردن اما ممد دیگه علنیش کرده بود. بالاخره طاقت نیاوردم و از پشت سرش حرکت کردم ببینم چی می شه . 🔹یکی از رزمنده ها که اولین بار اعزامش بود و شاید ایثار رزمنده ها رو شنیده بود اومد جلو گفت : « من» 🔸ممد هم بلافاصله پوتینشو از گردنش بیرون آورد و گفت : « پس بی زحمت اینو هم واکسش بزن!»😂 🔹بی چاره رزمنده خشکش زده بود نمی دونست چی بگه!😁 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🌸 💃بانوی قرررری💃 "وقتی ظرف می‌شویی، دعا کن!!!" 🔹 کن به خاطر اینکه ظرف‌هایی داری که بشویی، یعنی غذایی در کار بوده، یعنی کسی را سیر کردی، یعنی با محبت، با عشق، از یکی دو نفر مراقبت کردی، برایشان آشپزی کردی، میز چیده‌ای... 🔸 تصور کن چند میلیون نفر در این لحظه، ظرفی برای شستن ندارند! یا کسی را ندارند که برایش میز بچینند...! 💃قررری باش💃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐 ⭐️ 💍⭐️ 💞💍⭐️
💢🍃🌹🍃💢 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌸 🌸 ✅موضوع : 🌹بسیج، دهه بصیرت 🌸 🌸ومکتب شهید سلیمانی🌹 ✅زمان: ۱۱ دیماه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 طبق روال ادوار گذشته برگزار میگردد. 💢✨🍃🌹🍃✨💢
#کوثر(18)
💢🍃🌹🍃💢 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌸#رزمایش #ثامن5🌸 ✅موضوع : 🌹بسیج، دهه بصیرت 🌸 🌸ومکتب
دوستان و همراهان عزیز کوثر❣ سلااااااااااااااااام🤚🤚 فردا پنجشنبه. یه برنامه متفاوت در کانال داریم🤗 صبح پنجشنبه 11 دی چندتا صوت و مطلب میگذاریم🤔🤔🤔🤔 و شما دوستان سوالاتتون رو از ما میپرسید🤔🤔 بعدازظهر جواب سوالهای شما کاربران عزیز توسط کارشناسان ما در کانال داده خواهد شد🌹🌹 لطفا دوستان خود را به کانال کوثر دعوت کنید😎 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐 🌹کوثر🌹 https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
🔥کوزه فریاد زن ! تو ژاپن وقتی مردم با کسی دعواشون میشه یا از چیزی عصبانی میشن، به جای دعوا و درگیری توی یه کوزه داد میزنن تا آروم شن! حالا اگه تو ایران بود، تا همون کوزه رو تو حلق طرف فرو نکنن که آروم نمیشن😂 برای دوستانتون بفرستین🌹 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
🔺 🎲 با توجه به تصــــویر بالا و در مدت زمان 10 ثانیه، آیا میتوانید بجای علامت سوال پاسخ صحیح را قرار دهید 🤔⁉️ 📣لطفا نشر دهید🏵🌹 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
🍃🌸🍃 💢 💢 🔆 🔸 به را حتما با دانه ی به بخورید 🔆 امام صادق (علیه السلام): بر شما باد خوردن میوه ی به شیرین همراه با دانه اش، زیرا انسان ضعیف را قوی می‌کند و معده را خوش و پاکیزه می کند ⬅️از خاصیت بِه دانه ✨روشن کنندگی پوست ✨رفع خشکی پوست و دهان ✨ضد گلو درد و بهبود سرفه و ضد سرطان ✨مقوی قلب و شجاع شدن و. 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐
🌠🍁 🍁 ✅ 💢تو ایران واکسن می‌سازیم تزریق می‌کنیم 💯یه عده تو عربستان و پاریس و اسرائیل دردشون میاد.... ❌واکسن نیست که یه پا موشکِ نقطه‌زن دور برده برا خودش ... 👌😅 🔸🌺🔹 🌹کوثر🌹 https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانمهای هنرمند حتما ازین ظرفای جینگول درست میکنند درست کن و بدرخش 🌹کوثر🌹 https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به سفارش کاربران مدل بستن روسری با طلق رو گذاشتم 💐کوثر💐 💐 @kosar_18 💐