eitaa logo
حوزه علمیه کوثر
362 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
351 فایل
☎️تلفن : ۳۶۲۵۰۶۶۰_۰۲۱ معاونت آموزش : @m_zafar معاونت فرهنگی : @zahra0451 معاونت پژوهش : @kosar_nori
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا (ع) خاک کربلا را برای اینکه خونش در آن بریزد خریده بود؟ جواب را در لینک زیر ببینید 👇👇👇👇👇👇👇 https://blog69.kowsarblog.ir/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9-%D8%AE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF#comments @kosar_varamin
🕊 یا خیر حبیب و محبوب صل علی محمد و آل محمد و علی المرتضی والأنبیاء و المرسلین و عجل فرجهم و لعن اعدائهم و اهلک عدوهم 🕊 أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمان الرحیم عسی ربنا ان یبد لنا خیرا منهآ انآ الی ربنا راغبون {۳۲} القلم امید است پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد چون ما [ از هر چیزی دل بریدیم و] به پروردگارمان راغب و علاقمندیم. 🌷 یا فاطمة الزهراء (صلوات الله وسلامه علیک) أغیثینی 🌷 🏴 یا ابا عبدالله انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی امیرالمومنین و الی فاطمة و الی الحسن ،« زیارت عاشوراء » ای ابا عبدالله من به درگاه خدا تقرب می جویم و به درگاه رسولش و به نزد حضرت امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حضرت حسن (صلوات الله وسلامه علیهم اجمعین) ... 🏴 باب ۳ : و جملة مما ینبغی القیام به من الحقوق الواجبة و المندوبة ۱۹/۳۸_ ... و حق الصغیر رحمته تعلیمه و العفو عنه و الرفق به و المعونة له .« ک : جهاد با نفس ، ص : ۵۶ » قسمت سی و هشتم [ از رساله‌ حقوق امام سجاد (صلوات الله وسلامه علیه)] و حق کوچکتر بر تو آن است که با مهربانی به او آموزش دهی ، و از او درگذری ، و عیب های او را بپوشانی ، و با مدارا کنی ، ویاریش دهی . ... 🤲 و القول بالحق و إن عز ، و استقلال الخیر و إن کثر من قولی و فعلی ، و استکثار الشر و إن قل من قولی و فعلی ؛« دعای مکارم الأخلاق » و حق گویی گرچه سنگین آید و کم شمردن گفتار و رفتار بد خود گر چه کم باشد ، قرار بده ... وفق الله الجمیع لما یحب و یرضی 🤲 و ءأخر دعوائهم أن الحمد لله رب العالمین دوم: علم و پژوهش_اخلاق و معنویت_ سبک زندگی💐
🖤 علیه السلام فرمودند: 🍃 همه خاک ها حرام است مانند مردار و خون و گوشت خوک مگر تربت امام حسین علیه السلام زیرا در ان درمان برای همه درد ها است.اما زیاد از آن نخورند و در آن امان از هر ترسی است. 📚 کافی، ج6، ص378 ‌ ‌ ‌
💥 ماه محرم وقتِ محاسبه است... «وقتی ماه محرم شروع می‌شود، ما باید احساس کنیم که الآن، سال ۶۱ هجری است و سیدالشهدا(ع) با کاروان خودشان در راه کربلا و در نزدیکی کربلا هستند... یک منزل با کربلا فاصله دارند... . ما باید محاسبه کنیم و ببینیم که کجا هستیم؟ جزو کدام دسته هستیم؟ آیا از قبل، مُهیّا و آماده بودیم و با اولین اقدام سیدالشهدا(ع) حرکت کردیم؟ یا جزو آنهایی که اهل تأخیر و تَسْویف هستیم و تعلقاتمان ما را از ولیّ خدا جدا می‌کند و یک گوشه‌ای را انتخاب می‌کنیم؟ حلول محرم، وقت این محاسبه‌هاست».
🔺کلاس آنلاین آموزش رایگان زبان انگلیسی برای تربیت زبان انگلیسی شیعیان امام زمان 🍀در راستای ظهور امام زمان موعود را به همه جهان می شناسانیم🍀 ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش 🔺دوره ای شش ماهه ای رایگان 🔺بعد از شش ماه می توانید با خارجی از طریق تصویری در مورد ولی عصر صحبت کنید 🔺بعد از شش ماه می توانید پیج انگلیسی بزنید ( پیام رسان ایتا را نصب و این پیام نوشته را کپی و تو ایتا بفرستید و توی ایتا روی این لینک بزنید وارد کانال میشید) 🇮🇷پخش کنید🇮🇷 @faalane_gomnam_eng
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای اولین بار صحنه واقعی روز عاشورا منطبق بر مقاتل به صورت کامل و اجرای هنرمندان عراقی در کربلا به تصویر کشیده شد... 🏴 @kosar_varamin
🔸بیایید به‌سفارش امام‌باقر(ع) «عزاداری در صحرا» را احیا کنیم 🔸ثواب با عظمت عزاداری در صحرا برای کسانی که روز عاشورا نمیتوانند کربلا بروند 🔻 امام‌باقر(ع) می‌فرماید: کسی که امام‌حسین(ع) را در روز عاشورا زیارت کند و گریان و نالان به عزاداری بپردازد، ثواب کسی را دارد که هزار هزار(یک‌میلیون) حج و عمره و هزار هزار غزوه در کنار رسول خدا(ص) و ائمۀ هدی(ع) انجام داده باشد. (کامل‌الزیارات/۱۷۴) 🔻 فردی که مخاطب حضرت بود، وقتی ثواب باعظمت زیارت کربلا در روز عاشورا را شنید، پرسید: اگر کسی راهش دور بود و نتوانست در محرم و روز عاشورا به کربلا برود، چه‌کار کند؟ 🔻 حضرت فرمود: اگر نتوانستید به کربلا بروید، روز عاشورا به صحرا بروید، به امام‌حسین(ع) سلام بدهید، قاتلین امام‌حسین(ع) را لعنت کنید، دو رکعت نماز بخوانید، سپس برای حسین(ع) گریه و عزاداری کنید. یا اینکه به پشت بام خانه‌‌ بروید و عزاداری کنید. 🔻 قدیم‌ها عزاداری‌کردن در صحرا مرسوم بوده و این کار آثار روحی و معنوی فوق‌العاده خاصی دارد. بیایید امسال، عزاداری در صحرا را احیا کنیم و بعد ببینید چقدر در قلب انسان، اثرگذار خواهد بود. 🔻 کسانی که در دوران دفاع مقدس، عزاداری در بیابان را تجربه کرده‌اند می‌دانند که واقعاً حال و هوای عجیبی دارد. این صحنه، خیلی یادآور کربلاست. با زن و بچه‌های خودتان به صحرا بروید و به یاد بچه‌های حسین(ع) روی خاک بنشینید... 🔻 بیایید عزاداری در صحرا را جدی بگیریم و این سنت را احیا کنیم. کسانی که امسال عزاداری در صحرا را تجربه کنند، از سال‌های بعد هم این سنت را رها نخواهند کرد. البته نمی‌گوییم که مجالس پُرشور حسینی در شهرها تعطیل بشود، لااقل عصر عاشورا به صحرا برویم و بخشی از این سفارش را اجرا کنیم. 👤علیرضا پناهیان 🚩 هیئت محبین حضرت زهرا(س)- ۹۹.۵.۳۱
💥 شرط همراهی با امام، یک جمله است: «باذِلاً فینا مُهجَتَه، مُوَطَّناً عَلی لِقاءِ الله نفسَه». 💥 «باذِلاً فینا مُهجَتَه مُوَطَّناً عَلی لِقاءِ الله نفسَه» مقدمۀ سیر الی الله است. اگر انسان این‌طور نباشد، طالب خدا نیست. «اگر نتوانیم در فضای محرّم، از و تعینات دست برداریم، قاعدتاً بعید است روز عاشوراء، لااقل در ، بتوانیم در صف اصحاب سیدالشهداء، جان خودمان را تقدیم کنیم. در «زیارت جامعة ائمة المؤمنین»، یک جمله‌ای آمده که اگر ما در صفین، جمل، نهروان یا کربلاء نبودیم، در کنار شما هستیم. این حضورِ با نیت و قلب، وقتی است که انسان به امام حسین –علیه‌السلام- که می‌رسد، دیگر همه چیز را فراموش می‌کند. کسی که در کنار ایشان به یاد گذشته و آینده‌ها و در گرو آرزوهای طولانی است، نمی‌تواند مهاجر الی الله باشد و با حضرت سیر کند. به همین جهت است که از مکه که آمدند در خطبه‌شان فرمودند: «مَنْ کانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَائِنَا نَفْسَهُ فَلْیرْحَل مَعَنا»؛ کسی که حاضر است خون دلش را در راه ما بدهد و آماده است، با ما همراه شود. چون بین ما و لقاءالله فاصله‌ای نیست. درست است که «انَّ الرّاحِل الیک قریبُ المسافة»، ولی کوچ کردن به سمت خدا این مقدمات را می‌خواهد و مقدّمه‌اش همین «باذِلاً فینا مُهجَتَه مُوَطَّناً عَلی لِقاءِ الله نفسَه» است وگرنه آدم، طالب نیست».
‏عزیزانی که فکر میکنن با چندتا توئیت و ابلاغ های یه روز مونده به محرم( ممنوعیت در فضای با سقف بالای ۶متر و مکان های دولتی) میتونن بساط ‎#محرم رو جمع کنن در جریان باشن که، متوکل عباسی کربلا رو شخم زد و به آب بست منتها نشانه‌ای از امام حسین(ع) از زمین محو نشد و این پرچم کلاً بالاست!!
ضربان قلب من.mp3
10.4M
ضربان قلب من یا حسن یا حسین 🎙 4⃣4⃣ ┈┈••✾•🌺🖤🌺•✾••┈┈ پ.ن: برای استفاده در پخش موسیقی (موزیک پلیر) صوت را پس از دانلود، ذخیره کنید... 📣 رسانه باشید🙏 ــــــــــــــــــــ ✅ مداحی ناب در "نوای عشق"👇👇 ♥️ https://eitaa.com/joinchat/1307902013C08e47f0356 ♥️ 👆👆🏻👆👆🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بالاخره کار شما هم به آفتاب کشیده شد؛ ما داریم کار حضرت رباب رو انجام میدیم... 🔹 ‌خوانی حجت الاسلام انصاریان به بهانه برگزاری جلسه عزاداری در فضای باز 🏴 @kosar_varamin
🕊 یا خیر و محبوب صل علی محمد و علی المرتضی والأنبیاء و المرسلین و عجل فرجهم و لعن اعدائهم و اهلک عدوهم🕊 أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمان الرحیم کذلک العذاب و لعذاب الاخرة اکبر لو کانوا یعلمون {۳۳} القلم چنین است عذاب [ دنیا ] و عذاب آخرت اگر معرفت و آگاهی داشتند ، بزرگتر است. 🌷 یا فاطمة الزهراء(صلوات الله وسلامه علیک) أغیثینی 🌷 🏴 و الیک بموالاتک ، و بالبرائة [ ممن قاتلک و نصب لک الحرب ، و بالبرائة ممن اسس اساس الظلم و الجور علیکم ، و ابرا الی الله و الی رسوله]« زیارت عاشوراء» و به حضرت تو قرب می طلبم به واسطه محبت و دوستی تو ،و بیزاری از کسانی که اساس و پایه ظلم و بیداد را بر شما بنا نهادند ، و بیزارم از پیروان آنها ...🏴 باب ۳ : و جملة مما ینبغی القیام به من الحقوق الواجبة و المندوبة ۱۹/۳۹_ ... و حق السائل اعطاؤه علی قدر حاجته .«ک: جهاد با نفس، ص: ۵۶» قسمت سی و نهم [ از رساله حقوق امام سجاد (صلوات الله وسلامه علیه)] و حق آن کسی که چیزی از تو در خواست نموده آن است که به اندازه نیازش به او بخشش کنی، ... 🤲 و أکمل ذلک بدوام الطاعة ، و لزوم الجماعة ، و رفض أهل البدع ، و مستعمل الرأی المخترع .« دعای مکارم الاخلاق» و این صفت ها را در من با استمرار اطاعتت همراهی با جماعت مسلمانان و ترک بدعت گران و پیروان آراء ساختگی کامل کن . ... وفق الله الجمیع لما یحب و یرضی 🤲 و ءأخر دعوائهم أن الحمد لله رب العالمین دوم:علم و پژوهش_اخلاق و معنویت_سبک زندگی💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️عبرتهای عاشورا /شریح قاضی ◾️▪️امام خامنه ای: تاریخ مى‌نویسد: «مسجد کوفه مملو از جمعیتى شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند.» چرا چنین شد؟ بنده که نگاه مى‌کنم، مى‌بینم خواصِ طرفدارِ حقْ مقصرّند و بعضى‌شان در نهایتِ بدى عمل کردند. مثل چه کسى؟ مثل «شریح قاضى». شریح قاضى که جزو بنى‌امیّه نبود! کسى بود که مى‌فهمید حق با کیست. مى‌فهمید که اوضاع از چه قرار است. وقتى «هانى بن عروه» را با سر و روى مجروح به زندان افکندند، سربازان و افراد قبیله‌ى او اطراف قصر عبیداللَّه زیاد را به کنترل خود درآوردند. ◾️▪️ابن زیاد ترسید. آنها مى‌گفتند: «شما هانى را کشته‌اید.» ابن زیاد به «شریح قاضى» گفت: «برو ببین اگر هانى زنده است، به مردمش خبر بده.» شریح دید هانى بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانى به شریح افتاد، فریاد برآورد: «اى مسلمانان! این چه وضعى است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نیامدند؟! چرا نمى‌آیند مرا از این‌جا نجات دهند؟! مگر مرده‌اند؟!» ◾️▪️شریح قاضى گفت: «مى‌خواستم حرفهاى هانى را به کسانى که دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعکس کنم. اما افسوس که جاسوس عبیداللَّه آن‌جا حضور داشت و جرأت نکردم!» ◾️▪️«جرأت نکردم» یعنى چه؟ یعنى همین که ما مى‌گوییم ترجیح دنیا بر دین! شاید اگر شریح همین یک کار را انجام مى‌داد، تاریخ عوض مى‌شد. ◾️▪️اگر شریح به مردم مى‌گفت که هانى زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبیداللَّه قصد دارد او را بکشد، با توجّه به این‌که عبیداللَّه هنوز قدرت نگرفته بود، آنها مى‌ریختند و هانى را نجات مى‌دادند. با نجات هانى هم قدرت پیدا مى‌کردند، روحیه مى‌یافتند، دارالاماره را محاصره مى‌کردند، عبیداللَّه را مى‌گرفتند؛ یا مى‌کشتند و یا مى‌فرستادند مى‌رفت. آن گاه کوفه از آنِ امام حسین علیه‌السّلام مى‌شد و دیگر واقعه‌ى کربلا اتّفاق نمى‌افتاد! اگر واقعه‌ى کربلا اتّفاق نمى‌افتاد؛ یعنى امام حسین علیه‌السّلام به حکومت مى‌رسید. حکومت حسینى، اگر شش ماه هم طول مى‌کشید براى تاریخ، برکات زیادى داشت. گرچه، بیشتر هم ممکن بود طول بکشد. ◾️▪️ اى شریح قاضى! چرا وقتى که دیدى هانى در آن وضعیت است، شهادتِ حق ندادى؟! عیب و نقصِ خواصِ ترجیح دهنده‌ى دنیا بر دین، همین است. بیانات امام خامنه ای در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) ۱۳۷۵/۰۳/۲۰
🌀 ارتداد پس از شهادت امام حسین 📝 ارتداد به معنای کافرشدن نیست 💠 امام خامنه‌ای 🔹 زبدگان اصحاب امام حسین علیه‌السلام در ماجرای عاشورا یا در ماجرای توّابین به شهادت رسیدند؛ اما آن کسانی که باقی مانده بودند، آن‌قدر جرأت و شهامت نداشتند که در مقابل قدرت سلطه جبار یزید و سپس مروان بتوانند حرف حقّ خودشان را بزنند. یک جمع مؤمن؛ اما پراکنده، بی‌تشكیلات، مرعوب و در حقیقت از راه امامت عملاً منفرد شده. 🔹 امام صادق علیه‌السلام در حدیثی می‌فرماید: «ارتدّ الناس بعد الحسین الا ثلاثة» بعد از شهادت امام حسین، همه مردم برگشتند؛ همه از راه درست امامت که راه پرخطری بود، به خاطر فشار هیجانها منصرف شدند. «ارتداد» را «کافر شدن» معنا نکنید. ارتداد یعنی راه انقلاب را نیمه‌کاره گذاشتن؛ یعنی هنگام ضرورت، به خاطر سختیها و فشارها، راه را رها کردن، به زندگی راحت دل دادن، از سختی‌ها سرپیچیدن؛ این معنای ارتداد است. 🔹 گاهی شما یک راهی می‌روید، میان راه باز می‌گردید یا متوقف می‌مانید؛ این، برگشتن از آن راه است. مردم از راه درستی که امامان راستین اسلام در مقابل آنها گذاشته بودند، برگشتند. فقط سه نفر ماندند. یكی از این سه نفر، یحیی بن اُم طویل بود، که وقتی اندکی می‌توانستند حرفشان را بگویند، به مسجد پیامبر خدا می‌آمد و خیل مسلمانهای اسمی و ظاهری را صدا می‌زد و می‌گفت: « كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ» (ممتحنه/۴) 🔹 این دستگاه اسلامی که بنی‌امیهّ و یزید و مروان و عبدالملک می‌خواستند به نام اسلام آن را به خورد مردم بدهند، از نظر جریان اصیل امامت، مردود و غلط بود. آن وقت مردم ذرّه‌ذرّه، جمع جمع، خیل خیل گرد آمدند: «ثم إنَّ الناَّسَ لحقوُا و كثَرُوا» مردم تدریجاً دور محور سیّدالعابدین و سیدالساجدین علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام جمع شدند و جریان امامت و جریان تشیعّ به راه افتاد؛ و الا با حادثه‌ی عاشورا همه چیز تمام شده بود. 📗 کتاب آفتاب در مصاف، ص۲۵
✨﷽✨ ‌ داســــتــان مـعـنـــوی 🕌 زائـر هـر شـب اربـاب 👤 ابوالحسن فارسی می‌گوید: من زیاد به زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام می‌رفتم، اما مالم کم شد و جسمم ضعیف گشت و لذا زیارت امام حسین علیه‌السلام را ترک کردم در خواب رسول خدا ﷺ را به همراه حسنین علیهماالسلام دیدم، از کنار آنها عبور می‌کردم که امام حسین علیه‌السلام عرض کرد: ای رسول خدا این مرد زیاد به زیارت من می‌آمد، اما دیگر نمی‌آید رسول خدا ﷺ به من فرمودند: آیا تو زیارت حسین علیه‌السلام را رها کرده‌ای؟ عرض کردم هرگز من مولای خویش را رها نمی‌کنم ولیکن ضعیف و پیر شده و مالم نیز کم شده است و لذا زیارت نمی‌روم آنگاه حضرت فرمودند: هر شب بر بام خانه‌ات برو و با انگشت اشاره به سوی قبر حسین بن علی علیه‌السلام اشاره کن و بگو: 【اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا صَاحِبَ‏ الدَّمْعَةِ السَّاكِبَةِ اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا صَاحِبَ الْمُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ لَقَدْ أَصْبَحَ كِتَابُ اللهِ فِيکَ مَهْجُوراً وَ رَسُولُ اللهِ فِيکَ مَحْزُوناً وَ عَلَيْکَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ اَلسَّلَامُ عَلَى أَنْصَارِ اللهِ وَ خُلَفَائِهِ اَلسَّلَامُ عَلَى أُمَنَاءِ اللهِ وَ أَحِبَّائِهِ اَلسَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللهِ وَ حَمَلَةِ كِتَابِ اللهِ وَ أَوْصِيَاءِ نَبِیِّ اللهِ وَ ذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه‏】 پس آنچه می‌خواهی درخواست کن همانا زیارت تو از نزدیک و دور قبول می‌شود. 📚 بحارالانوار ‌‌
بیت بیت غزل از داغ غمش ریخت بهم شعرمن روضه شدومحتشمش ریخت بهم راه می رفت و پدر محو تماشایش بود آه از آن لحظه که با هر قدمش ریخت بهم من علی ابن حسین ابن علی‌اَم مردم دشمن از دیدنِ تیغِ دودمش ریخت بهم دست پرورده‌ِ علمدار عجب جنگی کرد تازمین خورد ، عمو دید علمش ریخت بهم دمِ آخر که نفسهاش شمارش می شد از دمِ تیغ کسی باز دمش ریخت بهم (ی ا)جدا (لام) جدا ( عین) جدا افتاده خواست شاعربنویسد ... قلمش ریخت بهم دفتر شعر بیارید هجا جمع کنید شاه بیت غزلم زیر و بمش ریخت بهم.. سیدحسن‌رستگار
🏴بعد از اینکه اصحاب (غیر‌هاشمی) امام حسین (علیه‌السّلام) کشته شدند و کسی نماند جز اهل بیتش که فرزندان علی (علیه‌السّلام)، فرزندان جعفر، فرزندان عقیل، فرزندان امام حسن و فرزندان خود او بودند؛ آنها جمع شدند و با هم خداحافظی کردند و تصمیم به جنگ گرفتند 🏴 از میان جوانان بنی‌هاشم، پیش از همه، حضرت علی اکبر (آماده جنگ شد، او) که از زیبا صورتان و نیک سیرتان روزگار بود، نزد پدر رفت و اجازه نبرد خواست، پدر به او اجازه داد و (با ناامیدی از بازگشت او،) نگاهی مایوسانه به قامتش‌ انداخت، و آنگاه چشمانش را به زیر افکند (ابن اعثم و خوارزمی نوشته‌اند: امام محاسن شریفش را به سوی آسمان گرفت.  و گریست. سپس گفت: اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْه‌.  🏴 «بارالها، تو شاهد باش، جوانی به جنگ این مردم رفت که در صورت و سیرت و گفتار، شبیه‌ترین مردم به پیامبرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود، و ما هرگاه مشتاق دیدن پیامبرت میشدیم، به این جوان نگاه می‌کردیم». 🏴پس از آنکه حضرت علی اکبر جنگ سختی کرد و عده زیادی را به هلاکت رساند، نزد پدر برگشت و گفت: يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي فَهَلْ اِلیٰ شَرْبَةِِ مَاء مَنْ سَبِیْل؟ «پدر جان، تشنگی مرا کشت و سنگینی آهن (زره) بی تابم کرد. آیا آبی هست؟». امام گریست و فرمود: «پسر جان از کجا آب بیاورم؟‌ اندکی دیگر بجنگ، به زودی جدت رسول خدا را ملاقات می‌کنی و از جام سرشار او سیراب می‌شوی، که دیگر پس از آن تشنه نگردی». (ثُمَّ رَجَعَ إلى أبيهِ يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي فَبَكَى الحُسَین وَقَالَ: وَا غَوْثَاهُ یَا بُنَیّ مِنْ أَیْنَ أتَی بِالْماء قَاتِلْ قَلِيلًا فَمَا أَسْرَعَ مَا تَلقِى جَدُّكَ مُحَمَّدا فَیَسْقِيك شَربةََ لَا تَظْمَأُ بَعْدَها. علی اکبر به میدان جنگ برگشت و مجدداً به دشمنان یورش برد 🏴کوفیان از کشتن او پروا داشتند (گویا نمی‌خواستند در خون او شریک شوند) تا اینکه مرة بن منقذ بن نعمان عبدی لیثی او را دید و گفت: گناه عرب بر گردن من باشد اگر این جوان از کنار من بگذرد و این کار را تکرار کند و من پدرش را به عزایش ننشانم. 🏴علی اکبر بار دیگر به دشمن حمله کرد و با شمشیرش آنها را می‌زد تا آنکه مرة بن مُنقذ عبدی ضربتی بر او زد و او را نقش زمین کرد و آن گروه او را محاصره کرده، پیکر مطهرش را با شمشیر قطعه قطعه کردند. خوارزمی بعد از ضربت مرة بن منقذ چنین اضافه می‌کند. در این هنگام او دست به گردن اسبش گرفت و اسب او را به سوی لشکر دشمن برد و دشمنان، او را با شمشیر قطعه قطعه کردند 🏴علی اکبر در آخرین لحظات عمر، ندا داد: یا آبتاه علیک منی السلام هذا جدی یقرئک السّلام و یقول لک عجّل القدوم علینا؛ «پدر جان، خداحافظ. این جدم رسول خداست که تو را سلام می‌رساند و می‌گوید: سریع‌تر به ما ملحق شو». 🏴آن‌گاه علی فریادی زد و جان داد. حسین آمد و بر بالینش قرار گرفت و صورت به صورت او نهاد،  و گفت: قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى االلَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَاء.  (گزارش شیخ مفید تفاوت‌ اندکی با این نقل دارد و چنین است: َ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ يَا بُنَيَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى الرَّحْمَنِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قَالَ عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَاء. 🏴«خدا بکشد مردمی را که تو را کشتند. چقدر این مردم بر خدا و هتک حرمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گستاخ و بی‌باک گشته‌اند. بعد از تو، خاک بر سر دنیا». 🏴صلی الله و علیک یا ابا عبدالله 🏴 منبع : شهید اشک، ترجمه کتاب قتل العبره ، ص ۲۱۵ @kosar_varamin
انسان همانند خودرویی است که اعضای او، کارکرد بدنه خودرو، سامانه عصبی وی کارکرد سامانه انتقال نیرو و انتقال پیام، قلب او همانند پیشران، و فکر او همانند چراغ خودرو و سامانه راهیابی (ناوبری) است؛ و عقل نقش راننده خودرو را انجام می دهد و رانندگی درست یعنی تعقل و تنظیم تمام توانش ها در راستای هدف. عزاداری «عضوی» هماهنگ کردن ظاهر بدن با عزا؛ یعنی پوشیدن لباس مشکلی، سینه زدن و دیگر امور مربوط به وضعیت ظاهری بدن. عزاداری «حسی» تراز کردن شبکه ارتباطی در فضای واقعی و مجازی با معیارهای فرد حسینی و عزادار امام حسین؛ یعنی حتی دریافت داده یا ارسال داده ها در شبکه مجازی و واقعی که در ایام عادی نادرست نیست، ممکن است در محرم و برای عزادار حسینی نادرست باشد؛ چنان که لباس گُلگُلی چنین است. عزاداری «قلبی» خوشی و ناخوشی کردن ما باید تناسب با فرد حسینی و عزادار باشد؛ دوست داشتن و دشمن داشتن ما باید تناسب یابد. قدری از افراط و تفریط های عاطفی باید تراز شود. عزاداری «فکری» قواره شدن فکر با تراز اندیشه حسینی و اندیشیدن در چرایی عاشورا و درس ها و عبرتها و فاصله گرفتن از تحلیل هایی که ممکن است گوشه قبای عاشورا و امام حسین علیه السلام را بگیرد. عزاداری «عقلی» افراد محب امام حسین و بَکّاء که مثلا در قبل از انقلاب هم داشتیم؛ گویا در محرم، عزیزتر از فرزندشان کشته شده بود؛ شاید کسانی مثل علامه طباطبایی یا سید احمد خوانساری را بتوان این چنین دانست. ✍️ حجت الاسلام دکتر امامی میبدی
یادکرد مصیبت حضرت عباس(ع) كنيۀ آن بزرگوار، ابوالفضل و القابش سقّا و قمر بنی‌‏هاشم است. عبّاس(ع)، قامتى بلند، سينه‌‏اى سِتَبر، بازوانى توانمند و چهره‌‏اى بس زيبا داشت، چُنان كه او را «ماه بنی‌‏هاشم» می‌‏گفتند. او در هنگام شهادت، 34 سال داشت. چگونگی شهادت سردار رشید اسلام 🔘 تشنگی به گاهِ کارزار بر حسین(ع) چیره شد و دشمن مانع از رسیدن آب به او می‌شد؛ حُسَين(ع) عَطِشَ و قَد مَنَعوهُ الماء. عباس(ع) مشک کوچکی برداشت و با برادرانش؛ عثمان، جعفر و عبدالله برای آوردن آب به سدّ دشمن حمله کرده آن را شکافته تا آبی به لبان تشنۀ برادر برسانند. در این حمله هر سه برادرش به شهادت رسیدند ؛ قَد قُتِلَ إخوَتُهُ: عُثمانُ و جَعفَرٌ و عَبدُاللّهِ فِي المَعرَكَةِ عَلَى الماء. عباس(ع) مشک را از آب پُرکرد و آن را به دوش گرفت و تنهایی به سوی حسین(ع) بازگشت؛ مَلَأَ العَبّاسُ (ع) القِربَةَ و جاءَ بِها فَحَمَلَها عَلى ظَهرِهِ إلَى الحُسَينِ(ع) وَحدَهُ. حسین(ع) از آن آب نوشید؛ فَشَرِبَ مِنهَا الحُسَينُ(ع). از اینجا به بعد تنهایی امام(ع) شدت یافته امیدِ دشمن برای رسیدن به امام و به شهادت رساندن او قوت می‌گیرد. از این رو حضرت عباس(ع) مدام در کنار برادر است و از او جدا نمی‌شود؛ بَينَ يَدَيهِ العَبّاسُ. دو برادر، پُرتوان در کنار هم شمشیر می‌زنند تا اینکه دشمن در هجومی سهمگین، بین آن دو فاصله انداخت. شیخ مفید(ره) می‌نویسد: دشمنان، گِرد عباس(ع) را گرفتند و او را از حسين(ع)، جدا كردند. عباس(ع) نيز به تنهايى با آنها جنگيد تا به شهادت رسيد. رضوان الهى بر او باد؛ و أحاطَ القَومُ بِالعَبّاسِ (ع) فَاقتَطَعوهُ عَنهُ، فَجَعَلَ يُقاتِلُهُم وَحدَهُ حَتّى قُتِلَ رِضوانُ اللّهِ عَلَيهِ. عباس را بین فرات و قتلگاه حسین(ع) کُشتند و پس از آن، دستها و پاهایش را از بدنش جدا کردند؛ قُتِلَ بَينَ الفُراتِ و مَصرَعِ الحُسَينِ(ع) و قَطَعوا يَومَئِذٍ يَدَيهِ و رِجلَيهِ. از سرِ كينه‌‏ورزى با او و به سبب گرفتاری‌هايى كه برايشان به وجود آورده بود و كُشتارى كه از آنها كرده بود ؛ حَنَقاً عَلَيهِ، و لِما أبلى فيهِم و قَتَلَ مِنهُم‏. 🔘 ابن شهرآشوب شهادت او را در آخرین حمله برای آوردن آب می‌داند و می‌نویسد: عباس(ع)، در طلب آب می‌رفت كه بر او حمله بُردند. او هم به آنها حمله بُرد؛ مَضى بِطَلَبِ الماءِ فَحَمَلوا عَلَيهِ و حَمَلَ هُوَ عَلَيهِم‏. زيد بن وَرقاى جُهَنى، در پشت درخت خرمايى به كمين او نشست و بر دست راست عباس(ع) ضربه‌‏اى زد و آن را قطع كرد؛ فَكَمَنَ لَهُ زَيدُ بنُ وَرقاءَ الجُهَنِيُّ مِن وَراءِ نَخلَةٍ فَضَرَبَهُ عَلى يَمينِه‏. عباس(ع)، شمشير رابه دست چپ گرفت و به آنها حمله بُرد؛ فَأَخَذَ السَّيفَ بِشِمالِهِ و حَمَلَ عَلَيهِم‏ او چنين رَجَز می‌خواند: وَاللّهِ إن قَطَعتُمُ يَميني // إنّي احامي أبَداً عَن ديني‏ به خدا سوگند، اگر دست راستم را قطع كنيد // من، هميشه از دينم حمايت می‌كنم‏ آن گاه، جنگيد تا ناتوان شد. حَكيم‌بن‌طُفَيل از پشت درخت خرما به او كمين زد و بر دست چپش ضربه‏اى زد و آن را قطع كرد. رَجَز عباس(ع) عوض شد: يا نَفسُ لا تَخشَي مِنَ الكُفّارِ // و أبشِري بِرَحمَةِ الجَبّار اى جان! از كافران مترس‏ // و به رحمت خداى جبران كننده، بشارتت باد! پس آن ملعون، با عمود آهنين به او زد و عبّاس(ع) را به شهادت رساند؛ فَقَتَلَهُ المَلعونُ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ. در شهادت او حسین(ع) به شدت گریست؛ فَبَكَى الحُسَينُ(ع) بُكاءً شَديداً. پس از شهادت او حسین(ع) در رثای او گفت: اكنون، پُشتم شكست و چاره‏ام، ناچار گشت؛ الآنَ انكَسَرَ ظَهري و قَلَّت حيلَتي‏.