با هیچ کَسَم میل سخن نیست
ولیکن...
تو
خارج ازین قاعده و فلسفه هایی...
#شهید_ابراهیم_هادی
#خصوصیات_اخلاقی :
احترام به دیگران بود😊 ؛ حتی به دشمن جنگی همیشه میگفت اکثر این دشمنان ما انسانهای جاهل و ناآگاه هستند.
به همین خاطر بیشتر مواقع در درگیری به جای کشتن دشمن آنها را به اسارت میگرفت.
اغلب بعد از اسارت انها چون عربی بلد بود با آنها صحبت میکرد.
هر نوع غذایی هم خودمان میخوردیم برای آنها میبرد.
این رفتار او باعث میشد اسرای عراقی مجذوب او شوند.😍
میگفت:
اگر کار برای رضای خداست، گفتن نداره » و یا « مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم، به جز خدا »
ابراهیم همیشه از خدا میخواست #گمنام بماند؛
چرا که گمنامی صفت یاران خداست.✨
#شهید_ابراهیم_هادی
🌷 به #ابراهیم_هادی گفتم:
ابراهیم !
😊 تیپ و هیکلت خیلی جالب شده.
تو راه که میومدی دوتا دختر پشت سرت داشتند از تو حرف میزدند !
جلسه بعد رفتم، تا ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت.😂
پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد !
و بجای ساک ورزشی لباسها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود !!
✍ اگر آن روز ابراهیم می خواست بخاطر خنده و تمسخر دوستش ، همچنان به دلبری مشغول شود ، هنوز نه کسی او را می شناخت و نه به چنین جایگاه رفیع و آخرتی آباد می رسید....
قرآن میفرماید:
📢 ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ !
ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺩﻳﻨﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ [ ﺯﻳﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ] ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ; ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥْ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺍﻧﺪ ، ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥْ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﻧﺪ ،
👌ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻫﻴﭻ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻤﻰ ﺗﺮﺳﻨﺪ .❌
ﺍﻳﻦ ﻓﻀﻞ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻋﻄﺎﻛﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .
( مائده/٥٤)
#شهید_ابراهیم_هادی
#هادی_دلها
@kosarioon
اوج خونسردی
بچـههـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد. بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد. یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد. بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار میکردند! صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچهها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».
#شهید_ابراهیم_هادی
کتــاب سلام بر ابراهیم، ص41-40
امام حسين (عليهالسلام)
با گذشتتريـن مـردم، كـسى است كـه در زمان قـدرت داشـتن، گـذشت كند.
بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج71، ص 400
@kosarioon
باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد.
ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!
راوی: جمعی از دوستان شهید
#شهيد_ابراهيم_هادي
8242242924115.pdf
حجم:
3.54M
پی دی اف کتاب #سلام_بر_ابراهیم
زندگینامه و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی
🌼شهید ابراهیم هادی، یک معلم پهلوان بود← معلمها و ورزشکارها وهرکس که دنبال یه الگوی خوب میگرده، حتما کتاب رو مطالعه کنه👌
🌸🍃 @kosarioon
دوست شهید که داشته باشی
نیازی به عشقهای بیخودی نداری؛
میدونی یکی حواسش بهت هست
یکی که اومده تا وصلت کنه به خدا.🌺
شهید شهیدت میکنه؛
بذار یه شهید تو زندگیت نقش داشته باشه.
#شهید_ابراهیم_هادی
جآنانسآنکمچیزینیستکه
بشهازشرآحٺگذشت.پسایشھدا
چگونهانقدرراحتگذشتین
#شهید_ابراهیم_هادی
#ڪلآمابراهیٓم 🌱
💭ابراهیم میگفت :
طورے زندگۍورفاقتڪن کهاحترامتروداشته باشند .
بۍدلیلازڪسۍچیزێنخواه.
عزّتنفسداشتهباش !
#شهید_ابراهیم_هادی
آقا ابراهیم را دیدم که با عصای زیر بغل در کوچه راه میرفت.چند دفعه ای به آسمان نگاه کرد و سرش را پایین انداخت.
رفتم جلو و پرسیدم : آقا ابرام چی شده؟
اول جواب نمیداد. اما با اصرار من گفت هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خدا به ما مراجعه میکرد و هر طور شده مشکلش را حل میکردیم.
اما امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده! میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشد...
#شهید_ابراهیم_هادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄