📝 اینفوگرافی شادکامی در ایران!
✍🏻 برگرفته از تحقیق جهاد دانشگاهی👆🌸👆🌸👆
متن کامل 40 هزار پایاننامه ارشد و دکتری
متن کامل بیش از ۴۱ هزار پایاننامه ارشد و رساله دکتری روی وب سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران قرار گرفت.
لینک کتابخانه دیجیتال: http://utdlib.ut.ac.ir/
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
🔅وَلاَ تَکُونَنَّ مِمَّنْ لاَ تَنْفَعُهُ الْعِظَةُ إِلاَّ إِذَا بَالَغْتَ فِي إِيلاَمِهِ، فَإِنَّ الْعَاقِلَ يَتَّعِظُ بِالاْدَابِ، وَالْبَهَائِمَ لاَ تَتَّعِظُ إِلاَّ بِالضَّرْبِ
💠از کسانى مباش که پند و اندرز به آنها سودى نمى بخشد مگر آن زمان که در ملامت او اصرار ورزى، چرا که عاقلان با اندرز و آداب پند مى گيرند ولى چهارپايان جز با زدن اندرز نمى گيرند»
📚 #نامه ۳۱
@nahjol_balagheh
کارایی ماسک های پارچه ای در برابر کرونا
💢 به گزارش ایسنا نشریه Annals of Internal Medicine
درمطلبی اورده است که متخصصان علوم پزشکی در دانشگاه «مک مستر» کانادا در مطالعاتی میزان کارآیی ماسکهای پارچهای در مقابله با شیوع کروناویروس را بررسی کردهاند.
▫️بر اساس یافتههای این متخصصان، پارچه به طور کامل مانع از نفوذ ویریونهای جدا شده از ویروس نمیشود اما بخش اصلی ویروس از طریق قطراتی که هنگام صحبت، غذا خوردن، سرفه و عطسه یا ذرات آئروسل ایجاد میشوند، منتقل میگردد. هرچند ماسکهای پارچهای نمیتوانند تمام محرکهای ویروس را مسدود کنند اما به هرحال بخشی از آنها را مسدود میکنند به ویژه اگر صحبت از شیوع ویروس توسط یک فرد آلوده باشد.
▫️پارچه میتواند قطرات و آئروسلها را مسدود کند که لایه های ماسک نیز کارایی اینگونه ماسکها را افزایش می دهد. موثر بودن چنین ماسکی می تواند از ۴۳ تا ۹۴ درصد در مقایسه با ماسک های یکبار مصرف طبی با درصد از ۹۸ تا ۹۹ باشد.
🌺🌺🌺🌺
زندگی ِخوب زندگی شاد است البته قصد من اين نيست بگویم اگر شما خوب باشيد حتما شاد خواهيد بود منظورم اين است اگر شما شاد باشيد قطعا خوب زندگی خواهيد كرد !
#برتراند_راسل
انسانها در دو صورت چهره واقعی
خودشان را نشان می دهند؛
اول آنکه بدانند؛
کامل به خواسته هایشان رسیده اند،
یا اینکه بدانند؛
هرگز به خواسته هایشان نمیرسند!
#ارسطو
🌹
🕯 #بیژن_و_منیژه
1️⃣ #قسمت_اول
داستان از بزمی در حضور کیخسرو شروع میشود. ناگهان خبر میآورند ارمنیان که در مرز ایران و توران زندگی میکنند به دادخواهی آمدهاند. آنان زاریکنان میگویند که گلهای از گرازان به بیشهای که کشتزار و باغهایشان آنجاست، حمله کردهاند و محصولات و دامهای آنان را نابود میکنند.
کیخسرو دستور میدهد ظرف زرین بزرگی را در میان مجلس قرار داده و آن را لبریز از گوهرهای گرانبها کنند و میگوید: «کدام دلاوری داوطلب از بین بردن گرازهاست تا این گنج را پاداش بگیرد»
کسی پاسخ نمیدهد تا اینکه بیژن (فرزند گیو و نوهی دختریِ رستم) پیشقدم میشود، اما پدرش او را بر این جسارت ملامت میکند که: «بیتجربه هستی و توانایی این کار را نداری».
بیژن که جوانی جویای نام است، بر ادعایش اصرار میورزد. شاه این مأموریت را برعهدهی بیژن میگذارد و گرگین که سرداری با تجربه است را برای راهنماییاش در این سفر، با او همراه میکند.
وقتی به بیشه ارمنستان میرسند، بیژن از گرگین میخواهد که برای شکار و نابودی گرازها به او کمک کند اما گرگین به این بهانه که: «پاداش را تو گرفتهای و کشتن گرازها برعهدهی توست و من فقط وظیفهام راهنمایی تو به اینجا بود»، از یاری او سر باز میزند.
بیژن که از این سخن گرگین عصبانی شده بود با دلاوری بسیار، تمامی گرازها را نابود کرده و دندانهایشان را به عنوان نشانهی این پیروزی، جدا میکند تا به دربار کیخسرو ببرد.
گرگین با دیدن این شجاعت و پیروزی نگران میشود که بیژن ماجرای کمک نکردن او را در پیشگاه شاه بازگو کند به ترس و بیوفایی متهم گردد، بنابراین با ظاهری خوشحال و آفرین گویان بر دلاوری بیژن، کینه و نفرت از او را در دل میپروراند و به فکر نیرنگی در کار او میافتد.
پس از جشن گرفتن و بادگساری، گرگین به بیژن پیشنهاد میکند که حالا که تا اینجا آمادهاند بهتر است به تماشای دختران تورانی بروند که در دشتی با فاصلهی دو روز راه از اینجا، هر سال جمع میشوند و به جشن و پایکوبی میپردازند و از همه زیباتر در بین این پریچهرگان، منیژه دختر افراسیاب است که چون آفتابی در میانشان میدرخشد.
بیژن به اقتضای جوانی، با شنیدن توصیف دختران زیبا، فریب میخورد و با گرگین همراه میشود.
در آن دشت، بیژن که از دیدن آنهمه دختر زیباروی شوخ و شنگ، عنان اختیار را از کف داده، خودش را با بهترین لباسها و جواهراتی که آورده میآراید و نزدیکتر میرود تا در سایه سروی به تماشا بنشیند.
بیژن با دیدن منیژه دل به او میبندد و از سوی دیگری، منیژه نیز وقتی میبیند جوانِ زیبا و آراستهای از دور به او مینگرد با یک نگاه، دل از دست میدهد و عاشق میشود.
منیژه دایهاش را به سوی بیژن میفرستد تا پرسوجو کند که کیست و اینجا به چه کار آمده است. بیژن که بیقرار شاهزادهخانم تورانی شده، ماجرایش را برای دایه تعریف میکند و از او میخواهد راهی پیدا کند که به حضور منیژه برسد. دایه پیام را میرساند و چون عشق دوسویه است، بلافاصله بیژن به بزمگاه منیژه دعوت میشود.
سه روز به عیش و بادهگساری و شادی بین این دو دلداه میگذرد و روز چهارم بیژن خبر میدهد که زمان رفتش رسیده است. منیژه که نمیتواند از این معشوق ایرانی دل ببرد، به کنیزانش میگوید تا داروی بیهوشی در جام بیژن بریزند. سپس او را در جامهای پنهان کرده و مخفیانه به کاخ منیژه میبرند.
🕯 #بیژن_و_منیژه
2⃣ #قسمت_دوم
بیژن پس از هشیاری میفهمد که فریب گرگین را خورده و در چه دامی افتاده است. اما منیژه دلداریاش میدهد که: « غم نخور که نمیگذارم کسی از وجود تو در این کاخ باخبر شود». غافل از اینکه پس از مدتی، دربان میفهمد که گویی تغییری در کاخ رخ داده که منیژه قدم از کاخ بیرون نمیگذارد و هر روز بساط بزم و شادی گسترده است. پس از بررسی و پی بردن به وجود یک بیگانه در کاخ، دربان از ترس رسوایی و مقصر شناخته شدن خودش در این ورود غیرقانونی!! ماجرا را به افراسیاب، پادشاه توران خبر میدهد.
افراسیاب خشمگین از اینکه دشمن ایرانی حتی در بین خانوادهی او نفوذ کرده است، دستور محاصرهی کاخ را میدهد. شاه و سپاهیانش ناگهان به داخل کاخ هجوم میبرند و میبینند بیژن در بین دختران تورانی به عیش و بادهگساری مشغول است. بیژن با تنها سلاحی که دارد (خنجری که در کفشش پنهان کرده) به دفاع بر میخیزد، اما گرسیوز (برادر افراسیاب) بیژن را فریب میدهد که گزندی بهتو نمیرسانیم و خنجر را از دستش خارج کرده و دست بسته او را به حضور افراسیاب میبرد.
افراسیاب او را بازخواست میکند که دلیل آمدنش به توران زمین چیست؟
بیژن میگوید که برای نابودی گرازان ارمنستان آمده و پس از انجام کارش هنگام خواب، در اثر جادوی پریان، ناخواسته به قصر منیژه افکنده شده است. (برای بیگناه نشان دادن منیژه دلیلی سادهدلانه میآورد). اما افراسیاب که از دست دخترش هم خشمگین است، بیژن را به جاسوسی و توطئه برای قتل بزرگان توران متهم میکند که پاداش آن مردن بر دارِ مجازات است.
قبل از اینکه بیژن کشته شود، پیران (وزیر خردمند و باانصاف افراسیاب) از راه میرسد و با اصرار (و بیم دادن از عواقب کشتن نوادهی رستم) افراسیاب را از کشتن آن جوان منصرف میکند. شاه فرمان میدهد که دست و پای بیژن را به زنجیر ببندند و او را در چاهی سرنگون کنند و سنگ بزرگی که اکوان دیو در توران افکنده را بر سر آن چاه بگذارند.
منیژه را هم با سر و پای برهنه به کنار چاه میآورند تا مجازات و خواری معشوقش را ببیند و از آن پس رانده از خانواده و آوارهی کوه و دشت باشد. شاهزادهخانمی که تا دیروز، در ناز و نعمت زندگی میکرد اکنون روزها با رنج و خواری بسیار، نان مختصری فراهم میکند و شبانگاه آن را به درون چاه برای بیژن میافکند و شبش را با گریه و زاری به صبح میرساند.
از دیگر سوی، گرگین وقتی بعد از یک هفته، خبری از بیژن نمیشود، میفهمد که او گرفتار شده است. پس به ایران برمیگردد و خبر میدهد که: « بیژن پس از شکار گرازان، هنگام بازگشت به ایران، به دنبال شکار گورخری در دشتی ناپدید شد». گیو گرچه در فراق پسرش ناله و زاری بسیاری میکند ولی سخنان گرگین را نیز باور ندارد. او را به نزد کیخسرو میبرد و شاه پس از پرسوجوی بسیار میفهمد که سخنان گرگین، چیزی جز دورغ و یاوه نیست. بنابراین دستور زندانی کردن او، و جستجو برای یافتن بیژن را میدهد.
با وجود تلاش بسیار، خبری از گمشده بهدست نمیآید. آخرین چاره این است که جام جهان بین را بهکار گیرند که شاه فقط در نوروز میتواند تمام جهان را در آن ببیند.
شاه در جام جهانبین بیژن را در حالی نزار، اسیر در چاهی در سرزمین توران میبیند. نجات دادن بیژن، کاری خطرناک است که فقط در توان رستمِ جهانپهلوان است. پس گیو فرمان کیخسرو را به زابلستان میبرد و او را برای این کار به پایتخت فرامیخواند. رستم چارهی کار را در این میبیند که برای محافظت از جان بیژن، نجاتش باید مخفیانه و پنهانی باشد. بنابراین به همراه هفت پهلوان دیگر، خودشان را بهصورت کاروانی از بازرگانان در میآورند و به توران میروند.
پس از مدتی، منیژه باخبر میشود که کاروانی از بازرگانان از ایران، به توران زمین آمده است.
«شاهنامه فردوسی»
💥 چرا استیو جابز به فرزندانش آی پد نداد؟
در سال 2010 که اولین تبلتهای این شرکت به بازار آمد جابز در مصاحبه با یکی از روزنامهها گفت: « فرزندان من از این وسیله استفاده نمیکنند. ما میزان استفاده از تکنولوژی در خانه را برای فرزندانمان محدود کردهایم.»
در میان والدینی که در مورد استفاده کودکانشان از ابزار تکنولوژی نگران هستند، پدر و مادرهایی هم هستند که خودشان دستی درتولید این ابزار داشتند و از قضا نگران بودند. یکی از این افراد استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل بود. حتی مرد شماره یک فناوری دنیا هم در مورد مواجهه فرزندانش با تکنولوژی نگران بود. جالب است بدانید که استیو جابز به فرزندانش اجازه نمیداد بیش از حد با گجت اختراعی خودش وقت بگذرانند و حتی زمانی که در سال 2010 اپل موفق ترین ابزار خود یعنی تبلت را به دنیا عرضه کرد، کوچکترین دختر جابز حتی آی پد هم نداشت.
به جای آی پاد با هم شام میخوریم
در سال 2010 که اولین تبلتهای این شرکت به بازار آمد جابز در مصاحبه با یکی از روزنامهها گفت: « فرزندان من از این وسیله استفاده نمیکنند. ما میزان استفاده از تکنولوژی در خانه را برای فرزندانمان محدود کردهایم.»
جابز سه فرزند داشت که به همراه لوران پاول با هم زندگی می کردند. رید، پسر بزرگ و 23 ساله استیو، ارین دختر 19 ساله این نابغه و ایو 16 ساله دختر ته تغاریاش. او همچنین یک دختر هم از ازدواج اولش دارد. زمانی که آی پاد به بازار آمد ارین و او 12و 15 ساله بودند. شرح حال نویس استیو جابز، یعنی والتر آیزاکسون به روزنامه تایمز گفت که استیو هر شب روی یک میز بزرگ همراه خانواده اش شام میخورد و درباره کتابهای مختلف، تاریخ و چیزهای جالب و متنوع دیگر بحث میکرد. در این حین هیچ کس از جیبش آی پد یا تبلت در نمی آورد و به هیچ عنوان به نظر نمیرسید که هیچ کدام از بچهها یه این وسایل معتاد باشند. جابز حتی بچههایشان را در مدارسی ثبت نام کرد که غیرتکنولوژیک بودند و آنها فقط روی آموزش کلاسیک تمرکز کردند.
جابز تنها نبود
همفکران جابز کم نبودند. تعداد دیگری از مدیرانی که تولید کننده تکنولوژی بودند میزان مواجهه فرزندانشان را با این وسایل محدود کردند. یکی دیگر از این افراد کریس اندرسون، مدیر عامل شرکت تولیدکننده هواپیماهای بدون سرنشین است. او میگوید: « بچههایم، من و همسرم را متهم کردند که ما بیش از حد نگران تکنولوژی هستیم و میگویند هیچ کدام از دوستانشان چنین قوانینی را در خانه ندارند.» اندرسون که 5 فرزند 6 تا 17 ساله دارد حالا دلیل واضحی برای این کارش دارد. دلیلش این است که خطرات ناشی از تکنولوژی را دیده و میگوید دلش نمیخواهد این اتفاق برای فرزندانش بیفتد.
💥 مخالفان جابز
برخی والدین متخصص در ابزارهای تکنولوژیک با این نظر مخالف هستند. علی پرتوی که مدیر ارشد دراپ باکس است میگوید زمانی را که فرزندانش از کامپیوتر برای خلق چیزی استفاده میکنند با زمانی که آنها بازی میکنند و وقتشان را تلف میکنند متمایز میکند. او ادامه میدهد: « همانطور که من نمیتوانم درباره زمانی که کودکان پیانو مینوازند یا نقاشی میکنند و مینویسند محدودیت قائل شوم بی فایده است که زمانی را که کودک با کامپیوتر هنری را خلق میکند یا ویدئوی را ویرایش میکند یا با کامپیوتر برنامه نویسی میکند هم محدود کنم.»
💡شاید جابز حق داشت
اگر اعتیاد فعلی ما به اپل و دیگر ابزار تکنولوژیک یک نشانه است شاید ما فرزندانمام را زمانی که در سالهای اول زندگی با تکنولوژی اسیر کنیم عملا وارد یک زندگی ناکامل عاری از تخیل، خلاقیت و هر چیز هیجان انگیزی کردیم. ما از نسل قبل هستیم، نسلی که همیشه خارج از خانه بازی کردیم چون هیچ وقت موبایل و لپتاپ ندیدیم. ما از طریق جنبش، تعامل رو در رو و گرفتن اطلاعات از طریق کتابها و اجتماع و دیگران توانستیم دانش به دست آوریم نه از گوگل. یادگیری به روشهای مختلف قطعا فردی با توانمندی بیشتر از ما میسازد و نباید این قابلیت را از کودکانمان بگیریم به این ترتیب به نظر میرسد استیو جایز در این مورد حق داشت. بنابراین دفعه بعد که میخواهید به فرزندتان گوشی موبایل بدهید حواستان باشد که رشد فانتزیهای ذهنی او را مختل میکنید همین جاست که باید تامل کنید و برایش جایگزین بهتری انتخاب کنید.
"نشانه حقیقی هوش دانش نیست بلکه تخیل است!"
آلبرت انییشتین
وکتاب کودک،راهی برای رشد تخیل
🌺🌺