eitaa logo
کوثرنت
270 دنبال‌کننده
17هزار عکس
3.2هزار ویدیو
31 فایل
کانال کوثر کانالی برای دور هم بودن، گاهی خنده ی حلال، گاهی تذکر و گاهی نکته و دلنوشته... از اینکه با ما می مونید خوشحالیم... ادمین: @alirb86
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله مجتهدی تهرانی: یعنی اینکه اگر یک هفته تمام از همه کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده 📺 ❗️ناراحت نشویم... حالا سوال اینجاست چقدر داریم ؟ ✅🌺✅🌺 @kosarnet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چهار کلمه ♨️ این روزها تازه میفهمم چقدر ایرادهایمان بنی اسرائیلی بود، بانوانی که تا دیروز حاضر نبودند بخاطر فرمان پروردگار حجاب کنند اما امروز بخاطر ترس از ویروسی کوچک حاضرند نقاب هم بزنند ‼️ 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 @kosarnet
🌧️🌱 از بزرگی پرسیدم چرا فاسد ها خوشگل‌ ترن؟! چرا آدمای الکلی و گناهکار باحال‌ ترن؟! چرا با اونایی که دیگران رو مسخره می‌کنن بیشتر به آدم خوش میگذره؟؟ چرا اونایی که خیانت می‌کنن، تهمت میزنن، غیبت می‌کنن، دروغ میگن موفق‌ ترن؟! چرا همیشه بدا بهترن!؟ پرسید: پیش خدا یا پیش مردم؟🤔 دیگه چیزی نگفتم 🤐 ┈┈•✾🌸✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✈️🛫🛫🛫🛬🛬 یه بار سوار هواپیما شدیم بابام بلند گفت صلوات! همه زدن زیر خنده😂 بابام گفت همین ها رو میبینی بفهمن هواپیما مشکل پیدا کرده سوره بقره رو از حفظ میخونند 🤭👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✋️شخصی از پیامبر (صلى الله علیه و آله ) پرسید: صلوات فرستادن امّت، ارسال تحفه‌ای است به نزد شما، آیا از جانب شما تحفه‌ای برای ایشان خواهد بود؟ پیامبر پاسخ دادند‌: امروز، صلوات امّت بر من، تحفه‌ای است از ایشان برای من و فردا، تحفه من برای ایشان، در بهشت خواهد بود.💞 🌸 🍃🌸 ┈┈•✾🌸✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✳ امروز چند بار نزدیک بود شهید شویم، اما حیف... 🔻 شهید حسین پورجعفری، رئیس‌دفتر و همراه همیشگی سردار شهید می‌گفت: روزی در منطقه‌ای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزند. خیلی محل خطرناکی بود. من بلوکی را که سوراخی داشت، بلند کردم که بالای دیوار بگذارم تا برای دوربین استتار باشد. همین که بلوک را بالا گذاشتم، تک‌تیرانداز بلوک را طوری زد که تکه‌تکه شد و روی سروصورت ما ریخت. حاجی کمی فاصله گرفت. دوباره خواست با دوربین اطراف را دید بزند که این‌بار گلوله‌ای کنار گوشش روی دیوار نشست. خلاصه شناسایی به‌خیر گذشت. بعد از شناسایی برای تجدید وضو داخل خانه‌ای شدیم. احساس کردم اوضاع اصلاً مناسب نیست؛ به اصرار زیاد حاجی را سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همان خانه منفجر شد و حدود ۱۷ نفر به شهادت رسیدند. بعد از این اتفاق حاجی به من گفت: «حسین! امروز چند بار نزدیک بود شهید شویم، اما حیف ...». 📚 برگرفته از کتاب «اخلاق و معنویت در مکتب شهید سلیمانی» 👤 به قلم جمعی از نویسندگان ❤ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
🔅 ان‌شاءالله رفتار برابر بین اولاد را که رعایت می‌کنید؟! 🔻 هانیه می‌گوید: «شب به‌خیر»؛ و پتوی کوچکش را روی سرش می‌کشد. «شب به‌خیر» گفتن را تازه یاد گرفته؛ و وقتی می‌بیند ما با شنیدنش چقدر ذوق می‌کنیم، خوشش می‌آید و تکرار می‌کند. می‌روم بالای سرش و آرام پتو را کنار می‌زنم. با اینکه خنده‌اش گرفته، اما به زور پلک‌هایش را روی هم نگه می‌دارد که یعنی خوابش برده! می‌بوسمش و پتو را دوباره روی سرش می‌کشم. ‼️ ناگهان چشمم می‌افتد به دختر بزرگ‌ترم. نکند بیدار باشد و به دل بگیرد. اما سمتش نمی‌روم. با خودم می‌گویم: «من که به او هم کم نمی‌کنم.» 🔺 صبح می‌رسم خدمت ، سلام می‌کنم. بلافاصله بعد از سلام، می‌پرسند: «ان‌شاءالله تسویه( ) بین را که رعایت می‌کنید؟» 📕 برگرفته از کتاب «در خانه اگر کس است» گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره 📖 ص ٣٣ 👤 بر اساس خاطره‌ی یکی از شاگردان ❤️ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf