#توسل
#شب_جمعه
#روضه_سه_ساله
✅دست های کوچک، گره های بزرگ
😔گره ای در کارم افتاده بود. به هر راهی می رفتم مشکلم حل نمی شد. خیلی گرفته و افسرده شده بودم.
☎️دوستم زنگ زد دارم میرم هیئت تو نمیخوای بیای؟ چند شبی بود که نرفته بودم اما نمی دانم آن شب چطور شد که زبانم چرخید، گفتم میایم.
🎙وقتی هیئت رسیدیم مداح داشت روضه حضرت رقیه را می خواند ، من هم که خیلی دلم گرفته بود از فرصت استفاده و حسابی گریه کردم. و دست به دامان حضرت رقیه شدم.
✅بعد از مدتی در کمال ناباوری مشکلم حل شد و من هنوز صدای مداح آن شب در گوشم بود که :
😭این خانم دست های کوچکی دارد اما گره های بزرگی را باز می کند.
😭به فدای دستان کوچکت یا رقیه سلام الله علیها
😭به فدای غربت و تنهاییت یا رقیه سلام الله علیها
🌺✅🌺✅
@kosarnet