سلام امروز می خوام ادامه داستان #سراب_هوشمند رو براتون بذارم.... موافقید که؟ الان قسمت دومش رو براتون منتشر می کنم....

داستان #سراب_هوشمند(قسمت دوم) 🚶آخرش رفتم بازار و گوشی مورد علاقم رو خریدم... وای چه حس خوبی داشت... 📱مغازه دار یه کارتون آکش رو آورد و با تیغ پلمپش رو باز کرد و همین که درب جعبه رو باز کرد دیدم یه گوشی نو و تمیز که تو یه پلاستیک پیچیده شده بود تو اون جعبه هستش!! 👈گوشی رو از کاورش در آورد و به من گفت: 🙏سیم کارتتون رو لطف می کنید؟ ☺️من هم که از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم سریع گوشی قدیمیم رو خاموش کردم و سیم کارت رو در آوردم و به فروشنده دادم تا اون رو روی گوشی جدیدم بندازه! سیم کارت قدیمی بود و باید پانچ می شد، به خاطر همین سیم کارت رو پانچ کرد و اون رو تو گوشی جدید قرار داد و دکمه پاور رو فشار داد! 😭وای دارم دیوونه میشم!!! 📱صفحه گوشی روشن شد و بعد از چند لحظه صدای آهنگ ابتدایی گوشی اومد... 💳گوشی رو به من داد و من هم بعد از تست کردن اون، کارتم رو بهش دادم و پس اندازی که داشتم رو برای خرید گوشی به فروشنده دادم... 📸از الان دیگه من یک گوشی هوشمند داشتم که می تونستم روش برنامه نصب کنم و با دوستام چت کنم و هر جا که از چیزی خوشم میومد عکسشو بگیرم... ☺️حس خیلی خوبی بود... 🏃بعد از خرید گوشی سریع اومدم خونه! دائم به خودم می گفتم حالا همسرم چی میگه؟ ⁉️چه واکنشی به این کار من داره؟ ⁉️چجور با من رفتار می کنه؟ و... 🔑زنگ خونه رو زدم و با دلهره وارد خونه شدم ... 👩وارد که شدم دیدم همسرم جلوی درب منتظرم ایستاده و با لبخندش به پیشوازم اومده... ⁉️گفت: آقا رضا کجا بودید؟ دیر کردید؟ گوشی خریدید؟ 😍من که تعجب کرده بودم گفتم: ✅آره ! آره خریدم! ✅همسرم با لبخندی که رو لباش داشت و با آرامشی خاص گفت: مبارکت باشه! 🙏خدا رو شکرکه شما هم تونستی از این گوشی ها بخری! ☕️بیا! بیا تو با هم یه چایی بخوریم... امشب هم برای شیرینی گوشیت باید شام دعوتمون کنی!! 😳این حرکت همسرم برام خیلی عجیب بود! البته با اخلاقی از که همسرم می دونستم باید هم اینجور با خوش رفتاری با من رفتار می کرد و چیزی بهم نمی گفت و... ⌛️یک ماهی گذشت و... 👈👈ادامه دارد... 🌺🌺برای خوندن قسمت قبلی داستان با ما همراه بشید... 👈|کانال کوثر| @kosarnet |🌺 ✅سایت ما: www.kosarnet.ir

سلام امروز می خوام قسمت پیایانی داستان #سراب_هوشمند رو براتون ارسال کنم امیدوارم داستان خوبی بوده باشه. منتظر نظراتتون هم هستیم: @alirb86 التماس دعا

قسمت اول داستان کوتاه #سراب_هوشمند

قسمت دوم داستان کوتاه #سراب_هوشمند

داستان کوتاه#سراب_هوشمند (قسمت پایانی) ⌛️یک ماهی گذشت... 📲صبح که از خواب پا شدم متوجه شدم یه پیامک اومده رو گوشیم!!! خدایا کیه این موقع صبح؟ 📱با چشم خواب آلودم گوشیم رو روشن کردم! 😕واااای !! خدای من!! 👈به پیامک نگاه کردم دیدم نوشته از طرف صاحب خونه! ✅پیامک رو بازش کردم! 😒همه شیرینی های داشتن یک گوشی نو از دلم در اومد!! 💰نوشته بود برای تمدید اجاره باید دو میلیون روی پول پیش بذارید!! 😳دو میلیون؟!! ⁉️از کجا بیارم؟ 😒تب افتاده بود به جونم؟ از کی بگیرم؟ من که هر چی پس انداز داشتم دادم گوشی؟ ⁉️حالا چکار کنم؟ 😔اینجا بود به حرف اون روزای همسرم و مادرم افتادم که دائم بهم می گفتن: 🙎👸صبر کن تا مساله خونت مشخص بشه بعدا بفکر گوشی باش؟!!! ✅الان نمی دونستم چکار باید بکنم؟ به کی باید می گفتم؟ نه روم می شد به خانمم بگم که به اقوامشون بگه نه به مادرم ! چون اینقدر به من تذکر داده بودند و من زیر بار حرفشون نرفته بودم؟ 📱به ذهنم رسید برم بازار و گوشی رو بفروشم تا شاید بتونم پول خونه رو جور کنم! رفتم تو بازار و گوشی رو قیمت کردم... وای خدای من! مگه میشه؟ دیدم کلی زیر قیمت ِخرید ازم می خرن، هر چی می گفتم بابا تازه خریدم، هیچ مشکلی نداره!! اما کو گوش شنوا !؟ انگار اونا هم به فکر جیب و سود بیشتر خودشون بودند؟ 👈حالا موعد اجاره خونه رسیده؟ الان نه پول دارم؟ نه روم میشه جلو خانواده خانمم و خودم چیزی بگم... و نه ارزش داره گوشی تازه خریداری شدم رو بفروشم... من موندم و صاحب خونه... 💰یا باید پول جور کنم و یا از این خونه پاشم و در به در دنبال یه خونه بگردم که مبلغش اندازه پولم باشه؟ نمی دونم؟ داغون شدم... داغون... 🌺امام على عليه السلام : ✅حُبُّ الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ وَ يُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ العِقابِ؛ 👌دل بستگى به دنيا، عقل را فاسد مى كند، قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناك مى شود. 📚مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 12 ، ص41 👈|کانال کوثر| http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺 ✅سایت ما: www.kosarnet.ir