#تلخند
امشب رفته بودم مغازه...
یه بنده خدایی اومد و دو قلم چیزی گرفت...
یکی از جنسا رو گذاشتن روی ترازو...
کمتر از نیم کیلو بود...
ولی قیمتش شد حدودا دوازده هزار تومن...
یه کم این پا و اون پا شد و با فروشنده گفت:
اگه اشکال نداره بریزم سرجاش!!😞
و اون جنس رو برگردوند سرجاش...😔
اینکه کاربنده خدا خوب بود که خجالت نکشید و کار مغازه دار بهتر بود که قبول کرد بماند...
اما ظاهرا خیلیها برای رسوندن حقوقبه آخر ماه باید #کفش_آهنی بپوشند😔😔
✅🌺✅🌺
@kosarnet