eitaa logo
کوثر نور
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
8 فایل
🟢 کانال کوثر نور 🟢 🔷 معارف اهل بیت 🔶سبک زندگی اسلامی ♦️ نکات اخلاقی از علما و بزرگان 🔳 ارتباط با ادمین جهت انتقادات و پیشنهادات: 🆔 @Talabeh12 تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/2881684597Cc387f66d67
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️قرار معنوی... اصلا تحمل دوری مهدی را نداشتم. وقتی می دیدم که برای رفتن به صحنه نبرد بی قراری می کند شروع می کردم به گله کردن. از اداره محل کارش فشار می آوردند که بماند تهران؛ اما مهدی استخاره کرد و تصمیم گرفت که برود. خیلی ناراحت شدم. با این که مادر و خواهرش خانه ما بودند، همان طور که داشتم ظرف ها را می شستم شروع کردم به گله کذاری: «یا نرو یا ما را با خودت ببر. وقتی نیستی دلم خیلی برات تنگ میشه، دلشوره می گیرم، اذیت می شم. خسته شدم…». 🔷️اولین بار که رفت نجف، حالم خیلی بد شد. فشارم افتاد. دراز کشیدم روی تخت ؛ حتی محمد هادی شیر نمی خورد. شاید رفتن پدرش را حس می کرد. بلند شدم وضو گرفتم و قرآن خواندم. 🔶️با هم گذاشته بودیم که هر وقت دلتنگ و بی تاب هم شدیم. وضو بگیریم و رو به قبله با هم حرف بزنیم. بعد از استخاره به قرآن که خبر بازگشتش را می داد کمی آرام شدم. شهید مهدی نوروزی⚘️ https://eitaa.com/kosarnuor