eitaa logo
کوثر ولایت kosarvaliyt 🕊
67 دنبال‌کننده
659 عکس
248 ویدیو
39 فایل
ا✍️﷽ کوثر ولایت @kosarvaliyt 🕊 🕊 کانالی برای #اهل_علم_و_معرفت #یا_اباصالح_المهدی_ادرکنا به باغ خانه تو کوثرے بهشتےبود که بر ولاےتو دلبسته بودصبح الست ارسال هرپیام،قطره ای از دریای محاسن ومعارف قرآن و اهلبیت«ع»است.🍏 خادم؛پیشنهادے؛سخنـے؛انتقادے↙ @MSafad
مشاهده در ایتا
دانلود
ا﷽ا ! از راه می‌رسند غروب‌ها دنیای خانه روشن و زیبا غروب‌ها از راه می‌رسند پدرها و خانه‌ها می‌شوند سراپا غروب‌ها از راه می‌رسند و هیاهوی بچه‌هاست زیباترین ترانه دنیا غروب‌ها اما به چشم دخترکان شوق دیگری ست شوق دوباره دیدن بابا غروب‌ها بعد از هزار سال من و کودکان شام تنها نشسته ایم همین جا غروب‌ها اینجا پدر، خرابه شام است ، کوفه نیست اینجا بیا به دیدن ما با غروب‌ها بابا بیا که بر دلمان زخم‌ها زده ست دیروز تازیانه و حالا غروب‌ها دست تو را بهانه گرفته ست بغض من بابا ز راه می‌رسی آیا غروب‌ها بابا بیا کنار من و این پیاله که تشنه ایم هر دو تو را تا غروب‌ها از جاده‌ها بیایی و رفع کنی از جاده‌ها بیایی...اما غروب‌ها بسیار رفته اند و نیامد هنوز بسیار رفته اند خدایا غروب‌ها کم کم پیاله موج زد و چشم روشنش چون لحظه‌های غربت دریا غروب‌ها خاموش شد، و بر سر سنگی نهاد سر به یاد زانوی غروب‌ها بعد از هزار سال هنوز می‌چکد از مشک پاره پاره غروب‌ها 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ❀🕊💓🕊❀ کوثر ولایت @kosarvaliyt 🕊🕊 🕊🕊 🕊🕊
🌸🍃﷽ا🌸🍃 اگر نازی کند دختر ، خریدارش بود بابا بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را نهان از چشم طفلان آمدم تا در برم گیری بگیر یک بار دیگر در بغل این دختر خود را به گهواره نظر انداختم دیدم بود خالی کجا بردی نیاوردی خود را زِ دیرادیر دیدم ام بوسید گلویت را تو که می ری به کی وا می گذاری خود را 🍃🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺🌺🌺 الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🕊 🕊🕊 🕊🕊 ❀🕊 🕊❀ eitaa.com/kosarvaliyt
             🌸🍃﷽ا🌸🍃 زائران، یک در بهشت اینجاست تربتش با صفاست، در توسل به عترت و قرآن باب حاجات ماست، میلاد (سلام الله علیها) و روز مبارک🌹💐 دختر یعنی: نجابت دختر یعنی: لطافت دختر یعنی: حرمت دختر یعنی: برکت دختر یعنی: احساس دختر یعنی: عشق دختر یعنی: پرنسس باباش دختر یعنی: ناموس داداشاش دختر یعنی: 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  🕊 🕊 eitaa.com/kosarvaliyt ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛‌
             🌸🍃﷽ا🌸🍃 یابن‌الشبیب ما راه دور رفت می‌خواست بماند به زور رفت گرفت چادرش اما کسی ندید پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید پنجاه و پنج سال  بدون غمی نبود تا آن زمان مقابل نبود پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند خانه دور و برش را گرفته‌اند یابن‌الشبیب ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت پیش فریاد می‌زدند یابن‌الشبیب بر سرِ او داد می‌زدند داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود یک نیزه‌ی بلند را شکسته بود یابن‌الشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت می‌خواست راه گیرد توان نداشت یابن‌الشبیب دلگیر را زدند پنجاه و پنج ساله پیر را … اما زخم پَرَش را گرفته بود از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود یابن‌الشبیب آتش امان  نداد فرصت به روی زخمی نداد از پیش شکسته عبور کرد او را به دست‌های خودش جمع و جور کرد را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت او را به بیابان سپرد و رفت او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت..‌‌.. حسن لطفی 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ━━━🌺🍃━┓  🕊 🕊 eitaa.com/kosarvaliyt ━🌺🍃━━━┛‌
enc_16686958881928826964828.mp3
7.83M
🍃﷽ا🌸🍃 ✨ سلام الله علیها سلام من به که در میان  بستر است فضای خانه اش پر از    دعا و   دیده تر است سلام من به مادری که حاجتش است به دل نوا، به لب دعا، نگاه او  سوی در است سلام من به مادری که شکسته است دلش ولی شکسته   تر ز گفته های است سلام من به مادری که لاله های   بسترش نشان ز  تازیانه ها   بهانه های   است چه مادری چه    دختری   چه   بستر و   مریضه ای چه پهلویی چه چه ای که پر پر است هنوز خون   تازه    از  جناغ   می رود هنوز جای سیلی نشسته روی است نماز او نشسته   و قنوت   او شکن شکن صدای او خسته و پر از نوای است هنوز حق سرای دود و آتش است چه کلبه   محقری    که   خانه   پیمبر    است نظاره می کند اشاره می کند که صورت او به زیر پای مادر است 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ━━━🌺🍃━┓  🕊 🕊 eitaa.com/kosarvaliyt ━🌺🍃━━━┛‌
🍃﷽ا🌸🍃 کشتی باورمان ندارد بی تو زندگی نیز دگر روح ندارد بی تو لحظه ها در غم تو کفن پوشیدند همه ی خاطره ها زهر بلا نوشیدند در دل تاریک زمین چال شدند کوفیان رنگ عوض کرده و دجال شدند ماه در بند خسوف است پس از تو و جهان لانه ی بوف است پس از غیبت تو باغ می خشکد و نارنج می ترکد گوش در طنطنه ی می ترکد تو نبودی و گلستان (ص) پرپر شد به هر و خاکستر شد از غصه ترک خورد در آن دشت بلا معصوم کتک خورد در آن دشت بلا یک طرف جنتی از آیه ی بود یک طرف دوزخی از لشکر سفیانی بود عشق در خاک نشست و رویید بر زمین خون خدا ریخت، کبوتر رویید باد در دامن آن قافله ساقی نگذاشت یک گل سرخ در آن باغچه باقی نگذاشت آسمان تیره شد و پشت زمین تیر کشید تا خزان خم شد و بر شمشیر کشید آری این آیت حق مثل (ع) مظلوم است او جگر گوشه ی (س)است، ولی مظلوم است او که اش از شهپر جبراییل است دایه ی این گل (ص)خود میکاییل است آن که با شور بر عرفات آتش زد بر جگر نهرِ فرات آتش زد بین تقدیر و عطش هروله می کرد (ع) رفتنش خون به دل می کرد حسین(ع) تا زمین پرده غم بر رخ آن انداخت آسمان دسته ی زنی راه انداخت عاشق سرمست فراوان دارد و شهیدانی از این دست فراوان دارد تو نبودی و بستان کوچکی از بی پدری خورد باز هم تبدار شکست ، سوراخ شد و قامت شکست بهر جانبازی و ایثار هوا عالی بود همه بودند فقط جای شما خالی بود دشت، آبستن زخم است خودت می دانی چهره ی آب، پراخم است، خودت می دانی روز و شب بی تو ببین شده است و سری بر سر نی قاری شده است نخل ها هم پس از این واقعه شاعر شده اند ذاکر حرّ و حبیب ابن مظاهر شده اند داغ هفتاد و دو آلاله بی سر با توست آیینه ی باور با توست غم بر دل (ع)نازل کرد حج او نیمه تمام است ، تواش کامل کن علم افتاد و زمین خورد، بیا چهره ی (س)چین خورد، بیا شهر از کینه پر است آه و تنهاست بی تو در ظهر عطش حضرت (ع) تنهاست ای سیه پوش غم و غربت (س)، برگرد! هر شب و هر لحظه ی (ع)، برگرد! خود ز پیشانی بیا تب بردار بار سنگین غم از سینه ی (س)بردار شعرها بی تو پر از فلسفه بافی شده اند مثنوی ها همه در بند قوافی شده اند واژه ها نیز به گرفتار شدند «چشم بیمار تو را دیده و بیمار شدند» جاده ها چشم به راه اند، بیا، زود بیا! جان به لب آمده، ای (عج)، بیا!        ━━🌺🍃━┓  🕊 🕊 eitaa.com/kosarvaliyt ━🌺🍃━