چرت و پرت های رز😦😼
داستان زندگی اوسیمو برای مامانم گفتم گریش گرفت
منم برای مامانم تعریف کردم و مامانم رسماً ترسید که چه فکر های ترسناکی میزنه به سرم
فکر میکنم یکروز منو میبره تیمارستان نشون بده💔
چرت و پرت های رز😦😼
زشت شده ازش خوشم نمیاد❤️
مثلا سعی کردم چهارمین مرگ دیزی دارکر رو به تصویر بکش-(صددرصد موفق نشدم)