eitaa logo
کودک شاد
12.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.6هزار ویدیو
14 فایل
کودک شاد برای موفقیت در تربیت بهتر فرزندان و داشتن خانواده شادتر با ما همراه باشید. ارتباط با مدیر کانال: @T_Child ✅ آیدی ارتباط با کارشناسان مشاوره کودک👇 @pasokhgo313 آیدی تبادل @Yazahraa1234
مشاهده در ایتا
دانلود
6️⃣4️⃣2️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» قسمت بیست و نهم ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است. 🔶 دشمن منتظر بود تا سقای شجاع امام حسین از فرات برگرده، چند هزار تیرانداز ماهر، تیرها رو به کمان گذاشتن و هدف گرفتن، یه عده پشت درخت‌های نخل پنهون شده بودن. 🔷 بچه‌ها! انقدر دشمن از علمدار قوی و شجاع اباعبدالله ترسیده بود که جرات نداشت جلو بیاد و بجنگه، برای همین تصمیم گرفتن از راه دور باهاش بجنگن، حضرت ابالفضل با سرعت برمی‌گشتن، مشک روی شونشون تکون می‌خورد، با چشم‌هاشون فقط به سمت خیمه‌ها نگاه می‌کردن، باید حرف امامشون انجام میشد، آب باید به خیمه‌ها می‌رسید، گرد و غبار زیادی به هوا بلند بود که ناگهان چندهزارتیر از راه رسیدن، بیشتر تیرهایی که پرتاب شد، به بدن حضرت عباس نشست ولی مشک تیری نخورد، چون توی بغلشون بود، با اینکه زخمی بودن ولی به راه ادامه دادن. ♦️ دلشوره‌ حلما لحظه به لحظه بیشتر میشد، باز دوباره رفت بالای تپه نزدیک خیمه‌ها و نگاه کرد، امام حسین نبودن، دشمن هم می‌خواست به خیمه‌های بی پناه حمله کنه، که یهو از بین نخل‌ها، سیدالشهداء غصه‌دار و ناراحت پیدا شدن. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/218381 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
7️⃣4️⃣2️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» قسمت سی‌ام ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است. 🔶 تعریف کردم که وقتی حضرت عباس شهید شدن، امام حسین دیگه هیچ یاری نداشتن و باید تنهایی به جنگ با اون همه سرباز دشمن می‌رفتن، ولی موقع رفتن صدای گریه علی اصغر کوچولو رو شنیدن، قنداقه علی‌اصغر رو بغل گرفتن تا شاید آبی از لشکر سنگ دل یزید براش بگیرن، حالا بشنوید از این طرف: 🔷 همه یاران از خدا بی خبر و سیاه دل یزید، منتظر بودن تا اباعبدالله به میدون جنگ بیاد، همه مثل گرگ‌های گرسنه صبرشون تموم شده بود و می‌خواستن هرچه زودتر، نوه پیامبر خدا رو به شهادت برسونن، یهو دیدن ذوالجناح از دور داره نزدیک میشه. امام حسین، زره و شمشیر نداشتن، با یه لباس ساده به میدون اومدن، همه لشکر ساکت و با تعجب نگاه می‌کردن، قفط صدای باد خوردن پرچم‌ها بود که به گوش می‌رسید، یکی از سربازها از دوستش پرسید: چرا حسین بی شمشیر به میدون اومده، انگار زیر لباسش چیزی رو پنهون کرده، یعنی چه کار می‌خواد بکنه؟ ♦️ اما دوستش هم جواب این سوال‌ها رو نمی‌دونست. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://b2n.ir/p82891 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
8️⃣4️⃣2️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» قسمت سی‌ و یکم ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است. 🔶 گفتم که امام وقتی از همه برای آخرین بار خداحافظی کردن، دل حلما کوچولو خیلی شکست، اشک‌هاش مثل بارون بهاری می‌بارید، ذوالجناح دیگه آماده رفتن بود، اباعبدالله هم آماده شهادت، ولی همین که خواست سوار بشه، نگاهی به حلما انداخت، با دست اشاره کرد که جلو بیاد، حلما که چشم‌هاش از گریه قرمز شده بود و قلبش تحمل شهادت امام حسین رو نداشت، آروم جلو رفت. 🔷 سیدالشهدا زانو زدن روی خاک تا هم قد حلما بشن، بهش گفتن: حلما جان! این دیگه آخرین باره که همدیگه رو می‌بینیم، رفتن من برگشتی نداره، من خیلی تو رو دوست دارم، مثل رقیه و سکینه خودم، پدرت مرد شجاع و خوبی بود، همین الان توی بهشته، تو دختر قوی و شجاعی هستی، دیدم چقدر قشنگ نماز می‌خونی! من تموم بچه‌هایی که نماز می‌خونن، با ادب هستن و به دیگران کمک می‌کنن رو دوست دارم. از تو می‌خوام صبر کنی، قوی باشی و گریه نکنی، چون اشک‌های تو دشمن رو شاد می‌کنه. حلمای عزیزم! تا آخر عمرت ماجرای کربلا و روز عاشورا رو برای هر بچه‌ای که دیدی تعریف کن. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://b2n.ir/w19457 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
4️⃣2️⃣4️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «نوروز ماه رمضانی» ✍️ نویسنده: ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: اهمیت دید و بازدید 🔷 بهارک نذاشت حرف بابا تموم بشه، اون می‌دونست پریدن وسط حرف دیگران کار غلطیه ولی از بس ناراحت بود نمی‌تونست صبر کنه برای همین گفت: آره، خیلی شیرینه، من که اصلا خوشحال نیستم، امسال به جای اینکه بریم مهمونی باید توی خونه بمونیم، آخه همه روزه هستن، نه میشه چیزی خورد و نه کسی حال رفتن خونه خاله زهرا و عمو حسن رو داره، عیدمون خراب شد، عیدی هم بی عیدی، من که حرف‌های شما رو قبول ندارم باباجون. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/240186 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
5⃣2️⃣4️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «شب پرفرشته» ✍️ نویسنده: ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان اهمیت احیای شب‌های قدر برای کودکان 🔷 هنوز مقدار زیادی از دعای جوشن کبیر نگذشته بود که فاطمه دید شبنم و زینب هم با مادرهاشون اومدن توی حیاط مسجد. چشم‌های نیمه بازش از خواب سنگین شده بود که یهو دید یه عالمه فرشته صورتی و آبی از آسمون پایین میان، هر فرشته‌ای با بال‌های کوچولو و شیشه‌ای پرمیزد و کنار یه نفر می‌ایستاد. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/205947 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
8️⃣2️⃣4️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «قدس عزیز» ✍️ نویسنده: ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان اهمیت روز قدس و کمک به مردم فلسطین به کودکان 🔷قوی‌بال هم با ناراحتی و غم جواب داد: نه تنها اون پسر که خیلی از بچه‌ها و زن و مردهای دیگه هم چون دوست ندارن زمین‌ها و خونه‌هاشون رو به اون سربازها بدن هر روز اذیت میشن و به زندان می‌افتن و یا حتی کشته میشن! قورباغه مهربون و ماهی‌ها و تکه‌سنگ، وقتی این رو شنیدن خیلی ناراحت شدن. بعد قورباغه دوباره، رو به قوی‌بال کرد و گفت: اون مردم هیچ کاری برای دفاع از خودشون نمی‌کنن؟! هیچ کسی نیست تا به اون‌ها کمک کنه؟! ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/207101 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
2️⃣3️⃣4️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «نتیجه راستگویی پسر فقیر و تهیدست» ✍️ نویسنده: فرهادی حصاری محمدرضا 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: آموزش راستگویی و پرهیز از دروغ 🔷 پیرمرد قصه ما، میکائیل رو صدا زد و گفت: این پسربچه برنده مسابقه است؛ اون تونست راستگوترین فرد بشه، تمام اون دونه‌هایی که من به شما دادم، قبلاً جوشونده شده بود؛ اصلا ممکن نبود که سبز بشن و تبدیل به گل بشن؛ همه شما دروغ گفتین و از دونه‌های دیگه استفاده کردین؛ من همه ثروتم رو با تلاش و پشتکار به دست آوردم؛ دوست ندارم اون رو به همین راحتی در دست افراد دروغگو قرار بدم. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/235869 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
8️⃣8️⃣4️⃣ قصه شب 💠 امام جواد علیه‌السلام و گوسفند گمشده 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: زود قضاوت نکردن 🔻 امام جواد که تهمت زدن به دیگران رو دوست نداشت، از این حرف اون‌ها ناراحت شدن و گفتن: این‌ها دزد نیستن، این‌ها رو رها کنید. مردم می‌دونستن که امام، از جانب خدا همه چیز رو می‌دونه، اما از این حرف امام جواد تعجب کردن. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/211824 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 🌺 کانال کودک شاد را دنبال بفرمایید 🔻 🌸 @koudakshad
2️⃣6️⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حضرت موسی علیه السلام» قسمت اول 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: آشنایی با زندگی حضرت موسی علیه‌السلام 🔻 یه شب که این پادشاه خودخواه و مغرور توی تخت خودش خوابیده بود، خواب عجیب و غریبی دید که اون رو حسابی ترسوند. آخه اون خواب دید یه نفر اومده و می‌خواد اون رو نابود کنه. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/200186 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 🌺 کانال کودک شاد را دنبال بفرمایید 🔻 🌸 @koudakshad
3️⃣6️⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حضرت موسی علیه السلام» قسمت دوم 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: آشنایی با زندگی حضرت موسی علیه‌السلام 🔻 وقتی موسی به خونه اون‌ها اومد، حضرت شعیب بهش گفت: من پیر شدم. دیگه نمی‌تونم گوسفندانم رو به بیرون از شهر ببرم. از طرفی هم مردم اجازه نمیدن تا دخترهای من به راحتی گوسفندها رو آب بدن. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/video/213191 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 🌺 کانال کودک شاد را دنبال بفرمایید 🔻 🌸 @koudakshad
5⃣2️⃣4️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «شب پرفرشته» ✍️ نویسنده: ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان اهمیت احیای شب‌های قدر برای کودکان 🔷 هنوز مقدار زیادی از دعای جوشن کبیر نگذشته بود که فاطمه دید شبنم و زینب هم با مادرهاشون اومدن توی حیاط مسجد. چشم‌های نیمه بازش از خواب سنگین شده بود که یهو دید یه عالمه فرشته صورتی و آبی از آسمون پایین میان، هر فرشته‌ای با بال‌های کوچولو و شیشه‌ای پرمیزد و کنار یه نفر می‌ایستاد. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/205947 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad