eitaa logo
کانال‌حوزه‌علمیه‌خواهران‌استان‌البرز
1.4هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
337 فایل
کانال‌مدیریت‌حوزه‌علمیه‌خواهران‌استان‌البرز منتظر ارسال اخبار شما هستیم eitaa.com/kowsarnews_Alborz اطلاع رسانی ☎️شماره تماس : 📞 02634995630
مشاهده در ایتا
دانلود
✨برگزاری سلسله جلسات تربیت فاطمی✨ 📙برگزاری سلسله جلسات تربیت فاطمی در کانال بارانه های انتظار مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها جهت آشنایی با مفاهیم تربیتی حدیث کسا ،مهارت افزایی طلاب ومبلغین وهمچنین آشنایی با شیوه های نوین تبلیغی.
محمد جواد انصاری همدانی در سال ۱۲۸۰ش در همدان به دنیا آمد. پدر وی حاج ملا فتحعلی همدانی از علمای همدان و مادرش ماه رخسار السلطنه از بستگان ناصرالدین شاه بود. از ۸ سالگی تحصیلات حوزوی را در شهر همدان آغاز کرد. در ۲۴ سالگی با تایید علمای آن دیار، موفق به دریافت درجه اجتهاد شد و بعد از آن به قم مهاجرت کرد. او دو مرتبه ازدواج کرد که حاصل آن ۸ فرزند بود. برخی از ویژگی‌های اخلاقی وی، پای‌بندی به شرع، دوری از شهرت و خدمت به دیگران بود. وی اولین مرحله سلوک را انجام واجبات و ترک محرمات می‌دانست. افرادی مانند سید علی قاضی و علامه طهرانی از انصاری همدانی به بزرگی یاد کرده‌اند. بخشی از مستند حدیث سرو زندگی وی را بازسازی کرده است. انصاری همدانی از ۸ سالگی تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. علم صرف، نحو و منطق را نزد پدرش آموخت. سپس فقه، اصول و فلسفه را نزد علمایی چون میرزا علی خلخالی و سید علی عرب فراگرفت. درس طب خمسه یونانی را نزد میرزا حسین کوثر همدانی گذراند. در ۲۴ سالگی در همدان صاحب کرسی تدریس شد و علمای آن دیار اجتهادش را تایید کردند. پس از آن به قم مهاجرت کرد و بیش از پنج سال در درس خارج عبدالکریم حائری شرکت نمود. علمایی چون عبدالکریم حائری، سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمدتقی خوانساری و قمی بروجردی اجتهاد او را تایید کردند. وی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، با طبابت نیز آشنا بود و برای درمان بیماران به خانه آنها می‌رفت. او تا ۲۴ سالگی همه وقتش را صرف یادگیری علوم حوزوی کرده بود و تمایلی به عرفان نداشت. اما ناگهان با حادثه‌ای مواجه می‌شود که او را متحول می‌کند. ماجرا از آنجا آغاز شد که تعدادی از شاگردان وی، خبر می‌آورند که عارفی به همدان آمده و عده‌ای از اهل علم دور او جمع شده‌اند. او برای هدایت آنها نزد آنان می‌رود و نزدیک دو ساعت برای آنها دلیل می‌آورد که تنها راه نجات، شرع است. اما در پایان سخنانش، آن عارف خطاب به او می‌گوید: به زودی تو خود آتشی به دل سوختگان عالم خواهی زد!». پس از این رویداد تحولی در درون وی ایجاد می‌شود و برای یافتن پیر و مرشد و راهنمایی در مسیر عشق الهی عموماً از مردم کناره گرفته بارها برای دعا و تضرع در سرما و گرما راهی بیابان می‌شود یا به زیارت حرم فاطمه معصومه به قم می‌رفت که نهایتاً پس از توسلات مکرر فتح بابی از توسل به پیامبر اسلام برای وی حاصل می‌گردد و به درجه‌ای می‌رسد که سید علی قاضی دربارهٔ وی می‌گوید: «ایشان در این راه استادی نداشته و توحید را مستقیماً از خدا گرفته‌است.» حالات و سوز و گداز عرفانی‌اش سبب شد تا از سوی برخی تکفیر شود، عبدالکریم حائری (استادش) به وی توصیه می‌کرد که حالاتش را کتمان کند. این دوران که از حدود ۲۸ سالگی وی آغاز می‌شود با بی‌قراری و التهاب تا حدود ۴۰ سالگی‌اش ادامه می‌یابد تا به آرامش می‌رسد.
بسم الله الرحمن الرحیم 📌به گزارش رابط خبری مدرسه علمیه شهید مطهری (ره)، امروز سه‎شنبه ۳۰ آبان، نشست کتاب‎شناسی با محوریت کتاب بیان السّعاده فی مقامات العباده اثر ملاسلطان گنابادی به صورت مجازی در سکوی ایتا برگزار شد. 🔻خانم شریفی، کتابدار مدرسه در اهمیت معرفی کتاب بیان السّعاده به‎مثابه‎ی کامل‎ترین تفسیر عرفانی گفت: بسیاری از طلاب بدون آگاهی و اشراف بر این کتاب، از این اثر برای نگارش آثار علمی خود سود می‎جویند. این کتاب، گرچه کتابی تفسیری است، اما مروّج نظرات صوفیانه مانند تبعیت محض از قطب، حضور تصویر مرشد در ذهن، ربوبیت قطب و... است. حال اگر کسی این اندیشه را به‎خوبی نشناسد و در آثار قلمی و تبلیغی خود از آن استفاده کند و نتواند میان سره و ناسره فرق بگذارد، ناخواسته مبلّغ اندیشه‎های صوفیانه شده‎است. بنابراین لازم است در نشست‎های کتاب‎شناسی، علاوه بر کتاب‎های خوب، کتاب‎های ناخوب نیز معرفی و نقد شود و از این طریق مخاطب را آگاه کرد.
📚 معرفی کتاب: کتاب پایی که جا ماند،  سید ناصر حسینی پور  سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه می‌رود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی‌ها درمی آید؛ درحالی که دیده‌بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کند. وقتی اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل. او دیده‌ها و شنیده‌هایش را، در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامه‌ها و کتاب‌های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، با رمز می‌نویسد و در لوله عصایش جاسازی می‌کند. سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی پس از مطالعه این کتاب در تقریظی بر این کتاب نوشته‌ است: «تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیده‌ام که صحنه‌های اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آن چنان‌که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهنده‌ای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می‌گذارد و او را مبهوت می‌کند. احساس خواننده از یک سو شگفتی و تحسین و احساس عزت است، و از سویی دیگر: غم و خشم و نفرت. کارهای لازم: ترجمه سلیس به زبانهای عربی و انگلیسی. درود و سلام به خانوادۀ مجاهد و مقاوم حسینی. سیدعلی خامنه ای ۲ شهریور ۱۳۹۱