#یادداشت
🏴🏴🏴
میگویم بقیع و آرام آرام اشک😢 میریزم زمزمه این روزهایم تکرار مرثیه هایی است که تاریخ می گوید یک بار جلوی درب خانه علی علیه السلام اتفاق افتاده و یک بار جلوی درب خانه صادق آل محمد.
قصه پر غصه بستن دست های مردانی که آهشان عرش را به لرزه درمی آورد مردانی که داستان غمگین تنها ییشان بر جان شیعیان ریشه دوانیده لحظه به لحظه اشک هایم به روی گونه می غلتد و دلم تاب ندارد از بی حرمی مولایم از تاریکی بقیع از نبود زائران .
ای مرد بزرگ آسمانی وجودت تلالو آفتاب دانش بود درد دلهای شاگردانی که در عطش علم می سوختند .ششمین اختر آسمان امامت عمر ۶۵ ساله ات را عارفانه در راه معبود طی کردی و 34 سال عاشقانه امامت کردی نامت و راهت افتخاری است برای ما که در همه علوم شاگردانی استاد مانند تربیت کردی.
ای طلوع بیداری چه زیبا فرمودید( مایه زینت ما باشید نه مایه عیب ما) تمام تلاشم اکنون که به ایام سوزناک شهادتت نزدیک می شویم این است که شراره های ایمان و تقوا را در وجودم
بپرورانم تاقلب نازنین رئیس مذهب تشیع را شاد کنم .امام جعفر صادق علیه السلام شما فرمودید( نزدیکترین حالت بنده به پروردگار حالت سجده است )پس من هم با چشمانی که آسمانش ابری است سر به سجده می گذارم و دعا می کنم زودتر سپیده عدالت سر بزند و معجزه مهدوی اتفاق بیفتد .اللهم عجل لولیک الفرج
#تولیدی
#به_قلم_طلبه
#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#موسسه_آموزش_عالی_حوزوی_فاطمیه_دامغان
🌸 کانال رسمی حوزه علمیه خواهران استان سمنان
🆔 @mhw_semnan
#سوگ_نامه
هوالحبیب
چشمهایم درد گرفته. تار میبینم. تا میآیم روی هم بگذارمشان پرده اشک مینشیند رویشان. آخ چقدر دلم میخواهد چشمهایم را ببندم و وقتی باز میکنم همه چیز سر جایش باشد. دلم میخواهد اتفاقات دیروز تا حالا یک کابوس تلخ و وحشتناک باشد. مثل همانهایی که شبها گاهی میبینم. دلم میخواهد تلوزیون امروز روز عیدی، روز ولادت امام رضا اینقدر خبرهای تلخ پخش نکند. دلم میخواهد زیرنویسها اینقدر روی سرم رژه نروند.
آخ اگر بدانی چقدر دلم میخواهد معجزه شود. راستی اصلا چرا معجزه نمیشود؟ چرا کسی نمیگوید همه چیز دروغ است. چرا دیشب شب ولادت امام رضا بهمان تو را عیدی ندادند. نگو خدا صدای آن همه زائر دلخسته حرم را نشنیده.
چرا باید اینطور چشمهایمان ببارد؟ چرا باید قلبهایمان تیر بکشد؟
یکی میگفت مصیبتها کفاره گناهانمان است. نمیدانم امروز، این غم دسته جمعی که نشسته روی دلهایمان، این درد مشترک زجرآور، کفاره کدام گناهمان هست؟ بندههای بدی بودیم برای خدا؟ ما قشر مصیبت دیده. ما مردم محنت کشیده. ما مردم غم پشت غم دیده. ما حاشیه نشینهای پای کار انقلاب چه گناهی داشتیم که باید در مصیبت تو اینطور بسوزیم؟ ما شیعههای زجر کشیده چرا باید این روز عیدی ... نمیدانم... نگو کفر میگویم.. من حالا بیشتر از این نمیفهمم...
نمیدانم شاید هم واقعا گناهکار بودیم. مثلا گناهمان این بود که غره شدیم. دل خوش کردیم به تو. به بودنت به پشت میز ننشستنات. به پای کار بودنت. غره شدیم به وجود خستگیناپذیرت. فکر کردیم عزیز کرده خداییم. فکر کردیم مصیبتها تمام شده. تو را داریم دیگر بس است. بساط منافقها جمع شده. فکر کردیم امتحانها تمام شده. هوا برمان داشت. آخ میبینی یادمان رفت تاریخ روی دور تکرار است. فکر نکردیم امتحانها همیشگی است. دروغ چرا حتی فکر نکردیم کلیدواژه سقیفه دوباره ترند میشود. نه... خدا به همین راحتی دست از سرمان برنمیدارد. باید زخم بخوریم. باید زجر بکشیم. باید امتحان پس بدهیم تا قد بکشیم. همه چیز به حرف نیست. باید مرد عمل شویم. اندازه آرمانهایمان. باید بسوزیم تا از دل آن ققنوسی بیرون بیاید.
راستی میشود حالا که به خدا نزدیکتر شدهای دعا کنی برایمان. دعا کنی از این جهنم سالم بیرون بیاییم. میدانی دردهای بزرگ درمانهای بزرگ میخواهد. زخمهای بزرگ مرهمهای بزرگ میطلبد. کسی باید بیاید دستش را بگذارد روی قلبهای مالامال از غممان. شانههای محکمی باید پیدا شود که خودمان را بسپاریم به آن. کسی باید هوایمان را داشته باشد این روزها... دعا کن برایمان...
#به_قلم_طلبه
#طلبه_فاطمه_شفقی
🔳 کانال رسمی حوزه علمیه خواهران استان سمنان
🆔@mhw_semnan