یک فروند بالگرد نظامی متعلق به ارتش ترکیه در جنوب ترکیه سقوط کرد.
اگر هنوز نفهمیده اید در میان جنگ تاریخی سرنوشت ساز با اسراییل دولت ایران دست چه کسانی است به روزنامه رییس ش اطلاعرسانی دولت نگاه کنید.
یک روز پس از سقوط سوریه و شکستن ستون فقرات محور مقاومت و پیروزی راهبردی اسراییل با دسته گل به استقبال گروه های تروریستی میرود!
شبیه اینکه فردای سقوط فاو یک سخنگوی دولت در روزنامه اش پیام تبریک عمومی بدهد! بنی صدر هم گمانم چنین نبود.
جالب است، یک تیتر هم زده: «خاورمیانه در مسیر پوست اندازی»!
«سقوط اسد: روایتی از جدال هژمون و رؤیای ملتها»
این روزها بعد از سقوط شوک آور بشار اسد، هر کسی از ظن خود یار ماجرا شده و سقوط او را متوجه به یک کانون خاص ارزیابی میکند و بر اساس آن تجویزاتی صادر میکند. برخی مانند اصلاح طلبان با اتخاذ یک دیدگاه رمانتیک و با اقتباس از ادبیات اندرزنامه ای حکومت های استبدادی را تشویق به اصلاحات سیاسی و بازگشت به اعتماد مردم میکنند. در نقطه مقابل اصولگرایان اعتماد به آمریکا و برخی از دولت های منطقه ای متحدش را مهمترین عامل شکست بشار اسد میدانند. آنان با استناد به نقل قول های رسمی و غیررسمی فقدان روحیه رزم آوری بشار اسد را موثرترین عامل بعنوان متغیر نهایی رقم زننده وضعیت سیاسی امروز سوریه میدانند. منتقدین سیاست خارجی ج.ا خیانت روسیه را پررنگ میکنند و ماجرای پیش آمده را به معاملات پشت پرده احتمالی روسیه و ترکیه نسبت میدهند.استراتژیست ها و ملیتاریست ها نیز از ضعف امکانات راهبردی نیروهای مقاومت پس از ماجراهای ۷ اکتبر سخن میگویند.
هر چند بدوا اینطور به ذهن خطور میکند که این عوامل همه در تبیین چندوجهی اجتماعی و سیاسی جهان انضمامی موثر است اما فقدان یک نظریه معتبر علمی در تحلیل، شطح گویی را تا به آنجا می رساند که برخی سقوط اسد را به فیلتر نبودن شبکه های اجتماعی یا رویکرد نئولیبرالی اقتصاد سوریه نسبت میدهد. مشخص است دز چنین عرصه مشوبی از تحلیل نه تنها نمی توان از تجربه سوریه درس گرفت بلکه تجویزاتی صادر خواهد شد که به گمراه کردن بیشتر دیگران منجر خواهد شد.
در روابط بینالملل، عوامل ساختاری و غیرساختاری به دو دسته از مولفههایی اشاره دارند که بر رفتار دولتها و سایر کنشگران بینالمللی تأثیر میگذارند. عوامل غیرساختاری، به جنبههای داخلی، هویتی، فرهنگی و روانشناختی کنشگران اشاره دارند که در تبیین رفتار آنها نقش دارند. این عوامل معمولاً در نظریات سازهانگارانه و لیبرال برجسته میشوند. در نقطه مقابل عوامل ساختاری است که به آن دسته از ویژگیها و نیروهایی اشاره دارند که از ساختار نظام بینالملل نشأت میگیرند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم رفتار کنشگران را محدود یا هدایت میکنند. این عوامل عمدتاً از دیدگاههای ساختارگرا (مانند رئالیسم) مورد تأکید قرار میگیرند.
واقعیت این است که بدون توجه به متغیرهای ساختاری مانند ویژگیهای نظام بینالملل، مداخله قدرت های بزرگ و نقش هژمونی و سلطه نمیتوان متغیرهای سطح واحد مانند ایدیولوژی و فرهنگ، شخصیت و ویژگی رهبران و فشارهای داخلی را تبیین کرد. مساله اصلی این نیست که در کشورهایی که از رنج استبداد ساقط میشوند دموکراسی نیست. مساله اینجاست که آمریکا اجازه نمیدهد که دموکراسی و تقویت مناسبات دو جانبه دولت و ملت در این کشورها شکل بگیرد. هژمون و سلطه به یک فرمول و معادله ای دست یافته است: فشار اقتصادی برای برهم زدن شالوده های مدنی و ایجاد تنگنای ژئوپلتیک برای تخلیه امکانات راهبردی و هجمه تبلیغاتی برای برهم زدن تعادل های عقلانی و آغاز فرایند تساقط!
از این واقعیت نمی توان غافل شد که غرب نظریه صلح دموکراتیک را برای همان غرب میخواهد و تجویزات دموکراتیک آنها صرفا اهرم فشاری برای دامن زدن به تضادهای اجتماعی کشورهایی است که در جغرافیای خود مستقل از غرب تولید قدرت میکنند و چنانچه در این کشورها امر بر تقویت جامعه مدنی و تقریب مردم و حکومت دائر شود غرب خود بزرگترین دشمن دموکراسی در این کشورها خواهد بود. هر چقدر هم شما مسئولین را به بازگشت به مردم تشویق کنید در آینده نظام جهانی به سرکردگی آمریکا علی رغم دادخواهی و ژست دموکراسی شما خواهند کوشید تا با فشار و مهار شدید ایران در محیط سیاست خارجی، تسهیل کننده و تزریق گر نوعی از رادیکالیسم دوگانه (اجتماعی و حکومتی) باشند تا با بروز بحران های درونی مانعی جدی بر سر راه توسعه سیاسی در ایران باشند.
«سقوط اسد: روایتی از جدال هژمون و رؤیای ملتها»
این روزها بعد از سقوط شوک آور بشار اسد، هر کسی از ظن خود یار ماجرا شده و سقوط او را متوجه به یک کانون خاص ارزیابی میکند و بر اساس آن تجویزاتی صادر میکند. برخی مانند اصلاح طلبان با اتخاذ یک دیدگاه رمانتیک و با اقتباس از ادبیات اندرزنامه ای حکومت های استبدادی را تشویق به اصلاحات سیاسی و بازگشت به اعتماد مردم میکنند. در نقطه مقابل اصولگرایان اعتماد به آمریکا و برخی از دولت های منطقه ای متحدش را مهمترین عامل شکست بشار اسد میدانند. آنان با استناد به نقل قول های رسمی و غیررسمی فقدان روحیه رزم آوری بشار اسد را موثرترین عامل بعنوان متغیر نهایی رقم زننده وضعیت سیاسی امروز سوریه میدانند. منتقدین سیاست خارجی ج.ا خیانت روسیه را پررنگ میکنند و ماجرای پیش آمده را به معاملات پشت پرده احتمالی روسیه و ترکیه نسبت میدهند.استراتژیست ها و ملیتاریست ها نیز از ضعف امکانات راهبردی نیروهای مقاومت پس از ماجراهای ۷ اکتبر سخن میگویند.
هر چند بدوا اینطور به ذهن خطور میکند که این عوامل همه در تبیین چندوجهی اجتماعی و سیاسی جهان انضمامی موثر است اما فقدان یک نظریه معتبر علمی در تحلیل، شطح گویی را تا به آنجا می رساند که برخی سقوط اسد را به فیلتر نبودن شبکه های اجتماعی یا رویکرد نئولیبرالی اقتصاد سوریه نسبت میدهد. مشخص است دز چنین عرصه مشوبی از تحلیل نه تنها نمی توان از تجربه سوریه درس گرفت بلکه تجویزاتی صادر خواهد شد که به گمراه کردن بیشتر دیگران منجر خواهد شد.
در روابط بینالملل، عوامل ساختاری و غیرساختاری به دو دسته از مولفههایی اشاره دارند که بر رفتار دولتها و سایر کنشگران بینالمللی تأثیر میگذارند. عوامل غیرساختاری، به جنبههای داخلی، هویتی، فرهنگی و روانشناختی کنشگران اشاره دارند که در تبیین رفتار آنها نقش دارند. این عوامل معمولاً در نظریات سازهانگارانه و لیبرال برجسته میشوند. در نقطه مقابل عوامل ساختاری است که به آن دسته از ویژگیها و نیروهایی اشاره دارند که از ساختار نظام بینالملل نشأت میگیرند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم رفتار کنشگران را محدود یا هدایت میکنند. این عوامل عمدتاً از دیدگاههای ساختارگرا (مانند رئالیسم) مورد تأکید قرار میگیرند.
واقعیت این است که بدون توجه به متغیرهای ساختاری مانند ویژگیهای نظام بینالملل، مداخله قدرت های بزرگ و نقش هژمونی و سلطه نمیتوان متغیرهای سطح واحد مانند ایدیولوژی و فرهنگ، شخصیت و ویژگی رهبران و فشارهای داخلی را تبیین کرد. مساله اصلی این نیست که در کشورهایی که از رنج استبداد ساقط میشوند دموکراسی نیست. مساله اینجاست که آمریکا اجازه نمیدهد که دموکراسی و تقویت مناسبات دو جانبه دولت و ملت در این کشورها شکل بگیرد. هژمون و سلطه به یک فرمول و معادله ای دست یافته است: فشار اقتصادی برای برهم زدن شالوده های مدنی و ایجاد تنگنای ژئوپلتیک برای تخلیه امکانات راهبردی و هجمه تبلیغاتی برای برهم زدن تعادل های عقلانی و آغاز فرایند تساقط!
از این واقعیت نمی توان غافل شد که غرب نظریه صلح دموکراتیک را برای همان غرب میخواهد و تجویزات دموکراتیک آنها صرفا اهرم فشاری برای دامن زدن به تضادهای اجتماعی کشورهایی است که در جغرافیای خود مستقل از غرب تولید قدرت میکنند و چنانچه در این کشورها امر بر تقویت جامعه مدنی و تقریب مردم و حکومت دائر شود غرب خود بزرگترین دشمن دموکراسی در این کشورها خواهد بود. هر چقدر هم شما مسئولین را به بازگشت به مردم تشویق کنید در آینده نظام جهانی به سرکردگی آمریکا علی رغم دادخواهی و ژست دموکراسی شما خواهند کوشید تا با فشار و مهار شدید ایران در محیط سیاست خارجی، تسهیل کننده و تزریق گر نوعی از رادیکالیسم دوگانه (اجتماعی و حکومتی) باشند تا با بروز بحران های درونی مانعی جدی بر سر راه توسعه سیاسی در ایران باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهروند لیبی خطاب به مردم سوریه
همین آوازها رو ماهم شنیدیم
همین پایکوبیها رو ماهم شنیدیم
دقیقا همین صحنه ها..
همه این جشنهایی که الان در سوریه میگیرند قبلا در لیبی گرفتند
⭕️ولی بعدش گفتند: این دیگه چه کاری بود با خودمون کردیم!؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بایدن سقوط حکومت سوریه را این چنین توصیف کرد:
🔹"بعد از 13 سال جنگ داخلی در سوریه، بیشتر از نیم قرن حاکمیت اقتدارگرای وحشیانه بشار اسد و پدرش قبل از اون، بالاخره نیروهای شورشی بشار اسد رو مجبور کردن که استعفا بده و از کشور فرار کنه ... این یک لحظه خاص و فرصت تاریخی برای مردم سوریه هست که خیلی وقته دارن رنج میکشن!"
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کریا
🎥 بایدن سقوط حکومت سوریه را این چنین توصیف کرد: 🔹"بعد از 13 سال جنگ داخلی در سوریه، بیشتر از نیم قر
همین تعریف تمجیدها را از مردم احمق لیبی هم کردند لیبی از 2011 نه تنها روی ارامش ندیده بلکه صدها هزار نفر از همان مردم مشغول پایکوبی در خیابانها از ساقط شدن قذافی کشته شدن خانه هاشون ویران شده زیرساختهاشون بطور کلی نابود شده زنان و دخترانشون در بازار برده و کنیز خرید و فروش میشن مناطق نفتی اش در اشغال رسمی امریکا اسرائیل فرانسه انگلیس ایتالیا سواحلش محاصره عملی است و نفتش به تاراج میره درحالیه هیچ دولتی در آن بر سر کار نیست!
سالهاست اولویت آمریکا اسرائیل انگلیس و فرانسه و المان در خاورمیانه دولت/ارتش زدایی از کشورهای منطقه ماست.
4 کشته ارتش اسرائیل در جنوب لبنان و 2 یا 3 کشته در کمین رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین در شهر جبالیا شمال غزه
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کریا
🎥شهروند لیبی خطاب به مردم سوریه همین آوازها رو ماهم شنیدیم همین پایکوبیها رو ماهم شنیدیم دقیقا هم
ما 14 سال تلاش کردیم مردم سوریه به سرنوشت ملت احمق و نادان لیبی که بهترین سطح رفاه را داشتن دچار نشوند.
اما نشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از نقش آمریکا در لیبیسازی سوریه تا قدرت بازدارندگی ایران!
🔷علم صالح، دانشیار مطالعات خاورمیانه، در واکنش به جانبداری مجری تلویزیونی صدای آمریکا در حمایت از کارفرما:
🔺این اتفاقات برای آمریکا، اروپا و ترکیه برد محسوب نمیشود؛ بایدن باید به یاد داشته باشد که با حمایت او از گروههای مسلح در مرز ترکیه، القاعده و داعش به وجود آمد و بعدا از داعش به جبهه النصره و سپس به هئیت تحریر الشام انتقال پیدا کرد.
📌 ایرانیکTV را دنبال کنید⚡️
🆔 @iranictv
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کریا
اوگنی زینرشاین تبعه آلمان نازی 43 ساله فرمانده گروهان در هنگ 9263 هیرام، تیپ 226، در جنوب لبنان به
اینا شدن 4 کشته افتادن ارتش اسرائیل در میدان مین جنوب لبنان
دوتاشون فرمانده گروهان و جانشین گردان هستن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ وقتی مشاور پیشین وزارت خارجه آمریکا مناظره پخش زنده را ترک میکند!
📍مشاور پیشین وزارت خارجه آمریکا: اگر محور به اصطلاح مقاومت اجازه صلح کشورهای عربی با اسرائیل را داده بود امروز وضعیت منطقه بسیار خوب بود/جناب صباغ انسان فرهیختهای است و این که از کشور تروریستی همچون ایران دفاع میکند مایه ترس من است...
🔻کارشناس عرب: مصر و اردن هم با اسرائیل صلح، روابط را عادی سازی کرده و همیشه با آمریکا همراهی میکنند اما امروز به کجا رسیدهاند؟/من از ایران دفاع نمیکنم بلکه واقعیتها را بیان میکنم/مسئله بشار اسد یا ماهر اسد نیست مسئله ایجاد خاورمیانه جدید طبق معیارهای آمریکا و اسرائیل است...
#عربی
🆔 @Kavoshmedia
✳️سخنگوی کرملین:
اعطای پناهندگی به بشار اسد تصمیم مستقیم پوتین بود
✳️نماینده روسیه نزد سازمانهای بین المللی در وین:
اسد و خانوادهاش در مسکو هستند. روسیه در شرایط سخت به دوستان خود خیانت نمیکند. این تفاوت بین روسیه و آمریکا است!
@Thirdintifada
وقتی انگلیسی ها مقر گشتاپو کپنهاگ را در سال 1944 بمباران کردند و یکی از بمب های آنها ناخواسته به بیمارستان کودکان اصابت کرد، این یک تراژدی بود، اما تروریسم نبود. وقتی چند هفته پیش اسرائیل موشکی شلیک کرد که دو تن از تروریست های حماس را کشت و دو کودک فلسطینی را که در نزدیکی بازی می کردند به طرز غم انگیزی مورد اصابت قرار گرفت، این تروریسم نبود.
بنامین نتانیاهو، کتاب مبارزه با تررویسم ص 18
📌آشنایی با تحریرالشام
🔹️هیئة تحریرالشام (HTS) از گروههای مختلفی تشکیل شده که در طول زمان با هم ادغام یا تغییر ساختار دادهاند. این گروه در ژانویه ۲۰۱۷ با اعلام اتحاد چند گروه شورشی و جهادی در سوریه بهوجود آمد.
🔹مهمترین گروه منشعبشدهای که نقش اصلی در تشکیل هیئة تحریرالشام داشت، "جبههالنصره" بود.
🔹منشأ و گروههای اصلی تشکیلدهنده هیئة تحریرالشام:
جبههالنصره (Jabhat al-Nusra):
🔹جبههالنصره، شاخه رسمی القاعده در سوریه بود که در سال ۲۰۱۱ تأسیس شد. در سال ۲۰۱۶، جبههالنصره اعلام کرد که از القاعده جدا شده و نام خود را به جبهه فتحالشام تغییر داد. این گروه هسته اصلی هیئة تحریرالشام است. هدف این تغییر نام و ساختار، کاهش فشارهای بینالمللی و بهبود تصویر این گروه در میان مخالفان داخلی سوریه بود.
حرکة نورالدین الزنکی:
🔹این گروه در ابتدا بخشی از هیئة تحریرالشام بود و در تأسیس آن نقش داشت، اما بعدها به دلیل اختلافات داخلی از آن جدا شد.
جیش السنه (Army of the Sunnah):
🔹یکی از گروههای شورشی محلی که به هیئة تحریرالشام پیوست.
لواء الحق (Brigade of the Truth):
🔹این گروه نیز از شورشیان محلی سوریه بود که در تأسیس هیئة تحریرالشام مشارکت داشت.
جبهة أنصارالدین (Ansar al-Din Front):
🔹یک ائتلاف جهادی کوچک که به تحریرالشام پیوست.
🔸نکات مهم:
🔹هیئة تحریرالشام تلاش کرده است تا خود را بهعنوان یک گروه مستقل و غیرمرتبط با القاعده معرفی کند، اما بهدلیل پیشینه جبههالنصره، همچنان از سوی بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته میشود. این گروه نقش اصلی را در کنترل بخشهایی از استان ادلب در شمال غرب سوریه داشت و یکی از قدرتمندترین گروههای شورشی در این منطقه محسوب میشد.
🔸هدف تشکیل:
🔹تشکیل هیئة تحریرالشام با هدف ایجاد یک ساختار متمرکزتر و جلب حمایت محلی و کاهش فشارهای بینالمللی بر گروههای جهادی انجام شد. با این حال، اختلافات داخلی و جدا شدن برخی از گروههای مؤسس، قدرت و وحدت آن را در طول زمان تحت تأثیر قرار داده است.