وحدات من قوات اللواء 35 مدرع تنفذ مناورة "المعنويات عالية"
الإعلام الحربي/
نفذت وحدات من قوات اللواء 35 مدرع، مناورة عسكرية تحت شعار "المعنويات عالية" في إطار الجاهزية والاستعداد لخوض معركة الفتح الموعود والجهاد المقدس.
ونفذت المناورة عبر ثلاث مراحل بعد أن تم استطلاع أماكن وانتشار العدو المفترضة ومعرفة طبيعة الأرض وتضاريسها.
حيث هاجمت القوات في المرحلة الأولى أماكن وتجمعات العدو ومرابض المدفعية ومراكز الاتصالات ومراكز القيادة والسيطرة بواسطة القوة الصاروخية والمدفعية والطيران المسير، وتكثيف نيران الدروع والقناصة المعدلات على تبة ٢٥ و٣٥ و٢٠ و١٥ و٥٠ و٣٠ وتقدمت وحدات من المشاه لتطهيرهن عبر أربعة مسارات وتم الاشتباك مع العدو المتموضع وقتل جميع أفراده والسيطرة على جميع التباب المخطط لها في المرحلة الأولى.
وقامت القوات المشاركة بنصب كمين محكم وزراعة العبوات الناسفة في طريق العدو، ووضع مجموعة من القناصة والدروع بعدما علمت بأنه يريد الالتفاف عبر المدرعات على تبة 25 و 35، وقصف طيران العدو عدة غارات لتأمين الالتفاف إلا أنه فشل في ذلك.
وتقدمت وحدات من المدرعات فدمرت عدداً منها عبر العبوات وتم الاشتباك مع بقية المدرعات وقتل وأسر من كانوا فيها واغتنام عدد منها.
وعكست المناورة المهارات العالية التي يتمتع بها المشاركون وجاهزيتهم لتنفيذ المهام الموكلة إليهم.
www.mmy.ye
سخنگوی پنتاگون اعلام کرد که بندری که در مقابل غزه ایجاد می شود، در واقع «JLOT» است. اسکله مخصوصی است که روی سطح آب شناور است، نوعی اسکله دریایی که در نزدیکی سواحلی قرار میگیرد که در آن بندری مناسب برای کشتی های بزرگ وجود ندارد. اسکله ویژه قادر به تخلیه بار و تجهیزات نسبتاً سنگین است. محموله از کشتی های بزرگ به کشتی های کوچکتر منتقل می شود که می توانند با خیال راحت آن را به ساحل منتقل کنند. اسکله شناور توسط نیروی دریایی آمریکا ساخته خواهد شد.
کل عملیات شامل: یک اسکله دریایی است که به کشتی بزرگ متصل می شود، یک اسکله شناور به طول حدود ۵۵۰ متر که به ساحل متصل می شود و چندین کشتی "لجستیکی" که تجهیزات را از اسکله ویژه منتقل می کند. روند کار به این صورت است: کمک ها از یک کشتی بزرگ به اسکله ویژه می رود، کشتی های تدارکاتی کمک ها را بارگیری می کنند و روی کشتی هایی تخلیه می کنند که کمک ها را در اسکله شناور مستقیماً به ساحل منتقل می کنند.
@mhrezaa2 / کانال أخٌفيالله
🔴امریکا چگونه در غزه اسکله میسازد!
🔻در مورد طرح امریکا، رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای عربی برای ایجاد یک بندر در غزه برای ارسال مواد غذایی به ساکنان آواره و جنگزده این منطقه در طول هفتههای گذشته گفتیم و نوشتیم. حقیقت آن است که این طرح، بخشی از برنامه درازمدت امریکا برای ایزولهکردن و خارج کردن غزه از محیط خارجی به منظور گرسنه نگهداشتن مردم این منطقه است. این بندر درست در جایی ساخته میشود که قرار است بیش از 200 هزار چادر برای ساکن کردن مردم آواره غزه برپا شود و پول این چادرها را هم قرار است امارات و عربستان بدهند!
🔻هنوز واکنش رهبران حماس، گردانهای قسام و دیگر جنبشهای فلسطینی در مورد این طرح و ایده را نشنیدهایم، اما اگر به این طرح نگاهی داشته باشیم متوجه خواهیم شد که واقعیت چیز دیگری است و امریکاییها میخواهند به نوعی شراکت خود در جنایت علیه مردم غزه را لاپوشانی و ماستمالی کنند. در این مورد کافی است نگاهی به روشن بودن عامدانه میکروفنها هنگام صحبت بایدن در وسط کنگره با یکی از نمایندگان اشاره کرد که طی آن در ظاهر او از رفتارهای نتانیاهو به شدت عصبانی است.
🔻منطقه زردرنگ جایی است که صهیونیستها با کمک امریکا و همراهی مصر، اردن، امارات و انگلیس قرار است بیش از دو میلیون جمعیت غزه را ساکن کنند!! دقت کنید، همه را میخواهند در این منطقه در قالب روستاهای چادری جمع کنند و آن نقطه سفید را هم که ملاحظه میکنید جایی است که صهیونیستها میخواهند با کمک دولت حرامزاده امارات یک بندر ایجاد کند تا از این بندر غذا وارد این منطقه شود. بقیه غزه را هم قصد دارند با خاک یکسان کرده و هر کسی میخواهد به غذا و دارو دست پیدا کند باید به این منطقه زردرنگ برود.
✍️کریم جعفری
یمنی ها قرار بود نیمه شب دیشب در مورد عملیاتشان در خلیج عدن بیانیه صادر کنند اما تا لحظاتی قبل صدور بیانیه را به تاخیر انداختند. این تاخیر برای صدور بیانیه نشان می دهد یمنی ها با حساسیت و مسئولیت پذیری قصد داشته اند تا از نتیجه عملیات دقیقا مطلع شوند و سپس برابر واقعیت بیانیه صادر و خبررسانی کنند. لحظاتی قبل نیروی های مسلح یمن در این بیانیه اعلام کردند:
"نیروی دریایی و نیروی هوایی نیروهای مسلح یمن دو عملیات نظامی مشخص انجام دادند.
در عملیات اول، ناو آمریکایی پروپل فورچون در خلیج عدن با تعدادی موشک دریایی مناسب و در عملیات دوم تعدادی ناوشکن جنگی آمریکایی در دریای سرخ و خلیج عدن با ۳۷ پهپاد و دو عملیات با موفقیت به اهداف خود دست یافتند"
البته جالب این است که سنتکام اعلام کرده است:
"کشتی ها و هواپیماهای نیروی دریایی ایالات متحده به همراه چندین کشتی و هواپیماهای نیروی دریایی ائتلاف ۱۵ پهپاد OWA را سرنگون کردند"
اما سنتکام نگفته است تکلیف موشک های دریایی که کشتی پروپل فورچون را در عملیات اول هدف قرار دادند چه شده است؟!
همچنین سنتکام نگفته است تکلیف ۲۲ پهپاد دیگر از ۳۷ پهپاد یمنی ها چه شده است؟!
معلوم است موشک های دریایی و ۲۲ پهپاد به کشتی تجاری امریکائی و چند ناو جنگی امریکائی ها با موفقیت برخورد کرده اند. همچنین همان طور که گفتیم تاخیر یمنی ها در صدور بیانیه بر خلاف وعده اولشان نشان می دهد یمنی ها تا از نتیجه عملیات اطمینان حاصل نکردند بیانیه صادر نکردند و صدور بیانیه پس از حصول اطمینان از موفقیت عملیات بوده است. معلوم نیست چند ناو جنگی امریکائی هدف قرار گرفته اند که سنتکام فقط برای فرار از آبروریزی با چنین بیانیه ای و برای فریب اذهان تکلیف موشک های دریایی و ۲۲ پهپاد دیگر را در بیانیه شان نا معلوم گذاشته اند.
✍️مازیار شکوری
گزارش اندیشکده «Foreign Policy in Focus»؛کمپین ضدایرانی آمریکا چگونه شکست خورد؟
نزدیک شدن ناگهانی ترکیه به ایران در حالی که رئیس جمهورش جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه را نسل کشی به سبک هیتلر دانست و محکوم کرد، سیلی آشکاری به صورت آمریکا بود. تقریباً یک چیز واضح است و آن، اینکه مبارزه طولانی واشنگتن برای کنترل نفوذ منطقهای ایران آشکارا شکست خورده است.
نه ایران، بلکه ایالات متحده و اسرائیل هستند که تلاش کردند از قدرت خود برای تغییر شکل منطقه به شیوه ناپلئونی استفاده کنند. حمله آمریکا و اشغال فاجعه آمیز عراق، جنگ های اسرائیل در مصر (1956، 1967)، لبنان (1982-2000، 2006) و غزه (2008، 2012، 2014، 2024) تنها بخشی از تحرکات مداوم آن ها برای عملیات نظامی در مقیاس بزرگ و بی تردید، اسرائیل با تصرف کرانه باختری فلسطین به دنبال تغییر دائمی جغرافیای سیاسی منطقه با استفاده از توان نظامی است.
به تازگی آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی خود پرسیدند، چرا سران کشورهای اسلامی به طور علنی رابطه خود را با رژیم قاتل صهیونیستی قطع نمی کنند و از کمک به این رژیم دست برنمی دارند؟
ایشان با بیان آمار حیرتانگیز جان باختگان جنگ کنونی اسرائیل علیه غزه، از کشورهای عربی (بحرین، مراکش، سودان و امارات متحده عربی) که بهعنوان بخشی از توافقنامه ابراهیم، اسرائیل را به رسمیت شناختند و با آن رابطه دارند، انتقاد کردند.
با توجه به احساسات ضد اسرائیلی در خاورمیانه، اگر منطقه مملو از دموکراسی بود، موضع قاطع ایران میتوانست به طور گسترده اجرا شود، اما این واگرایی نشانه آشکار اراده نهایی مقام های دولت بایدن است که امیدوار هستند بتوانند از بحران غزه برای تمدید قراردادهایی همچون توافق ابراهیم با عربستان سعودی استفاده کنند و با به حاشیه راندن فلسطینیان، جبهه مشترک اسرائیلی-عربی علیه ایران تشکیل دهند.
منطقه پیش تر در جهت متفاوتی حرکت می کرد. مارس گذشته ایران و عربستان سعودی با ازسرگیری روابط دیپلماتیک و تلاش برای گسترش تجارت دوجانبه، شروع به احیای روابط کردند. این رابطه با گسترش کابوس میان اسرائیلی ها و جنگ غزه همراه شد.
این کابوس ادامه یافت تا اینکه آیت الله سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران برای نخستین بار از زمان آغاز درگیری در غزه از ریاض، پایتخت عربستان سعودی بازدید کرد و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران نیز دو بار با همتای سعودی خود دیدار کرده است.
محمد بن سلمان، حاکم واقعی عربستان سعودی که از سیاست های دوگانه آمریکا در منطقه ناامید شده، برای دور زدن واشنگتن و تقویت بیشتر روابط خود، به سوی پکن و تهران روی آورده است.
گرچه ایران نسبت به عربستان سعودی با اسرائیل دشمنی بیشتری دارد، اما رهبران آن اتفاق نظر دارند روزهای به حاشیه راندن فلسطینیان پایان یافته است. سعودی ها حتی از پیوستن به ائتلاف دریایی به سرکردگی ایالات متحده با هدف متوقف کردن تنش ایجاد شده در دریای سرخ خودداری کردند.
اواخر ژانویه آیت الله رئیسی دیپلمات های منطقه را با سفر به آنکارا و گفت و گو با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در زمینه تجارت و مسائل ژئوپلیتیکی غافلگیر کرد که نشانه دیگری از تغییر نقش کشورش در منطقه است.
نزدیک شدن ناگهانی اردوغان به ایران در حالی که جنگ اسرائیل علیه غزه را نسل کشی به سبک هیتلر دانست و محکوم کرد، سیلی آشکاری به واشنگتن بود. تقریباً یک چیز واضح است و آن، اینکه «مبارزه طولانی واشنگتن برای کنترل نفوذ منطقه ای ایران آشکارا شکست خورده است».
https://fpif.org/how-washingtons-anti-iranian-campaign-failed-big-time/
اسحاق بریک: اسرائیل با سران کنونیاش آخرین لحظات عمرش را سپری میکند
روزنامه هاآرتص امروز با انتشار یادداشتی با عنوان " دکترین غیرپیروزی نتانیاهو احمقانه است" به قلم یک ژنرال اسحاق بریک با تاکید بر ضروت کنارهگیری سران کنونی رژیم صهیونیستی نوشت که عدم کنار گذاشتن این مقامات به منزله رسیدن اسرائیل به آخرین روزهای حیاتش است. وی می نویسد : " هفته گذشته، جاناتان لیس پیش نویس کاغذ سفیدی را منتشر کرد که در آن، نخست وزیر بنیامین نتانیاهو دکترین دفاعی خود را خلاصه می کند. همچنین سندی است که نشان دهنده شخصیت اوست. دژاوو کسانی که رفتار او را در لشکرکشیهای نظامی ارزیابی میکنند، بهویژه دشمنان اسرائیل، مدتهاست به این نتیجه رسیدهاند که تا زمانی که او در راس هرم تصمیمگیری قرار دارد، اسرائیل جنگی سرنوشتساز به راه نمیاندازد - حتی اگر حزبالله صدها دقت به خرج دهد. موشک های هدایت شونده به مقر نظامی در تل آویو و فرودگاه بین المللی بن گوریون در خارج از شهر و حماس به دیمونا و پایگاه هوایی هتزاریم در مجاورت آن موشک شلیک کردند."
ژنرال صهیونیست «اسحاق بریک» خواستار تغییر مقامات اسرائیلی است که در «فاجعه و شکست» روز هفتم اکتبر دخیل بودند. زیرا عدم تغییر این مقامات به آن معناست که «اسرائیلیها باید آخرین لحظات زندگیشان تا وقوع فاجعه بعدی را پشت سر بگذارند.
فاجعهای که آغاز یک جنگ منطقهای است که امروز کسی برای آن آماده نمیشود».وی طی یادداشتی در روزنامه هاآرتص تاکید کرد که نخستوزیر بنیامین نتانیاهو، وزیر جنگ یوآو گالانت و هرتزی هالوی و برخی از افسران ارشد باید به دلیل شکست هفتم اکتبر، از قدرت کنار بروند و «رهبری جدید فوراً روند ترمیم را با چشماندازی راهبردی برای آینده برنامهریزی کند».
بریک با کنایه افزود که «رهبران هرج و مرج، آشفتگی و اهمال» باید برکنار شوند و زمان آن فرار رسیده «همه کسانی که متهم به فاجعه وحشتناک 7 اکتبر هستند، کلیدهایشان را پس بدهند و بروند به امور خانواده خود رسیدگی کنند».
وی تاکید کرد که اولین کسی که به جای اتهامزنی به سایرین، باید از پستش کنار برود، نتانیاهو است. گالانت نیز باید به خاطر اینکه دشمن را بیهوده و غیرواقعی تهدید میکرد، فورا کنارهگیری کند. وی با اغراق در فشار بر نتانیاهو خواستار حمله به حزب الله لبنان به موازات حمله به مقاومت فلسطین در نوار غزه بود. اگر تلآویو به این توصیه عمل میکرد «اسرائیل امروز وارد یک جنگ منطقهای شده بود که آن را نابود می کرد».
گالانت «فردی نامتعادل» است که بیتردید نمیتواند منطقی فکر کند و بابت همین امر نیز خطرناکترین «شرطبندی» را بر روی حیات رژیم اشغالگر و شهرکنشینان میکند.وی درباره نوار غزه هم گفت که «شهر غزه و تونلهای آن اکنون تحت کنترل کامل ارتش اسرائیل است و طولی نمیکشد که فلسطینیها بمیرند یا تسلیم شوند اما همه دیدند که «حرفهایش در تضاد با واقعیت» بود.
در ادامه یادداشت هاآرتص در خصوص بیکفایتی گالانت آمده است که وی «مدعی فرار السنوار از یک تونل به تونل دیگر، عدم تاثیرگذاریاش و تصمیم سطوح سیاسی حماس برای تغییر او» بود اما معلوم شد که وی همچنان «حال مدیریت حماس» است.
این ژنرال اسرائیلی در خصوص نقش رسانههای اسرائیلی در جنگ نیز گفت که اغلب خبرنگاران و تحلیلگران نظامی در شبکههای اجتماعی منافق هستند و صرفا بیانیههای سخنگوی ارتش را بازخوانی میکنند چون از انتقاد میترسند.
https://www.haaretz.co.il/opinions/2024-03-07/ty-article-opinion/.premium/0000018e-1943-d021-adef-9f77dc470000
افزایش محبوبیت ایران
در اجلاس بین المللی خلیج فارس که نوامبر گذشته برگزار شد، عبدالله باعبود، یکی از دانشگاهیان برجسته عمانی گفت، محکومیت شدید اسرائیل از سوی ایران و ترکیه باعث شرمساری برخی کشورهای عربی است که از زبان مشابهی استفاده نمی کنند.
خلاصه و با هزینه بسیار کم ایران به طور غیرمنتظره ای در حال برنده شدن در نبرد کنترل افکار عمومی منطقه و جایگاهش در جهان عرب به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در عین حال، وجهه ایالات متحده به دلیل حمایت کامل از آنچه بیشتر مردم منطقه «قتل عام بی رحمانه هزاران کودک و غیرنظامی بی گناه» می دانند، به طور غیر قابل مهاری لکه دار شده است.
ایران در ماه های اخیر از موقعیت ضعیف واشنگتن در منطقه استفاده شگفت انگیزی کرد. در حالی که وزارت امور خارجه آمریکا دوست دارد ایران و اسرائیل را با یکدیگر در صحنه تقابل بیندازد، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به تازگی گفت، فاجعه غزه نقاب از چهره به اصطلاح مدافعان حقوق بشر برداشت و ماهیت واقعی رژیم اسرائیل را که حامیانش از آن به عنوان نماد دموکراسی یاد می کنند، نشان داد.
محبوبیت جامعه روحانیون ایران حتی میان مخاطبان عربی و اسلامی به طرز چشمگیری افزایش یافته است. آنها روابط خود را با شیعیان عراق تقویت کردند و ممکن است در آستانه تحقق هدف خود برای پایان دادن به مأموریت های نظامی آمریکا در عراق و سوریه باشند.
آنها همچنین به روابط نزدیکتر با ترکیه دست یافتند و در عین حال روابط با عربستان سعودی و سایر کشورهای نفت خیز عرب حوزه خلیج فارس را بهبود بخشیدند. با این کار آنها به وضوح هدف دولت بایدن را برای منزوی کردن ایران ناکام گذاشتند و کشورهای ثروتمندتر عربی را با معاملات تسلیحاتی و فناوری پیشرفته، قوی تر از همیشه به مقابله با اسرائیل واداشتند.
علاوه بر این، واشنگتن با حمایت و تسلیح اسرائیل در ماههای سیاه اخیر، موارد حقوق بشری را که از مدتها پیش علیه ایران استفاده میکرد، نادیده گرفته است. در این روند، جو بایدن بیش از هر رئیس جمهور دیگری تضعیف قوانین بین المللی بشردوستانه و اصول دموکراتیک را در جهان انجام داده است.
از آنجایی که 94 درصد پاسخ دهندگان عرب در نظرسنجی ای سیاست ایالات متحده را در منطقه بد می دانند، یک چیز واضح و آن اینکه، «دست کم در حال حاضر ایران در خاورمیانه پیروز شده است».
https://fpif.org/how-washingtons-anti-iranian-campaign-failed-big-time/
🛎وال استریت ژورنال: قطر رهبران حماس را تهدید به اخراج در صورت عدم پذیرش توافق آتش بس با اسرائیل کرد.
@FrontlineRadio
🌐 چرا وزارت خارجه ما در طوفان الاقصی منفعل است؟
برخلاف شروع پرگاز وزارت خارجه ما در ابتدای طوفان الاقصی و مواضع تقدیر برانگیز وزیر خارجه، حالا که اتفاقا ساختار نظامی به حاشیه رفته و مسایل انسانی و سیاسی پررنگ شده چند ماه است که خبری از وزارت خارجه ما نیست! چرا؟ نمی دانم!
نمی شود همه چیز را به ناکارآمدی ساختاری ارجاع داد و این بی تحرکی را در زمانه ای که میتوان ایده های متعددی را مطرح و حتی اجرا کرد، توجیه نمود!
میپرسید چه کارهایی؟
ایده های ما برای شکستن حصر غزه چه بوده است؟ فقط باید کشتی ایرانی برود مصر و آن را راه ندهند و دیگر هیچ راه حلی نداریم؟ نمی توانیم یک ترکیبی از کشورهای حامی فلسطین را تبدیل به کاروانی از کمک های دریایی کنیم؟ آیا در دیپلماسی صرف تحرک موضوعیت ندارد و حتما باید به نتیجه نهایی رسید؟!
اینکه آفریقای جنوبی حرف از لزوم اسکورت کشتی های کمک و اعزام به سمت غزه میزند را کدام کشور باید روی زمین بیاورد؟ تنها بهانه احتمال حمله به کشتی هاست؟ واقعا اگر طرف مقابل یک وفاق شکل میدهد حالا که صحنه علیه آنهاست ما نمیتوانیم با کشورهای مثل کلمبیا، اندونزی، پاکستان، قطر و... به ایده های عملی کمک رسانی برسیم؟
آیا نمیشود جمع مهمی از چهره های جهانی را تشویق به حضور در مرز رفح کرد و به ایده های آوانگاردتری نیز فکر کرد؟! چرا هیچ ایده و تحرکی در کار نیست؟!
آیا ما برای فعال سازی چین و روسیه در مسأله غزه، فعالیت خاصی در وزارت خارجه شاهد بوده ایم؟
📍 @komeilialireza
آیا ایران باز هم معادلات فلسطین را دچار تحول بنیادین میکند؟
در ششمین ماه از نبرد طوفان الاقصی و استمرار نسلکشی در غزه، اسرائیل توانسته برگ برندهای در میدان جنگ رو کند. برگ برندهی اسرائیل نه بمبهای آمریکایی است و نه تانکهای پیشرفتهاش؛ اسرائیل توانسته از #گرسنگی به مثابه سلاحی برای به زانو در آوردن مقاومت بیبدیل مردم غزه بهره بگیرد.
ماجرا از آنجا شروع شروع شد که بخشی از مردم غزه در نواحی شمالی باقی ماندند و اسرائیل کنترل نواحی میانی را در دست خود نگه داشت و بدین ترتیب چند صد هزار انسان محصور در نواحی شمالی دیگر حتی از همان کمکرسانی محدود از طریق مرز رفح هم محروم شدند و حال که زمان در حال سپری است سلاح گرسنگی ذره ذره در حال گرفتن جان مردم شمال غزه است. در معرکه گرسنگی کودکان با شرایط جسمی خاص و افراد مسن قربانیان خط اول قرار گرفتهاند و تصاویر اجساد استخوانیشان در حال انتشار است.
باید به جنگ این گرسنگی رفت و پیش پا افتادهترین کار مساهمه در کمکرسانی به غزه است اما این اصل ماجرا نیست چون کمکهای متداول نه آنطور که باید به غزه میرسند و نه به همه جای غزه میرسند و برای اینکار دولتها باید وسط بیایند علی الخصوص دولت جمهوری اسلامی ایران.
من برای آنچه از جمهوری اسلامی در جهت شکستن این گرسنگی مطالبه میکنم خیال نمیپردازم و بقدری که خدا به من درک از جغرافیا و قواعد سیاسی داده خودم را پیش خداوند مسوول میدانم تا چرت نگویم و پرت نبافم. پس دقت کنید که چه مینویسم:
غزه محاصره است؛ زمینی، دریایی و هوایی. یعنی برای رسیدن به غزه باید از سد اسرائیل گذشت و این یعنی وارد جنگ شدن با اسرائیل اما امروز زمان آن جنگ فراگیر نیست. یعنی هیچ کسی - درست یا غلط - آماده رویارویی با اسرائیل در خاک و هوا و دریای اسرائیل نیست. اما محاصره زمینی غزه چون محاصره دریایی و هوایی آن نیست.
در محاصرهی زمینی غزه اسرائیل در نوار شرقی و شمالی نوار غزه، خودش مرز دارد و اجازه نفوذ به کسی نخواهد داد. در نوار جنوبی هم هرچند اسرائیل مرزی ندارد اما نبض گذرگاه رفح را از طریق توافقات صلحش با مصر بدست گرفته و باز عملا بواسطه به میان آمدن حکومت مصر امکانی برای تغییر معادله محاصره زمینی وجود ندارد.
اما شرایط محاصره هوایی و دریایی غزه اینگونه نیست و اسرائیل برای جلوگیری از امدادرسانی هوایی و دریایی باید در آسمان غزه و سواحل غزه حضور پیدا کند که دیگر جزیی از محدودهی رسمی کشورش نیست و این یعنی مواجهه اسرائیل با نیروهای امدادرسان در جایی خارج از مرزهای خویش که در اینصورت بهانه "حق دفاع سرزمینی" از اسرائیل سلب خواهد شد. غزه البته نه فرودگاهی دارد و نه بندر فعالی پس اگر قرار به شکستن این محاصره باشد باید عملیات رهاسازی هوایی یا انتقال کمکهای دریایی با بهرهگیری از شناورهای کوچکتری تا ساحل غزه صورت پذیرد.
پس چرا تاکنون گروهی یا دولتی این کار را نکرده؟ پاسخ ترس دولتها از واکنش سخت اسرائیل است. کاری که اسرائیل قبلا در ماجرای ناوگان ماوی مرمره ترکیه در سال ۲۰۱۰ انجام داد و ۱۰ نفر را در آبهای آزاد به شهادت رساند و دهها تن دیگر را بازداشت کرد. اگر بپرسید که چرا گروههای مردمی خودشان راسا اقدام به ارسال کشتی نمیکنند پاسخ آن است که چون کشتیها برای عزیمت به سوی غزه از هر بندری نیازمند مجوز و تایید رسمی دولت مبدا هستند؛ درست مانند پرواز هواپیمایی از فرودگاهی به سوی مقصدی که باید تایید دولت مبدا را داشته باشد و باز اینجا اراده دولتها مسالهساز میشود و درست اینجاست که نام ایران مطرح میشود.
ایران قفل کمکرسانی تسلیحاتی به مقاومت فلسطینی را شکسته و این بر کسی پوشیده نیست. هزینهی این اقدام پیشرو نیز سالهاست که پرداخته شده و میشود و اینطور نیست که ایران بخواهد سقفی جدید را در حمایت از فلسطین بشکند؛ سخن از بعدی جدید است. وقتی ایران سلاح به غزه ارسال کرده و با خباثتهای اسرائیلی هم مواجه شده، ارسال کمکهای انسانی که دیگر حتی مطالبه اتحادیه اروپا هم است، هزینههای اضافی برای ایران بدنبال نخواهد داشت. ارادهی عمومی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران در قبال مساله فلسطین از این رو فراهم آورنده ظرفیت بالقوهی چنین اقدامی توسط ایران است. حال آنکه چنین اقدامی برای تمامی کشورهای دیگر منطقه بدلیل رقم زدن سقفی جدید از اقدام و کنشگری در قبال فلسطین امکان بالقوه نیز ندارد.
اینجاست که حاکمیت در ایران باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد باز هم معادلات حاکم بر ماجرای فلسطین را دچار تحول بنیادین کند یا نه؟ اگر پاسخ منفی است که آقایان توضیح بدهند چرا اما اگر پاسخ آریست که میتوان با تشکیل کمیتهای اضطراری به دستور ریاست جمهوری، وارد جزئیات اجرایی و چند و چون این کمکرسانی و تمهیدات متعدد برای کمینهسازی تهدیدات محتمل این اقدام شد.
سرباز روحالله | @roohullahrazavi
افزایش شیعیان در ارتش لبنان
دز دهه های اخیر، جمعیت لبنان تغییر کرده و ترکیب ارتش لبنان را تحت تأثیر قرار داده است. میزان مهاجرت مسیحیان از لبنان افزایش داشته است.
به طوری که در حالی که زمانی مسیحیان در ارتش به طور کلی و در میان فرماندهان و افسران به طور خاص نمایندگی زیادی داشتند، اکنون شیعیان اکثریت قاطع را در اختیار دارند.
از دیگر دلایل کاهش سلطه مسیحیان در ارتش می توان به لغو قانون سربازی اجباری (2007) و همچنین وضعیت وخیم اقتصادی و کاهش دستمزدها اشاره کرد که انگیزه سربازی را در میان جامعه مسیحی به شدت کاهش داده است.
اندیشکده الما در این خصوص نوشت است: «بر اساس برخی فرضیات، حدود 50 درصد از سربازان و افسران ارتش لبنان شیعه هستند. به عبارت دیگر، ارتش لبنان در حال تشیع شدن است».
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
{مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً} - صَدَقَ الله العَليّ العَظِيم
بمزيد من الفخر والإعتزاز، تزف المقاومة الإسلامية الشهيد المجاهد حسن محمود صالح "جعفر" مواليد عام 1973 من بلدة عدشيت في جنوب لبنان، والذي ارتقى شهيداً على طريق القدس.
#حزب_الله
#الإعلام_الحربي