eitaa logo
خانه ایثار نجف آباد
1.9هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
8 فایل
⭕️نجف آباد، قدس غربی. ⭕️ شروع فعالیت از شهریور1399. با حمایت «شهرداری نجف آباد » و استفاده از منابع مختلف از جمله آرشیو «کنگره شهدای نجف آباد» ⭕️ شرعی و قانونی اجازه دارید حتی بدون ذکر منبع، از مطالب این کانال استفاده کنید. @njf_sakha ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ قاهری، ۲۲بهمن۶۳، حدود یک‌سال بعد از این اتفاق و در شرایطی که برای عملیات بدر آماده می‌شود، جزئیات این اتفاق را روی کاغذ می‌آورد. محمد قاهری فرزند غلامحسین، ۲۲اسفند۶۳ در ۱۷سالگی طی عملیات بدر در جزایر مجنون به شهادت رسیده و در قطعۀ۳ گلزار شهدای نجف‌آباد، خاک‌سپاری می‌شود. @najafabadnews_ir
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ تیربارها شروع به کار کرد و اولین کسی که زخمی شد، من بودم. وقتی تیر به پایم خورد، فقط احساس کردم که یک‌چیزی رد شد ولی کمی که راه رفتم، پخشِ بر زمین شدم. بچه‌های دیگر را نفهمیدم که چطور شدند. خودم را کشان‌کشان با اسلحه به پشت خاکریز کوچک تانک رساندم و در آن‌جا با سختی بسیار، بوته‌های دور و برم را جمع و خودم را استتار کردم. در این موقع، صدایی شنیدم. همان‌طور که زیر بوته‌ها بودم، مشاهده کردم که یک‌عراقی در کنار من نشست. من از هر جهت بر او غالب بودم ولی این‌که او اسلحه نداشت و من داشتم و من آماده‌ام برای تیراندازی؛ به طرف او بودم ولی قدرتای خداوند (از قدرت خدا)، او بلند شد و آن‌جا را ترک کرد. شب اول را با همۀ سرماهایش، کمی از گناهانم را پاک کردم. روز شد. من در موقعیت بدی قرار داشتم. اصلاً مثل یک آدم فلج شده بودم و تکان نمی‌توانستم بخورم. عراقی‌ها با تیربارهایشان می‌توانستند من را هدف بگیرند. صبح که شد، نه موقعیت دشمن را می‌دانستم و نه موقعیت نیروهای خودی را. همین‌که دستم بالا می‌رفت برای آگاه کردن نیروهای خودی که حدود ۳کیلومتر با من فاصله داشتند، تیربارهای دشمن کار می‌کرد. بدون هیچ غذایی و آبی، روز اول را سپری کردم. روز دوم، چاره‌ای جز فریاد زدن نداشتم. ۲نفر از برادران دیگر از دستۀ ۸نفرۀ ما، در چند متری من پشت یک خاکریز دیگر تانک افتاده بودند. این ۲نفر زخمی بودند ولی یکی از آن‌ها قادر به راه رفتن بود. ایشان پیش من آمد و قبل از این‌که من از او طلب آب کنم، او از من درخواست آب کرد و من هم به او گفتم که من هم آبی ندارم. در این‌جا بود که فهمیدم برادر عزیز و گرانقدر، برادر مصطفی رحیمی[۲] به شهادت رسیده است. بله، شهادت لیاقت می‌خواهد و ایشان هم بالاتر از این‌ها را داشت. خلاصه، روز دوم را دوباره بدون آب و غذا به پ ایان رساندیم. این بعثی‌های از خدا بی‌خبر، روز که ما را مشاهده کرده بودند، شب آن‌قدر خمپاره برای ما زدند که دیگر جای سوراخ نشده‌ای باقی نگذاشتند و باز هم عجیب این‌که یک‌گلولۀ آن در این محوطۀ خاکریزی که من افتاده بودم، نیفتاد و باز هم جای تعجب که ترکش‌های خمپاره به خدا قسم تا کنار گوش من و اعضای بدن من می‌رسید ولی مثل این‌که یکی آن‌ها را فقط هدایت به طرف خاک کرده بود. خلاصه روز سوم سپری شد. در این روز از فرط تشنگی ناچار به خوردن ادرار خودم شدم. بله، ای انسان گنهکارِ دین پوچ و بی‌اساس … (بقیه ناخوانا) 📌[۲] شهید مصطفی رحیمی فرزند غضنفر، ۷اسفند۶۲ در ۲۱سالگی طی عملیات خیبر به شهادت می‌رسد. 🆔 @najafabadnews_ir 🆔 http://najafabadnews.ir
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ روز چهارم هم سپری شد و شب فرا رسید. در آن شب با هر زحمتی بود، نماز دو رکعتی خواندم و از خدا خواستم که دیگر مرا به لطف و کرم خود، ببخشاید و ما را نجات دهد. بله الحمدلله، خداوند دعای این بندۀ روسیاهش را اجابت کرد و آن‌شب ساعت ۱۰بود که برادران ترک تبریز، از شناسایی که قبلاً داشتند ما را پیدا کرده و یکی از آن‌ها آمد بر بالین من. من او را قسم دادم که ما را از این‌جا ببرند و او گفت که اصلاً برای نجات شما آمده‌ایم. آن‌جا بود که برانکاردی را آورده و مرا به زحمت روی آن گذاشتند و دوستان دیگرم را هم به این منوال، به اورژانس بردند و شهید مصطفی رحیمی را که مفقود‌الاثر اعلام کرده‌اند، آن‌جا ماند. هر کس که این خاطره را می‌خواند، توجه کند که من برای خودنمایی، خدا نکرده، این مطالب را ننوشته‌ام. بلکه فقط برای این نوشتم که به آن یاوه‌سرایان بی‌فکری که می‌گویند، اسلامی در این جبهه‌ها و در این ملت نیست، بفهمانم که تقدیر، تقدیر الهی است و هر آن‌چه او بخواهد، می‌شود و خداوند توبۀ گناهکاران را قبول می‌کند و اگر سخت باشد گناه آن‌ها، آن خدای مهربان آن‌را با لطف و کرمش می‌بخشاید. والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته شب ۲۲ بهمن @najafabadnews_ir۶۳
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ تصاویر کامل دست نوشته شهید محمد قاهری را می توانید در پایگاه خبری نجف آباد نیوز، مشاهده کنید: http://najafabadnews.ir/?p=54916
21.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️خط لشکر8نجف‌اشرف در عملیات در این فیلم که مهر62 در غرب کشور و نزدیکی بانه ضبط شده، بخشی از خط لشکر8نجف‌اشرف در عملیات والفجر4 نمایش داده می‌شود. در نیمه دوم این فیلم، شهید فرمانده لشکر و تعدادی از اعضای کادر فرماندهی لشکر8 در تصویر دیده می‌شوند؛ افرادی مانند ، و . احتمال دارد شهید نیز در این صحنه حضور داشته باشد. @kongereshohadanajafabad2500
⭕️ شهید فرزند یدالله؛ 7اسفند62 در 23 سالگی طی عملیات در جزایر مجنون به شهادت رسید و پیکرش آبان73 تفحص و خاکسپاری شد. کلام شهید: « قران را بخوانيد و به قرآن عمل كنيد مساجد را خالي نگذاريد». @kongereshohadanajafabad2500
⭕️ شهید فرزند جواد، نفر سوم از سمت چپ؛18 شهریور 64 در 19 سالگی طی عملیات در شمال غرب کشور به شهادت رسید. کلام شهید: «آنگاه که فتنه‌ها چون شب تاریک شما را فرا گرفتند از هرگونه فتنه، به قرآن پناه ببرید. زیرا قرآن راهنما و هدایت گر شماست». @kongereshohadanajafabad2500
21.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️صبحگاه و رژه نیروهای لشکر8نجف در در این فیلم که به احتمال زیاد نیمه اول سال66 در پادگان انبیاء ضبط شده، بخشی از مراسم صبحگاه و رژه نیروهای لشکر8نجف اشرف نشان داده می شود. این پادگان در مقطعی، میزبانی بخشی از تجهیزات و امکانات لشکر8 بود ولی قبل از پایان دفاع مقدس و هم زمان با استقرار لشکر در زمین های نظامی شمال نجف آباد، این پادگان به ارتش واگذار شد. متاسفانه به دلایل مشکلات فنی نسخه اصلی فیلم، هیچ صدایی در طول نمایش فیلم به گوش نمی‌رسد. @kongereshohadanajafabad2500
⭕️ شهید فرزند محمد؛ 7مرداد61 در 22 سالگی طی در پاسگاه زید به شهادت رسید. کلام شهید: «از تمامی برادران وخواهران می خواهم که خونسردی خود را حفظ کنند و فقط زینب وار پیام خون شهیدان که همان رفع جور و ستم است را به گوش جهانیان برسانید». @kongereshohadanajafabad2500
⭕️ شهید فرزند رضا، نفر دوم از چپ؛ 20دی65 در 18سالگی طی در شلمچه به شهادت رسید. کلام شهید: «این مملکت با خون به اینجا رسیده و امانتی گرنبهاست در دست شما ، پس در حفظ آن کوشش کنید و نگذارید حوادث زمان در آن تغییری دهد». @kongereshohadanajafabad2500