♨️دلیل محکم
شهید پیچک، همیشه براى سایر برادران گردان الگو بود. زخمى شده بود و خون زیادى از او میرفت، امداد رسانى هم کم بود و باید حتمآ به پادگان سرپل ذهاب میرسیدیم . وقت تنگ بود و وضعیت غلامعلى اورژانسى بود. با این حال کمى برخاست و سرش را بالا آوردو نمازش را نیمه خوابیده خواند.اما قبل از آنکه به پادگان برسیم شهید شد. همین امر دلیل محکمى بود براى همه که نماز را حتماسر وقت بجا آورند.
#نماز_اول_وقت
#شهید_غلامعلى_پیچک
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
♨️نماز صبح در میدان مین
♦️در عملیات رمضان در یک روز گرم و آفتابى در منطقه ى جنوب و اطراف پاسکاه زید، ساعت 21، دستور عملیات و پیشروى داده شد، همه ى رزمندگان، با تکاپوى زیاد، مشغول انجام وظایف خود بودند و فقط به پیشروى در عمق محورهاى عملیات می اندیشیدند.
میادین مین، به سرعت پاکسازى میشد. حمل مهمات و تغذیه با احتیاط غیر قابل وصفى با چراغ هاى خاموش و زیرمنورهاى دشمن صورت میگرفت. ساعاتى از نیمه شب گذشته بود که به پشت یک میدان مین عجیب و غریب رسیدیم، برادران تخریب توانسته بودند بخشى از آن را براى عبور خودرو و رزمندگان، پاکسازى و نوارکشى کنند. ما هم که در یک آمبولانس بودیم، مجبور بودیم با احتیاط کامل و با آهستگى عبور کنیم. یکى از رزمندگان در جلوى ماشین پیاده حرکت میکرد و مسیر را نشان میداد. چرخ سمت راست بر اثر برخورد با مین ضد نفر، ترکید و خودرو متوقف شد.
هر لحظه امکان داشت خمپاره اى بر روى ماشین ما فرود بیاید و به همین دلیل وحشت کرده بودیم.
به دلیل کم عرض بودن جاده، امکان جک زدن نیز نبود. چند دقیقه اى نگذشته بود که در تاریکى صداى ضعیف موتورسیکلتى به گوش ما رسید. هنگامى که به ما رسیدند، بلافاصله مشغول مین یابى در محل و تعویض چرخ خودرو شدند.
در همین حال دیدیم که یک نفر از آنها مشغول جهت یابى است و با قطب نما دنبال قبله میگردد. «وقت نماز صبح شده بود». چگونه میشد در زیر آن آتش گلوله ها، جاى امنى براى نماز پیدا کرد؟!
امکان تجدید وضو نبود. آن دو تخریبچى در انتهاى نماز خود بودند و عملشان همه ى بینندگان را به شوق معنوى وا میداشت. من هم با تمام وجود خاکى خود، در مقابل خداوند ایستادم. زیر منورها و تیرهاى رسام ، صداى خودم را نمیشنیدم؛ نماز را سلام دادم. رو به قبله ایستادم تا به حضرت امام حسین (ع ) عرض ادب کنم که موج انفجار مرا زمین گیر کرد. نماز صبح در میدان مین، در کنار چند مجروح به همراه آماج گلوله هاى دشمن عجب حال و هوایى داشت که هنوز بعد از21سال غبطه لحظه اى از آن را میخورم.
#نماز_اول_وقت
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
♨️نوجوانی عاشق که دارویی عاشقانه میخورد
آخرای شب بود که پرده برزنتی سنگر را کنار زد و آرام به کنار دستم خزید و آهسته گفت: میشه ساعت چهار صبح بیدارم کنی تا داروهایم را بخورم؟
سـاعت چهـار صبح بیـدارش کردم. تشـکر کرد و بلند شـد از سـنگر رفـت بیرون،
بیسـت الی ۲۵ دقیقه گذشـت، اما نیامد. نگرانش شـدم. رفتم دنبالش؛ هوا مهتابی بود بعد از جستجوی اطراف سنگرهای یک صدای زیبا و سوزناک مناجات شنیدم ، رفتم به دنبال صدا ، دیدم یه قبر کنـده و داخل قبر نمـاز شـب میخوانـد و زارزار گریه میکند! در تاریکی لرزش شانههایش را حس میکردم، نزدیک شدم که سایهام در نور مهتاب به داخل سنگر افتاد. سرش را بالا کرد چشمانش اشکبار و صورت صاف و بدون مویش خیس بود.
با چشمانی نگران گفتم: مرد حسابی! تو که منو نصف جون کردی؟ میخواسـتی نماز شـب بخونـی چرا بـه دروغ گفتی مریضـم و میخـوام داروهام رو بخورم؟!
با بغض و اشک گفت: خدا شـاهده من مریضم، چشـمای من مریضه، دلـم مریضه ؛چشـام مریضـه چـون توی این ۱۶ سـال امـام زمان رو ندیده ، دلم مریضه چون بعـد از ۱۶ سـال هنـوز نتونسـتم با خدا خـوب ارتبـاط برقرار کنم؛ گوشـام مریضـه چون هنوز نتونسـتم یه صدای الهی بشـنوم!
یک مرتبه پشتم لرزیدم نمیدانم از سرمای سوزناک نیمه شب بیابانهای اهواز بود یا از گرمای سخنان آتشین این بسیجی نوجوان ، تیر صدایش قلبم را نشانه گرفت و اشکم را جاری کرد ، نوجوان دروغی میگوید که از هزار راست هم راستتر است ؛ نوجوانی عاشق که دارویی عاشقانه میخورد![۱]
📚بر اساس خاطره ای از شهید صاحب الزمانی
#نماز_شب
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
🍃🌸یکشنبه های صلات🌸🍃
"نماز کلید تمام گنجینه های دنیا و آخرت است"
✅در این کانال هر هفته روز یکشنبه رفع شبهات مربوط به نماز داریم..
«شما میتونید از طریق آیدی زیر سوالات خودتون رو بپرسید..
@Lover_of_Allah
که در نماز خانه دانشگاه روز یکشنبه بعد از نماز ظهر و عصر پاسخگوی سوالات شما هستیم.»
#حل_الشكوك_في_الصلاة
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
🌼🌼گریه به خاطر نماز🌼🌼
✨یکى از دوستان امیر براى ما تعریف میکرد: یک بار مأموریت مان طول کشید و ما به نماز اول وقت نرسیدیم . رفتم آشپزخانه براى صرف غذا، اما از امیر خبرى نبود. دنبالش گشتم او را کنار تانکر آب دیدم که داشت وضو میگرفت . بر چهره اش غبارى از غم نشسته بود و میگفت: پناه بر خدا، خدایا! مرا ببخش که توفیق خواندن نماز اول وقت را از دست دادم.✨
#نماز_اول_وقت
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
💙اذان میگویند
📣📣📣
(🌹شهید على اکبر شیرودى🌹)
علی اکبر در کنار هلیکوپتر جنگىاش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سؤال میکردند. خبرنگارى از کشور یمن آمده بود، پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
شهید خندید و گفت: ما براى خاک نمیجنگیم، ما براى اسلام میجنگیم تا هر وقت اسلام در خطر باشد.
این را که گفت به راه افتاد، خبرنگاران حیران ایستادند.
شهید آستین هایش را بالا زد، چند نفر به زبان هاى مختلف پرسیدند: کجا؟
علی اکبر گفت: نماز! دارند اذان میگویند.
#نماز_اول_وقت
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
🍃🌹مکان مخصوص عبادت🌹🍃
یک روحانى در گروهان ما بود. او همیشه اصرار داشت در یک نقطه ى خاص عبادت کند و به همین دلیل گوشه اى را انتخاب کرده بود و در آن جا نماز میخواند و قرآن تلاوت میکرد.
یکى از دوستان میگفت یک شب به او گفتم : ((چرا شما همیشه همین جا نماز میخوانید و در همین مکان میمانید؟!)) او قرآن را با احترام بست و با تبسمى ملیح پاسخ مرا داد. من چند قدمى از او دور شدم و بعد از چند لحظه خمپاره اى دقیقا در آن محل خورد و او در محل نیایش و تلاوت قرآن خود به شهادت رسید!
شاید او میدانسته که این مکان محل عروج اوست که آن قدر مقید به عبادت در آن محل بود.
#نماز
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
🍃🌸وداع با ماه مبارک رمضان🌸🍃
اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلهُ آخِرَ العَهْدِ مِنْ صِیامِنا إِیَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوماً وَلَا تَجْعَلْنِی مَحْرُوماً.
بارخدایا!
این را آخرین دوران روزه داری ما قرار مده و اگر قرار دهی، پس مرا بخشیده شده بگردان و محرومم قرار مده.
#ماه_رمضان
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
🌟معجزه الهى🌟
در سال 1367 هنگام عقب نشینى نیروها و جمع آورى تسلیحات از مناطق جنگى، گاهى جنگنده هاى عراقى از خط مرزى عبور میکردند و در بعضى مناطق بمباران هایى انجام میدادند. یک روز درسنگرى بودیم که داخل آن مقدار زیادى مهمات بود. ناگهان اعلام شد جنگنده هاى عراقى هجوم آورده اند و ما از سنگرخارج شدیم .
صدایى به گوش می رسید که فریاد می زد: حاجى را از سنگربیاورید بیرون..
اما در همین لحظه بود که جنگنده عراقى موشک هاى خود را پرتاب کرد و سنگر مورد اصابت قرار گرفت..
ماسریع موضع گرفتیم که مورد اصابت ترکش ها قرار نگیریم..
بعد ازچند لحظه که وضعیت عادى شد به محل برگشتیم. یکى از نیروها گفت: بروید داخل سنگر نیمه ویران و حاجى را بیرون بیاورید. من به همراه یکى از دوستان، سینه خیز رفتیم داخل سنگر و با منظره تعجیبى روبرو شدیم که جز معجزه ى الهى چیز دیگرى نبود!
حاجى در سنگرى که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود مشغول خواندن قرآن و نماز بود!
#نماز_اول_وقت
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
♨️نماز در قایق
نزدیکیهاى غروب آفتاب، مسیر طولانى را به طور مخفیانه شناسایى کرده بودیم، موقع غروب محمدعلى گفت: «میخواهم نماز بخوانم».
گفتم: میان مواضع دشمن ممکن است هر لحظه شناسایی شده، یا حتى اسیر شویم، ولى او بی اعتنا به حرف من مشغول وضو شد. با خودم فکر کردم که اصلا جنگ ما به خاطر نماز است. همان جا پتو پهن کردیم و نماز را به محمدعلى اقتدا کردیم.
#نماز
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
💡برخی از آثار عجیب نماز شب در تعدادی از احادیث:
🔴محبّت و عشق همسر با نماز شب
✨زنی به خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: ای پسر پیغمبر! شوهرم مرا دوست نمی دارد. چه کنم؟ حضرت فرمود؛ «عَلَیک بصلوة اللّیل» بر تو باد نماز شب (یعنی برو نماز شب بخوان). پس از چندی، زن به خدمت حضرت رسید و تشکر کرد و گفت: شوهرم از آن وقت هیچ کس را به اندازه من دوست نمی دارد. پس آن حضرت فرمود: خدا رحمت کند زنی را که سحر برخیزد و شوهرش را بیدار کند. و همچنین مردی که برخیزد و زنش را بیدار کند و نماز شب بخوانند.✨
#نماز_شب
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
♨️نماز بیمه کننده
🔻پس از عملیات غرورآفرین والفجر8 وفتح فاو در خط پدافندى مستقر بودیم وتبادل آتش از فواصل خیلى نزدیک انجام میشد. یکى از روزها در پشت خاکریز مشغول خواندن نماز بودم. در بین نماز ناگهان احساس کردم ضربه ى سنگینى توسط شیئى به پشتم وارد شد. نماز را ادامه دادم و از شکستن نماز خوددارى کردم بعد از نماز متوجه شدم ترکش نسبتاً بزرگی به مشتم برخورد کرده است!
ترکش را در دستم گرفتم ولى هنوز بسیار داغ بود و نمیشد آن را در دست نگه داشت. وقتى بادگیر را از تنم خارج کردم، دیدم بادگیر سوراخ شده است ولى در حال نماز هیچ آسیبى ندیده ام!
#نماز
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
🍃🌸یکشنبه های صلات🌸🍃
امام على علیه السلام :
هیچ عملى نزد خداوند، محبوب تر از نماز نیست
پس هیچ کار دنیایى شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد.
✅در این کانال هر هفته روز یکشنبه رفع شبهات مربوط به نماز داریم..
«شما میتونید از طریق آیدی زیر سوالات خودتون رو بپرسید..
@Lover_of_Allah
که در نماز خانه دانشگاه روز یکشنبه بعد از نماز ظهر و عصر پاسخگوی سوالات شما هستیم.»
#حل_الشكوك_في_الصلاة
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz
✨درمان حواس پرتی در زندگی✨
🔸یادم هست اولین نمازهای عاشقانه ای که من میدیدم شخصی میخواند،نمازهای ایشان بود. مهمترین مسئله زندگی شان، مسئله نماز بود و مقید بودند اول وقت بخوانند. خیلی هم حال داشت نمازشان چنان نماز را با حال می خواندند با عشق می خواندند که مثلاً این عشق را همه متوجه می شدند که چه حالی دارند ایشان در نماز.
ایشان می گفتند من خیلی به نماز مغرب مخصوصاً علاقمند هستم.
یادم هست که یکی از دوستان به نام اکبر بخشی؛از دوستان جهاد تلویزیون و همکار روایت فتح، گفتند که نمی دانم چرا من همیشه سر نماز حواسم پرت است؟! هیچ وقت سر نماز حواس جمعی ندارم.
شهید آوینی برگشتند و گفتند: «مواظب باش کسی که سر نماز حواسش همیشه پرت است، در زندگی همیشه حواسش پرت خواهد بود؛ یعنی زندگی اش هیچ حالت منظمی ندارد».
این ارتباط دقیق بین نماز و زندگی که ایشان چنان حس کرده بود که به عنوان یک توصیه به دوستان می گفتند.
یادم می آید به عنوان یک توصیه، زمانی ایشان می دید ما نمازهایمان زیاد حال ندارد به من گفت: «فلانی! سعی کن نمازت برایت مهمترین چیز باشد و سعی کن نمازت را با توجه بخوانی . اصلاً لازم نیست که این مستحباتی که تو نماز هست، حتماً به جای بیاوری . همان اصل نماز، همان “سبحان ربی العظیم و بحمده” که می گویی یک دفعه بگو؛ ولی آن یک دفعه را سعی کن حواست باشد چه می گویی و بقیه قسمت های نماز را همین طور».
📚کتاب همسفر خورشید؛ نویسنده: نويسنده علی تاجدینی
#نماز_اول_وقت
#شهید_آوینی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#کانون_نماز_و_مناسبتهای_دانشگاه_کوثر
🆔@kub_namaz