eitaa logo
کانون نماز و مناسبت های دانشگاه کوثر بجنورد
116 دنبال‌کننده
217 عکس
209 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️نوجوانی عاشق که دارویی عاشقانه می‌خورد آخرای شب بود که  پرده برزنتی سنگر را کنار زد و آرام به کنار دستم خزید و آهسته  گفت: میشه ساعت چهار صبح بیدارم کنی تا داروهایم‌ را بخورم؟ سـاعت چهـار صبح بیـدارش کردم. تشـکر کرد و بلند شـد از سـنگر رفـت بیرون، بیسـت الی ۲۵ دقیقه گذشـت، اما نیامد. نگرانش شـدم. رفتم دنبالش؛ هوا مهتابی بود بعد از جستجوی اطراف سنگرهای یک صدای زیبا و سوزناک مناجات  شنیدم ، رفتم به دنبال صدا ، دیدم یه قبر  کنـده و داخل قبر  نمـاز شـب میخوانـد و زارزار گریه می‌کند! در تاریکی لرزش شانه‌هایش را حس می‌کردم، نزدیک شدم که سایه‌ام در نور مهتاب به داخل سنگر افتاد. سرش را بالا کرد چشمانش اشکبار و صورت صاف و بدون مویش خیس بود. با چشمانی نگران گفتم: مرد حسابی! تو که منو نصف جون کردی؟ می‌خواسـتی نماز شـب بخونـی چرا بـه دروغ گفتی مریضـم و میخـوام داروهام‌ رو بخورم؟! با بغض و اشک گفت: خدا شـاهده من مریضم، چشـمای من مریضه، دلـم مریضه ؛چشـام مریضـه چـون توی این ۱۶ سـال امـام زمان رو ندیده ، دلم مریضه چون بعـد از ۱۶ سـال هنـوز نتونسـتم با خدا خـوب ارتبـاط برقرار کنم؛ گوشـام مریضـه چون هنوز نتونسـتم یه صدای الهی بشـنوم! یک مرتبه پشتم لرزیدم  نمی‌دانم از سرمای سوزناک نیمه شب بیابان‌های اهواز بود یا از گرمای سخنان آتشین این بسیجی نوجوان ، تیر صدایش قلبم را نشانه گرفت و اشکم را جاری کرد ، نوجوان دروغی می‌گوید که از هزار راست هم راست‌تر است  ؛ نوجوانی عاشق که دارویی عاشقانه می‌خورد![۱] 📚بر اساس خاطره ای از  شهید صاحب الزمانی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔@kub_namaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸یکشنبه های صلات🌸🍃 "نماز کلید تمام گنجینه های دنیا و آخرت است" ✅در این کانال هر هفته روز یکشنبه رفع شبهات مربوط به نماز داریم.. «شما میتونید از طریق آیدی زیر سوالات خودتون رو بپرسید.. @Lover_of_Allah که در نماز خانه دانشگاه روز یکشنبه بعد از نماز ظهر و عصر پاسخگوی سوالات شما هستیم.» ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔@kub_namaz
🌼🌼گریه به خاطر نماز🌼🌼 ✨یکى از دوستان امیر براى ما تعریف میکرد: یک بار مأموریت مان طول کشید و ما به نماز اول وقت نرسیدیم . رفتم آشپزخانه براى صرف غذا، اما از امیر خبرى نبود. دنبالش گشتم او را کنار تانکر آب دیدم که داشت وضو میگرفت . بر چهره اش غبارى از غم نشسته بود و میگفت: پناه بر خدا، خدایا! مرا ببخش که توفیق خواندن نماز اول وقت را از دست دادم.✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔@kub_namaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙اذان میگویند 📣📣📣 (🌹شهید على اکبر شیرودى🌹) علی اکبر در کنار هلیکوپتر جنگىاش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سؤال میکردند. خبرنگارى از کشور یمن آمده بود، پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شهید خندید و گفت: ما براى خاک نمیجنگیم، ما براى اسلام میجنگیم تا هر وقت اسلام در خطر باشد. این را که گفت به راه افتاد، خبرنگاران حیران ایستادند. شهید آستین هایش را بالا زد، چند نفر به زبان هاى مختلف پرسیدند: کجا؟ علی اکبر گفت: نماز! دارند اذان میگویند. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔@kub_namaz
🍃🌹مکان مخصوص عبادت🌹🍃 یک روحانى در گروهان ما بود. او همیشه اصرار داشت در یک نقطه ى خاص عبادت کند و به همین دلیل گوشه اى را انتخاب کرده بود و در آن جا نماز میخواند و قرآن تلاوت میکرد. یکى از دوستان میگفت یک شب به او گفتم : ((چرا شما همیشه همین جا نماز میخوانید و در همین مکان میمانید؟!)) او قرآن را با احترام بست و با تبسمى ملیح پاسخ مرا داد. من چند قدمى از او دور شدم و بعد از چند لحظه خمپاره اى دقیقا در آن محل خورد و او در محل نیایش و تلاوت قرآن خود به شهادت رسید! شاید او میدانسته که این مکان محل عروج اوست که آن قدر مقید به عبادت در آن محل بود. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔@kub_namaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا