#زندگی_منتظرانه
🔸 شیر زنِ شیر پرور ...
🔺 خواهر شهید جهاد مغنیه:
مادر من یک زن فوق العاده است.
وقتی خبر شهادت بابا رسید، رفت دو رکعت نماز خواند.
همه ما را مادرمان آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند.
🌹 وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت:
الحمدالله که وقتی شهید شدی، کسی خانواده ایت را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نکردند.
✔️ همین که یک جمله ما را آن قدر خجالت داد که آرایم شدیم.
بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند.
🌷 خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور.
❤️ دلم سوخت وقتی پیکر جهاد را دیدم. مثل بابا شده بود.
خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود.
جای کبودی و خون مردگی ها.
تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بود.
یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم.
باز مادر غیرمستقیم ما را آرام کرد.
💢 وقتی صورت جهاد را بوسید، گفت: ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده. البته هنوز به اربا اربا نرسیده.
لایوم کیومک یا اباعبدالله.
ما هم از خجالت آرام شدیم.
☘️ بعد هم مادرم خودش توی قبر جهاد رفت. همان قبر! سه ساعت قرآن و زیارت عاشورا و دعا در قبر خواند.
🌐ارتباط با ادمین:
@M_jafarian59
@kucheh_ye_khoda