eitaa logo
🛣📡 شهرستان کوهپایه؛ زادگاه حافظ 🏡
2.2هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
134 فایل
🏞📬 #کوهپایه؛ #زادگاه_حافظ📰 «ایتا، تلگرام، اینستاگرام، روبیکا، بله»👇 📡🏡➔ @kuhpayeh031 👈 👥 ویر؛ قهپایه؛ کوپا؛ #شهرستان_کوهپایه👇 🎭➔ eitaa.com/joinchat/2198863883Cfacd6d4a5c 🎭➔ rubika.ir/joing/CHIAAJID0PHEIKWQAZQOKRXLFLELNJJI 🎭Gp➔ t.me/kuhpayeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 📸 این عکس‌ها متعلق به مهندس شهید مهدی باکری هست. عکس سمت چپ بعد از عملیاتی هست که چند روزی میشد نخوابیده بود تا عملیات موفقیت‌آمیز باشه و دشمن‌ رو شکست بده. جوان ۲۸ساله بر اثر خستگی، شبیه به یک پیرمرد ۶۰ساله شده بود! 🌷 حساسیت فوق‌العاده‌ای نسبت به مصرف بیت‌المال داشت. همیشه نیروها را به پرهیز از اسراف سفارش می‌کرد و می‌گفت: وسایل و امکاناتی را که مردم مستضعف در این دوران سخت زندگی جنگی تهیه می‌کنند و به جبهه می‌فرستند بیهوده هدر ندهید. آنچه می ‌گفت عامل آن بود. به همین جهت گفتارش به دل می‌نشست.❤️ ✍ ۲۵ اسفند یادآور شهادت سردارمهندس مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱عاشورا است. مهدی باکری دانش آموخته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز بود و بعد از پیروزی انقلاب در مسئولیتهای مختلف انجام وظیفه نمود، زمان آغاز جنگ شهردار ارومیه بود او دفاع از کشور در مرزها را مهمتر از شهردار بودن می‌دانست و هیاهوی میدان نبرد علیه تجاوز دشمن را به آرامش نسبی مدیریت شهری ترجیح داد و با این افتخار سالروز شهادتش بعنوان در تقویم ملی نام گذاری گردید. شهرستان ؛ زادگاه 🏡➔ @kuhpayeh031
شهید باکری، شهرداری که رفتگر شد! اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار ارومیه 🔹گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. 📸 چشمم به محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، است. 🔸آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت.... 🔹ادامه دادم، آقا مهدی شما ، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا. رو بدین من، آخه چرا شما؟؟؟؟ 🔸خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون اقامهدی رو کشیدم. زن رفتگرمحله، مریض شده بود.. بهش نمیدادن میگفتن اگه توبری نفرجایگزین نداریم. 🔹رفته بود پیش شهردار و اقامهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش... اشک تو چشام جمع شد هرچی اصرار کردم اقامهدی جارو رو به من، نداد. 🔸خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه. رفتگر آن روز ما، بود 🏞شهرستان ؛ زادگاه 📰⚜️ 🏡➔ @kuhpayeh031