✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
تاجر خرمائی که هرگز ضرر نمیکند!
حکایت چنین است که ...
تاجری دمشقی همیشه به دوستانش میگفت
که من در زندگیام هرگز تجارتی نکردهام
که در آن زیان کنم حتی برای یکبار
دوستانش به او میخندیدند و میگفتند
که چنین چیزی ممکن نیست
که حتی یکبار هم ضرر نکرده باشی
تا اینکه یکبار تاجر آنها را به مبارزه طلبید
تا به آنها نشان دهد که راست میگوید
او از دوستانش خواست که چیزی محال
و نشدنی از او بخواهند تا او انجام دهد
دوستانش به او گفتند: اگر راست میگوئی
به عراق برو و خرما ببر و بفروش
و در این امر مؤفق شو زیرا که آنجا خرما
مثل خاک صحرا زیاد است
و کسی خرمای تو را نمیخواهد
تاجر قبول کرد و خرمائی که از عراق آمده بود
را خریداری کرد و به طرف بغداد راهی شد
آوردهاند که در آن هنگام خلیفه عراق برای
تفریح و استراحت به طرف موصل رفته بود
زیرا موصل شهری زیبا و بهاریست
که در شمال عراق قرار دارد و بخاطر طبیعت
زیبایش اسم دوبهاره را رویش گذاشتهاند
زیرا در سرما و گرما همچون بهار است
دختر خلیفه گردنبند خود را در راه بازگشت
از سفر گم کرده بود، پس گریه کنان شکایت
پیش پدرش برد که طلایش را گم کرده است
خلیفه دستور به پیدا کردنش داد و به ساکنان
بغداد گفت هر کس گردنبند دخترش را بیابد
پس پاداش بزرگی نزد خلیفه دارد
و دختر خود را به او خواهد داد
تاجر دمشقی وقتی به نزدیکی بغداد رسید
مردم را دید که دیوانه وار همه جا را میگردند
از آنها سؤال کرد که چه اتفاقی افتاده است؟!
آنها نیز ماجرا را تعریف کردند
و بزرگشان گفت: متأسفانه فراموش کردیم
برای راه خود توشه و غذائی بیاوریم
و اکنون راه بازگشت نداریم
تا اینکه گردنبند را پیدا کنیم
زیرا مردم از ما سبقت میگیرند
و ممکن است گردنبند را زودتر پیدا کنند
پس تاجر دمشقی دستانش را به هم زد
و گفت: من به شما خرما میفروشم
مردم خرماها را با قیمت گرانی از او خریدند
و او گفت: هاااا من برنده شدم در مبارزه
با دوستانم
این سخن به گوش خلیفه رسید که تاجری
دمشقی خرماهایش را در عراق فروخته است!
این سخن بسیار عجیب بود زیرا که
عراق نیازی به خرمای جاهای دیگر نداشت
بنابراین خلیفه او را طلبید
و ماجرا را از او سؤال کرد
پس تاجر گفت: هنگامی که کودکی بودم
یتیم شدم و مادرم توانائی کاری نداشت
من از همان کودکی کار میکردم و به مادرم
رسیدگی میکردم و نان زندگیمان را درمیآوردم
در حالیکه پنج سال داشتم کارم را ادامه دادم
و کم کم بزرگ شدم تا به بیست سالگی رسیدم
و مادرم را اجل دریافت او دستانش را بلند
کرد و دعا کرد که خداوند مرا مؤفق گرداند
و هرگز روی خسارت و زیان را نبینم
در دین و دنیایم و ازدواج
مرا از خانه حاکمان میسر گرداند
و خاک را در دستانم به طلا تبدیل کند
در این هنگام که دعاهای مادر را برای خلیفه
تعریف میکرد ناخودآگاه دستش را در خاک برد
و بالا آورد و مشغول صحبت کردن بود
که خلیفه گردنبند دخترش را در دست او دید!
خلیفه تبسمی کرد
تاجر که آنچه در دستش بود را احساس کرد
فهمید چیزی غیر از خاک را برداشته
به دستان خود نگاه کرد
دانست که این گردنبند دختر خلیفه است
پس آن را برگرداند و دانست که
از دعای مادرش بوده است
اینچنین بود که برای اولین بار خرما از
دمشق برای فروش وارد عراق شد
و او نیز داماد خلیفه گشت
سبحان الله از دعای مستجاب مادر
که چنین زندگی فرزند را میسازد
خداوندا برّ و نیکی به والدین را به ما عطا کن
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
20.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساختار ايت الكرسي🤔😳🙄
سبحان الله .. ....
حتما ببينيد دوستان خيلي خيلي خيلي جالبه👌👌
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 صبر برای خدا؛
صبر و شکیبائی در دشواری ها و مصیبت ها بسیار سخت است؛ در عین حال بسیار سازنده شخصیت انسان و قدرت بخش روح اوست و از عوامل نزدیک کننده انسان به خداوند متعال است.
اثرات مثبت صبر زمانی است که بدون چشم داشت خاصی باشد. در واقع برای خداوند باریتعالی و به توفیق او باشد.
دستور بعدی خداوند تبارک و تعالی در این آیه شریفه این است، بر آنچه گذشته است اندوه مخور. چون نتیجه اندوه یا نا امیدی است و یا بی تابی که هر دو می تواند مومن را از مسیر عقلانیت خارج کند و به ورطه سقوط بکشاند.
در انتها نیز خداوند متعال به مومنان این اطمینان خاطر را می دهد که توطئه دشمنان هر چقدر وسیع و حساب شده باشد، خود را در تنگنا حس نکنید. چون تکیه گاه شما خداست. با عقلانیت پایداری کنید که خداوند توطئه ها را خنثی خواهد کرد.
🔷 آیه روز
وَ اصْبِرْ و َمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ و َلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (نحل/آیه ۱۲۷)
🔶 ترجمه
و صبر كن و صبر تو جز به [توفيق] خدا نيست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نيرنگ مى كنند دل تنگ مدار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق خوب زندگیم......♥️
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
خدای من...♥️
نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم...
در هیاهوی بازار
در خستگی هنگام نماز
در وسوسه های نفس ام
نمیدانم ... 😔
اما ، گاهی تو را گم میکنم
مثل کودکی که در بازار، دستان مهربان
مادرش را رها کرده و به تماشای
عروسکی مشغول است...!
بعد میبیند مادرش نیست ... 😰
و هیچ عروسکی او را خوشحال
نمی کند...!😔
به کودکی ام بنگر...
هرچند خودم تو را گم میکنم
اما تو پیدایم کن ... 🙏
شبتون سرشاراز ارامش🌙
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
4_5994293955888418812.mp3
4.79M
▪️#حکایت زیبایی از مقام "مرحوم دربندی" در بهشت از برکت گریه و بیقراری برای امام حسین علیهالسلام
📚 جرعهای از کرامات امام حسین علیهالسلام، ص۳۶.
#صباحا_و_مساء
#امام_حسین_علیه_السلام
عضویّت در قصّههای مَهدوی(اِلتجا)
@Elteja_tales
▪️جمع شده بودند دور پیامبر صلی الله علیه وآله
یکدفعه پیامبر آه کشید.
پرسیدند: چه شده؟!
فرمود: دلم پر میزند برای دیدن برادرانم!
گفتند: مگر ما برادر شما نیستیم؟
فرمود: نه،
برادرانم هنوز به دنیا نیامدهاند!
تعجب کردند.
پرسیدند: یعنی چه؟
فرمود:...
🎧 این #حکایت جذّاب را اینجا بشنوید↶
👉 https://eitaa.com/elteja_tales/526
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
عضویّت در قصّههای مَهدوی(اِلتجا♡)
@Elteja_tales
4_5994293955888418810.mp3
4.64M
🔸 پیامبر صلی الله علیه و آله آرزوی دیدن آنها را داشت!
📚 برگرفته از بصائر الدرجات، ص۸۴.
📚 مشابه در موسوعة الكلمة، ج۳، ص۳۰۵.
#حکایت
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
عضویّت در قصّههای مَهدوی(اِلتجا)
@Elteja_tales
✧❁﷽❁✧
🟨 A Christion become Muslim in prison
🔸اخیراً مصاحبهای به صورت پادکست منتشر شده است؛ که در آن یک شخص آمریکائی که از سنین نوجوانی غرق در بزهکاری و اعمال غیرقانونی بوده است، ماجرای آشنائی خود با اسلام و تشرف به دین مبین اسلام و مذهب حق در #زندان را تشریح مینماید؛
آنچه در این میان قابل توجه است همت او بعد از استبصار برای آشنا کردن دیگر زندانیان آمریکایی با مذهب تشیع و توفیق او بر این امر است ، که تا کنون بیش از 3000 نفر را به مذهب شیعه رهنمون ساخته است... عنایات خاص اهل بیت علیهمالسلام به ایشان نیز از نکات شنیدنی زندگی ایشان است...
←این مصاحبه ، هم انگیزهبخش است و هم شورآفرین و هم تمرین گوش دادن به مکالمات به زبان انگلیسی است؛ و نشان میدهد که چقدر دانستن زبان های عربی و انگلیسی برای مبلغین دینی اهمیت دارد.
لینک مصاحبه در یوتیوب↓↓↓
https://youtu.be/EDq2joSS8FA?feature=shared
#گسترش_تشیع (۹۱)
➖➖➖➖
🔰@borrhan
🌷قال الإمام عليّ عليه السلام:
اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى الْعَواقِبِ؛
🌸حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد.
📚غرر الحكم، ح2778.