واکنش پدر ریحانه، دختر کاپشن صورتی به انتقام امروز سپاه: دستشان را می‌بوسم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

صدای این دختر بچه داره جهانی میشه سرود زیبایی که این دختر بچه در مدح شهید حاج قاسم سلیمانی خونده. ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

#آواز_بزغاله🐐 رویــــــکرد: درست فکر کردن راه نجات از مشکلاته✌️ #داستان‌شب #کودک_۶_۱۱ #گوینده_معین‌الدینی ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

❤️✨آخرین چهارشنبه ⚪️✨دیماهتون عالی و بینظیر ❤️✨امـروزتون شـاد ❤️✨زندگیتون پر برکت ❤️✨دستاتون سرشاراز نعمت ⚪️✨امــروزتون زیبـا ❤️✨و در پنـاه خـدای خوبی ها . ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

هر روز سلامی به رسم ادب🙏 ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

▫️امام هادی علیه‌السلام می‌فرمایند: 🔸️سرزنش کردن، موجب بگومگو می‌شود (اما با این حال) بهتر از کینه به دل گرفتن است. 🔹️الْعِتَابُ مِفْتَاحُ الْمَقَالِ (التَّقَالِي‏) وَ الْعِتَابُ خَيْرٌ مِنَ الْحِقْدِ. 📚 نزهة الناظر، ص۱۳۹. 📚اعلام الدین، ص ۳۱۱. ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

🌀 موضوع : جايگاه دختران "استاد تراشیون" #تربیت_فرزند ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

❤️ مکتب وجدان دانش آموزی چنین حکایت می کند: ساعت امتحان درس دینی بود. تنبلی و سستی در درس خواندن کار دستم داده بود و اضطراب سراپای وجودم را فرا گرفته بود. چه کنم؟ هر لحظه فکری به ذهنم می آمد آخر تصمیم خود را گرفتم و از روشی که قبلاً نیز بارها استفاده کرده بودم، کمک گرفتم. آری، کتاب بینش دینی را در کشوی میزی گذاشته و با ظرافت تمام آنرا طوری قرار دادم که نه کسی متوجه شود و نه به هنگام استفاده دچار مشکل شوم. لحظه ای احساس آرامش کردم. خانم معلم وارد کلاس شد و سؤالها را به ما داد و من آماده... اما ناگهان او همه بچه های کلاس را غافلگیر کرد. آهسته آهسته به سوی تخته سیاه رفت و بر روی آن آیه ای کوتاه از کتاب بزرگ آسمانی نوشت: ان ربک لبالمرصا**فجر/ 14. *؛ به راستی خدای تو در کمین گنهکاران است)). سپس رو به ما کرد و تنها یک کلام گفت: آخرین نفر ورقه های امتحان بچه ها را به دفتر بیاورد و به من تحویل بدهد)). و آنگاه پیش چشمان مبهوت ما از کلاس خارج شد. او نگاه همواره ناظر خداوند را به یاد ما آورد و خود رفت، حالت عجیبی به من دست داد. در ورقه ام هیچ چیز ننوشتم، چز یک بیت شعر: خوشا در مکتب وجدان نشستن - شدن صفر و زنامردی گسستن ر.ک: ماهنامه بشارت شماره 9/ 34، براساس خاطره یک دانش آموز دبیرستان دخترانه. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein