eitaa logo
ما بچه‌های امام حسینیم 🇵🇸🇮🇷
1.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
5.8هزار ویدیو
35 فایل
تبادل و تبلیغ: @MAHSA_13922 نظرات،انتقاد و پیشنهاد: شهرام شهباززاده ۰۹۳۸۷۳۴۲۹۴۶ @Shahr_sh @Shahr_sha گروه عکس کودک: https://eitaa.com/joinchat/3903128318C8edfa77a63
مشاهده در ایتا
دانلود
اتحاد کبوتران - @mer30tv.mp3
3.98M
اتحاد کبوتران ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
083-KareKhatarnak-www.MaryamNashiba.Com.mp3
2.16M
💠 کار خطرناک 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
D1739056T10516079(Web)-mc.mp3
4.6M
یک لقمه نون ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
004-BaziBiMoghe-www.MaryamNashiba.Com_.mp3.mp3
2.29M
💠 بازی بی‌موقع ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
غر زدن ممنوع - @mer30tv.mp3
4.34M
غر زدن ممنوع ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
مثل حضرت زهرا - @mer30tv.mp3
3.19M
مثل حضرت زهرا 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴 ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
084-DavandeyeKochooloo-www.MaryamNashiba.Com.mp3
2.21M
💠 دونده کوچولو 🔻موضوع: سعی و تلاش ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
خدا و حرفهای زهرا - @mer30tv.mp3
4.02M
🔹️خدا و حرفهای زهرا 🔴 حتما به بگذارید👇 ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
فرار «دور شوید! دور شوید!» با صدای مأموران، مردم و بچه‌هایی که با شور و شوق در آن کوچه مشغول بازی بودند، به‌سرعت پراکنده شدند. بچه‌ها با شنیدن صدای طبل و به دنبال صدای سم اسب‌ها و گردوغباری که فضا را پر کرده بود، از ترس پا به فرار گذاشتند. خلیفه با تعدادی از درباریان برای شکار به بیرون شهر می‌رفتند و این‌همه سروصدا برای آن بود. مأمون، خلیفه عباسی که از دور رفتار مردم را زیر نظر داشت، کم‌کم به آنجا نزدیک می‌شد پوزخندی به لب داشت و از بزدلی و ترس مردم لذت می‌برد. همان‌طور که با غرور و تکبر سوار بر اسب سیاهش وارد کوچه می‌شد، چیزی توجه او را جلب کرد؛ کودکی را دید که بی‌اعتنا به هیاهوی مأموران و مردم، به‌آرامی در کوچه ایستاده بود. مأمون با خود گفت: – پس چرا آن کودک فرار نکرد؟! مأمون هنگامی‌که به کودک رسید با غرور رو به او گفت: «چرا مثل بچه‌های دیگر فرار نکردی؟» کودک با خونسردی گفت: «راه تنگ نبود تا من با رفتنم آن را عریض (7) کنم. گناهی هم نکردم که بترسم و گمان کردم که شما به کسی که جرمی نکرده، آزار نمی‌رسانید.» شیوایی سخنان کودک ده، یازده‌ساله خلیفه را تحت تأثیر قرار داد. مأمون گفت: – اسم تو چیست؟ – محمد – فرزند چه کسی هستی؟ – علی بن موسی‌الرضا (ع) چشم‌ها و نگاه زیبای محمد، مأمون را به یاد چهره آسمانی امام رضا انداخت. مأمون با تعجب به او نگاه می‌کرد. خاطرات گذشته به یادش آمد و آخرین خاطره‌ای که مأمون از امام رضا داشت، شهادت او بود. همان‌طور که به امام جواد خیره شده بود با خود گفت: – آری، این کودک شجاع کسی نیست جز فرزند علی بن موسی‌الرضا. خون او در رگ‌هایش جاری است. 🔴 حتما به بگذارید👇 ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
من کِی بزرگ میشم؟ - @mer30tv.mp3
4.51M
آی قصه قصه قصه من کی بزرگ میشم 🔴 حتما به بگذارید👇 ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein
حاکم ظالم - @mer30tv.mp3
3.97M
حاکم ظالم 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 🔴 حتما به بگذارید👇 ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein