eitaa logo
کوثر ولایت( #همه‌ماخادم‌الرضائیم )
55 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
48 فایل
حضرت امام رضا(ع): خدا رحمت كند كسى را كه امر ما را احياء كند، يكى از اصحاب سؤال كرد چگونه امر شما زنده میگردد؟ فرمود: دانش ما را میآموزد و به مردمان تعليم میدهد بدرستى اگر دانسته‏‌هاى زيباى ما را دريابند از ما پيروى میكنند. معانى الاخبار، ج 1، ص 174.
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 🥀 ⚘روز دوازدهم با پسر برادر امام حسین علیه‌السلام، (سلام الله عليه)  🌴گر چه طفلی کوچکم، اما قبولم کن عموجان بر سر دست تو من، قربانیِ ششماهه دیدم 😥 🌴کس نداند جز خدا، کز غصّه‌ی مظلومی تو با چه حالی از کنار خیمه، در مقتل رسیدم
🥀 🥀 ⚘روز دوازدهم با پسر برادر امام حسین علیه‌السلام، (سلام الله عليه)  ■« » فرزند کوچک امام حسن مجتبی علیه السلام یکی از نوجوانان نابالغی بود که به همراه عموی خود حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا آمده بود. هنگامى كه مشاهده كرد عموى بزرگوارش در گودال قتلگاه در محاصره دشمن قرار گرفته، شتابان رو به جانب امام كرد، امام حسين(عليه السلام) كه لحظه اى از خيمه گاه و اتفاقات آن غافل نبود، چون چنين ديد به خواهرش فرمود: «إحْبِسيهِ يا أُخْتي»؛ (خواهرم! او را نگهدار). زينب(عليها السلام) هر چه تلاش كرد نتوانست عبدالله را از عمويش جدا كند. عبدالله خود را سخت به عمو چسبانيد و مى گفت: «وَاللهِ لا أُفارِقُ عَمِّي»؛ (به خدا سوگند! من از عمويم جدا نمى گردم). ناگاه «ابجر بن كعب» با شمشير به امام(عليه السلام) حمله كرد. عبدالله در حالى كه دستان خود را بالاى سر عمو سپر كرده بود، فرياد زد: «يَابْنَ الْخَبيثَة! أتَقْتُلُ عَمِّي»؛ اى فرزند زن ناپاك، آيا مى خواهى عموى مرا بكشى؟! شمشير فرود آمد و دست او را قطع كرد و آن را به پوست آويزان نمود. او فرياد زد: «يا أمّاه!»؛ (اى مادرم!). امام(عليه السلام) او را در آغوش گرفت و فرمود: «يابن أخي، إصْبِر عَلى ما نَزَلَ بِكَ، وَاحْتَسِبْ في ذلِكَ الخَيْرَ، فَإِنَّ اللهَ يُلْحِقُكَ بِآبائِكَ الصّالِحينَ»؛ اى فرزند برادرم، بر آنچه به تو رسيده شكيبا باش و از آن، چشم[به پاداش خدا] داشته باش چرا كه تو را به پدران صالحت ملحق سازد. در این هنگام تیرانداز سپاه دشمن ـ که «حرملة بن کاهل» بود گلوی نازک عبدالله را نشانه گرفت و او را در دامان عمویش ذبح کرد. امام دست به سوى آسمان بلند كرد و گفت: «أَللّهُمَّ أَمْسِكْ عَنْهُمْ قِطَرَ السَّماءِ وَامْنَعْهُمْ بَرَكاتِ الاَْرْضِ، أللّهُمَّ فإنْ مَتَّعْتَهُمْ إلى حين فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَاجْعَلْهُمْ طرائِقَ قِدَداً، وَلا تُرْضِ عَنهُمُ الْوُلاةَ أبَداً فَإنَّهُمْ دَعُونا لِيَنصُرُونا فَعَدَوْا عَلَيْنا فَقَتَلُونا»؛ خدايا، قطرات باران را از آنان دريغ دار و بركات زمين را از آنان باز دار، خدايا! اگر تا زمان مرگشان مهلتشان داده اى، پس بين آنها تفرقه بينداز، و گروه گروهشان قرار ده، و حاكمان را هرگز از آنها راضى مگردان، چرا كه آنان ما را دعوت كردند تا يارى كنند ولى بر ما دشمنى ورزيدند و ما را كشتند.
🥀 🥀 ⚘روز دوازدهم با پسر برادر امام حسین علیه‌السلام، (سلام الله عليه)  ■منابع گفته‌اند که ابجربن‌کعب دست وی را قطع کردو حرمله‌بن‌کاهل‌اسدی با تیر او را به شهادت رساند. در زیارت الشهدا، حرمله بن کاهل اسدی بعنوان قاتل و پرتاب‌کننده تیر بسوی او معرفی و لعن شده است. 🌴به ناگه کافری زان قوم گمراه حوالت کرد تیغی بر سر شاه 😥 🌴ز بهر حفظ شاه کودک حذر کرد بر آن تیغ دست خود سپر کرد😪 🌴جدا گردید دست کودک از تن به شه گفتا ببین چون کرد بامن 😥 🌴چو دیدش حرمله آن کفر یک لخت بزد بر سینه‌اش تیری چنان سخت 😪 🌴که کودک جان بداد و بی‌محابا پرید از دست شه تا نزد بابا😫
🥀 🥀 ⚘روز دوازدهم با پسر برادر امام حسین علیه‌السلام، (سلام الله عليه)  ■نام ایشان در زیارت‌الشهدا آمده است: السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِی. سلام بر بن علی، پاك طینت، خدا قاتل او حرملة بن كاهل اسدی را كه به سویش تیراندازی كرد، لعنت كند.
🔹عشق حسینی...🔹 گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را مرور می‌کنم امشب غم تمام جهان را غم و را که شعله‌شعله در آتش غم پریشان و نگران را ، ببین که برده به غارت چگونه امن و امان را چه کودکان یتیمی که مانده بی‌سر و سامان چه مادران غریبی که برگ‌ریزِ خزان را... صدای ناله و شیون زِ هر کرانه بلند است چگونه خواب ربوده‌ست چشم آدمیان را؟ جهان اگرچه کویر سکوت و بُهت و تماشاست در این دیار ببین رودهای در جریان را ببین شکوه و شهامت چگونه ریشه دوانده ببین قیامت قد هزار سرو روان را ببین که و چگونه باز به میدان کشانده پیر و جوان را درود بر شرف و عزت جوانِ دلیری که در هوای نذر می‌کند سر و جان را چگونه دم بزنم از عشق چگونه وصف کنم آن حماسه‌های عیان را سلام ما به خلیلی و صابری و علی‌دوست به غیرت همدانی که خیره کرده جهان را سلام ما به عزیزی و باغبانی و عطری چه عاشقانه برانگیختند رشک جنان را درود بر تقوی، شاطری و فاطمی‌اطهر که خوانده‌اند «أوَفَیتُ» به‌ لب را سلام بر سر اسکندری که بر سر نیزه گرفت از دل هر بی‌قرار تاب و توان را «سری به نیزه بلند است در برابر » خدا کند که نبیند زخم سِنان را سری که بر سر نیزه رهاست عطر صدایش وَ غرق نور خدا می‌کند کران به کران را و «أی منقلبٍ» می‌رسد به گوش دوباره دمی نمی‌برم از یاد را... 🥀 روز بزرگداشت 🥀گرامیباد.
🥀 🥀 ⚘روز دوازدهم با پسر برادر امام حسین علیه‌السلام، (سلام الله عليه)  🌴کشته‌ی دوست شدن در نظر مردان است پس بلا بیشترش دور و بر مردان است یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد در دل کودک این‌ها جگر مردان است 🌴همه اصحابِ حرم طفل غرورش هستند این پسربچّه‌ی خیمه پدر مردان است بست عمّامه همه یاد جمل افتادند این پسر هرچه که باشد پسر مردان است 🌴نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست دست بر دست گرفتن هنر مردان است بگذارید «حسن» بودن او جلوه کند حبس در خیمه شدن بر ضرر مردان است 🌴گرچه «ابنُ‌الحسنم»؛ پُر شدم از ثارالله بنویسید مرا «یابنَ‌اباعبدالله»😪
🏴 🥀ستاره‌ای بر سینه خورشید: (ع) ▪️ فرزندامام مجتبی(ع)کودکی۱۱ساله بود و روزعاشورا درخیمه‌گاه با زنان بسر میبرد. ▪️امام حسین(ع)ازشدت جراحات برزمین افتاده بودندودرمحاصره دشمن بودندکه عبدالله ازخیمه بیرون دویدو شتابان به جانب امام‌رفت. سیدالشهدا(ع)به حضرت زینب(س)فرمودند: خواهرم! اورانگه دارید. عبدالله درحالیکه زینب اورا گرفته بود، فریادزد: سوگندبه خدا ازعمویم جدا نمیشوم! سپس به سختی ازدستان عمه‌اش زینب جداشد و به میدان رفت. هنگامیکه ابجربن‌کعب شمشیر خودرا بسوی امام پائین آورد.عبدالله فریادزد: ای ناپاک زاده، وای برتو! میخواهی عمویم را بکشی؟! ▪️این را که گفت، دستش را پیش آورد تا ضربه‌ رااز امام دورکند، ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد. فریادعبدالله به«وا اُمتاه!» بلندشد. امام اورا به سینه چسبانیدندوفرمودند: ای فرزندبرادرم! برآنچه به تورسیده است،صبرکن و آنرا حساب خیربگذار. ▪️سرانجام عبدالله درآغوش امام حسین(ع)بدست حرمله به شهادت رسید. نک: مرتضی آقاتهرانی،یاران شیدای حسین، ص320-321.
🏴شعر عاشورایی 🌴 با خودش می‌برد این قافله را سر به کجاها و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها کوفه و شام و حلب یکسره تسخیر نگاهش دارد از نیزه اشارات مکرّر به کجاها سورۀ کهف گل انداخته این بار و زمین را می‌برد غمزۀ قرآنی دیگر به کجاها بر سر نیزه تجلّیِ سر کیست؟ خدایا! پر زد از بام افق نیز فراتر به کجاها بین خون‌گریه، پیام‌آور خورشید صدا زد: «می‌روی با جرس شوق، برادر! به کجاها؟»... چه زبون است یزید و چه حقیر ابن زیادش شهر را می‌کشد این خطبۀ محشر به کجاها...
🏴 (ع) 🖤 ⚘شفاعت می‌خواهید؟ 🏴در موصل مردمان شنیدند که هاتفی آسمانی نوحه می‌کرد و می‌خواند: آیا امتی که حسین(ع) را کشتند به شفاعت جدّ او در روز حساب امید دارند؟ 📗لهوف، ص174.
🏴 (ع) 🖤 ⚘راهب مسیحی 🏴نورانیت راس مبارک حضرت، راهب مسیحی را مجذوب ساخت. راهب سر را به هزار درهم از حاملان آن به امانت گرفت، در عبادتگاه خود رو به راس مبارک نمود و گفت: خدایا به حق عیسی مسیح به این سر اذن بده تا با من سخن بگوید. راس مبارک به اذن خداوند فرمود: من فرزند محمد مصطفی، علی مرتضی و فاطمه زهرایم، من شهید کربلا، من مظلوم و عطشانم. راهب شهادتین را بر لب جاری ساخت و مسلمان شد. 📗مقتل ابی مخنف،ص120.