eitaa logo
سنگرِ عشق... "شهید سید محمود موسوی"
165 دنبال‌کننده
761 عکس
798 ویدیو
16 فایل
جایی برای تجدید قوا، آرامش، برنامه ریزی و رُشد! سنگری برای حرکت... 💚 👈محتوا محور... 📿معرفتی و تربیتی، روانشناسی و سلامت 💡فرهنگی و سیاسی، شعر و... 🌹تو سنگرِعشق بمون🌹 #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج لینک دعوت به کانال 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
از ابوالأدیان بصری، خادم امام حسن عسکری علیه السلام، که در مراسم تشییع و خاک ‌سپاری امام یازدهم حاضر بود و شاهد اقامه نماز امام مهدی عجل الله بر پیکر پدر بزرگوارشان بود، روایتی منقول است به این قرار: 📍«من در خدمت حسن بن علی بن محمد (امام یازدهم) علیه السلام کار می‌کردم و نوشته‌ها و نامه های ایشان را به شهرها می‌بردم. در بستر احتضار به حضور ایشان رسیدم. نامه‌هایی نوشت و مرا فرمود: این نامه ها را به شهر مدائن برسان. سفرت، چهارده روز به طول می‌ انجامد و روز پانزدهم وارد «سرّ من رأی» (سامرا) می‌شوی و صدای شیون از خانه من می‌شنوی و مرا روی تخته غسل می‌بینی. 👈ابوالأدیان در ادامه می گوید: عرض کردم: ای آقای من! چون این پیشامد روی دهد، چه کسی به جای شما است؟ فرمود: هر کس جواب نامه‌های مرا از تو خواست، او بعد من، قائم به امر امامت است. عرض کردم: نشانه‌ای بیفزایید. فرمود: هر کس بر من نماز خواند، او قائم بعد از من است . عرض کردم: نشانه ی دیگری بیفزایید. فرمود: هر کس به آنچه که در همیان است، خبر داد، اوست قائم پس از من. هیبت حضرت مانع شد که من بپرسم در همیان چیست. من نامه‌ها را به شهر مدائن رساندم و جواب آنها را گرفتم و چنان‌که فرموده بود، روز پانزدهم به «سامرا» برگشتم و در خانه‌ آن حضرت، شیون و فغان بود و خودش روی تخته غسل بود. 👈 به ناگاه دیدم جعفر کذّاب، پسر علی، برادرش بر در خانه است و شیعه گرد او جمع هستند و تسلیت می‌دهند و به امامت تهنیت می‌گویند!!! با خود گفتم: اگر امام این است که امامت باطل است؛ زیرا می‌دانستم جعفر شراب می‌نوشد و در جوسق (خانه ای در بغداد) قمار می‌کند و تنبور هم می‌زند. من نزدیک او رفتم و تسلیت گفتم و تهنیت دادم و چیزی از من نپرسید. سپس عقید، خادم حضرت عسکری علیه الرحمه بیرون آمد و گفت: ای آقای من! برادرت کفن شده است، برخیز و بر او نماز بگزار. جعفر بن علی با شیعیان او که اطرافش بودند، وارد حیاط شد. ✅جعفر جلو ایستاد که بر برادرش نماز بخواند. چون خواست «اللّه اکبر» بگوید؛ کودکی با صورتی گندم‌گون، موهایی مجعد و دندان‌هایی که در بین آنها فاصله بود، از اتاق بیرون آمد و ردای جعفر را عقب کشید و گفت: ای عمو! من سزاوارترم که بر جنازه پدرم نماز گزارم، عقب بایست! جعفر با روی درهم و رنگ زرد عقب ایستاد. آن کودک جلو ایستاد و بر پیکر نماز خواند. آن‌گاه حضرت حسن عسکری (ع) در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد. ✅ سپس آن کودک گفت: ای بصری! جواب نامه‌ها را که با توست، بیاور. آنها را به وی دادم و با خود گفتم: این دو نشانه؛ باقی می‌ماند، همیان! ◾️https://eitaa.com/laahoot_313 🌸
📍... ما هنوز نشسته بودیم که چند نفر از قم آمدند و از حسن بن علی (ع) پرسش کردند و دانستند که فوت شده است. گفتند: به چه کسی باید تسلیت بگوییم؟ عده‌ای به جعفر بن علی اشاره کردند. آنها بر او سلام کردند و او را تسلیت دادند و به امامت تهنیت گفتند و اظهار داشتند همراه ما نامه‌ها و اموالی است، بگو نامه‌ها از کیست و اموال چه‌قدر است؟ جعفر از جا پرید و جامه‌های خود را تکان داد و گفت: از ما علم غیب می‌خواهید!!؟ ✅ خادمی از میان خانه بیرون شد و به آنها گفت: نامه‌هایی که با شماست، از فلان و فلان است و در همیان هزار اشرفی است که.... آنها نامه‌ها و اموال را به دست او سپردند و گفتند: آن‌که تو را به خاطر اینها فرستاده است، او امام است…. ◾️https://eitaa.com/laahoot_313 🌸